سلام
سوال شما خیلی کلی هستش وبرای پاسخ مناسب باید رابطه خانوادگی بررسی شود که چه عواملی در به وجود اومدن این مشکل دخیل بودن
وقتی علت رو بدونید بهتر میتونید مشکل رو حل کنید
به عنوان مثال شاید به دلیل دارا نبودن یک شغل مناسب ، شاغل بودن شما رو به سخره میگیرند یا احساس میکنند شاغل بودن شما باعث شده نسبت به ایشان حس خودبرتر بینی داشته باشید به همین دلیل مدام در پی سرکوب شما هستند
یا بنا به مشکلی که قبلا بین شما به وجود آمده از شما دلخور هست
گاهی این مسئله ربطی به شما نداره وچون با برادرش رابطه خوبی نداره به همسر وفرزندش هم توجهی نمیکنه
شاید خواهر وبرادر باهم مشکل دارند
شما در مورد رفتار ایشون توضیح دادید ولی در مورد رفتار خودتون نه
کمی رابطه بینتان را در ذهن خودتان بازبینی کنید ایا رفتاری داشتید که ناخواسته باعث این اختلاف شده؟
شاید چون با برادرش رابطه خیلی صمیمی داشته وبا ازدواج شما این رابطه کم رنگ شده فکر میکند شما مسبب این موضوع هستید
چون اطلاعات کاملی ندارم با فرضیات موجود نظر خودم رو دادم
دوست عزیز پیشنهاد من به شما اینه در نهایت ادب و در خور تربیت خودتون رفتار کنید محترمانه بگید رفتارش حس خوبی در شما ایجاد نمیکنه و دوست دارید که رابطه صمیمی بین شما باشه
اگر به رفتارشون ادامه دادند بهترین حالت بی تفاوتی به رفتار نامناسب ایشون ونادیده گرفتن هست
وقتی ما به یک رفتار بی توجه باشیم طرف مقابل میداند که ان رفتار برای ما مهم نیست وتکرارنمیکند.
میشه در کمال ادب جواب بعضی انتقادات رو داد مثلا در مورد شغلتون بگید چون شما در این زمینه علاقه ندارید بنظرتون شغل نامناسبی هست ولی من عاشق شغلم هستم وبا همه سختی هاش دوستش دارم این را با حالت کنایه نگید که فکر کنه دارید بهش بی احترامی میکنید با لبخند وحس رضایتمندی بگید
در مورد ظاهرتون بگید که انتخاب برادرش هستید و همسرتون خیلی دوستتون داره وهمیشه خداروبرای ظاهر ساده وجذابتون شاکرید چون هم خودتون هم شریک جنسیتون راضی هستید ومهم شما دونفرید
بارها به این موضوع اشاره کردم ازدواج دو خانواده ینی ازدواج دو فرهنگ و دو تربیت و دو ساختار کاملا متفاوت
پس انتظار نداشته باشید که ایشان با ساختار شخصیتی و روحی شما همسویی داشته باشه
موفق باشید
ایام به کام
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید