2794

بلاتکلیفی و نحوه برخورد با خواستگار و خانواده

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 302 بازدید

سلام و وقت بخیر

من حقیقتش یه مشکلی دارم که حل نمیشه

من حدود دوماه پیش یه خواستگار داشتم که دو مرتبه با خانواده ها بیرون همدیگه رو دیدیم و صحبت کردیم

کاملا توسط معرف و خب البته خود من و خانوادم تایید شدن

خداییش هم خیلی از هر لحاظ اوکی هست

یه جلسه کاملا رسمی اومدن خواستگاری

ما شماره همدیگه رو گرفتیم تا یک هفته صحبت هامون رو جمع کردیم و خودمون دو تا به هم جواب مثبت دادیم

بعد ایشون دو شب بعدش پیام دادن که من یه اتفاق غیر منتظره برام پیش اومده که ازدواج من رو مستقیما تحت تاثیر قرار میده و من احتیاج دارم که کمی با خودم تنهایی فکر کنم و درباره این موضوعی که پیش اومده تصمیم بگیرم و بعدش با شما مطرح کنم موضوع رو 

الان دوهفته میگذره

خبری نداده

خانوادم همش از من سوال میپرسن که چی شد پس

منم حقیقتش دوست ندارم این جریان رو خانوادم بفهمند فعلا بهشون گفتم قراره بیشتر فکر کنیم

ولی یه جورایی همه مطمئن بودن و هستن که جواب مثبته

من دوست ندارم ازشون خبر بگیرم و یه جورایی پیگیرشون بشم چون شرایط خیلی خوب و بالاتری نسبت به من دارن و به نظرم وجهه مناسبی نداره که من از ایشون جواب بخوام

لطفا بهم یه راهکار بدید

دیگه واقعا دوهفته زمان زیادیه برای فکر کردن تنهایی

چون گفتن این موضوع رو با منم مطرح میکنن که خبری نشد...

لازم به ذکره که ایشون پدر و مادر ندارن

فوت شدن و ایشون تنهایی درس خونده و به شدت توی کارش و حرفه خودش موفق و زبانزده

میبخشید که عامیانه میگم اهل پیچوندن نیست اصلاااا

چون کاملا مورد تایید آدمهای اطرافه از لحاظ متانت و وقار

معذرت میخوام که طولانی شد

واقعا هیچ راهی به ذهنم نمیرسه 

خانواده من بسیار پر جمعیته و خب چون قضیه جدی بود همه در جریانن 

همه منتظرن تا ما بله رو بدیم ولی من یک تنه دارم این سختی بلاتکلیفی رو تحمل میکنم و واقعا نمیدونم اگر ایشون برگردن و بگن نمیشه باهم باشیم سوای از ضربه روحی که به خودم وارد میشه چطوری با خانوادم مطرح کنم...


اطلاعات تکمیلی

سن23جنسیتزنشغلوضعیت تاهلمجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

خواستگار شما باید در مورد اینکه چه مدت زمانی  نیاز دارند تا با خود خلوت کنند را توضیح می دادند.تا شما آگاه بودید چه مدتی منتظر ایشون باشید ضمن اینکه حتی اگر از نظر ایشون همه چی منتفی باشد بازهم باید شما رو در جریان بگذارند.
دوست خوبم شاید در جامعه ما وجهه مناسبی نباشه شما از خواستگارتان جواب بخواهید اما شرایط را میشود درنظر گرفت.
با توجه به فشاری که متحمل میشوید دو راه وجود دارد
یا همچنان منتظر باشید به امید اینکه از ایشون خبری شود
یا باهاشون ارتباط بگیرید و بگویید برای شما تاریخ مشخص کنند و بگویند چقدر زمان نیازدارند و شما تا کی باید منتظر باشید.
به این موضوع فکر نکنید که ایشون از شما بالاتر هستند و خوب نیست که شما پیگیرشان شوید زیرا درهرصورت شما یک طرف این ازدواج هستید و این حق طبیعی شماست که تکلیفتان مشخص شود.
و بدون اینکه قصد دخالت در زندگی شخصی شون رو داشته باشید می توانید سوال کنید که اگر موضوعی وجود داره که به ازدواج تون مربوط میشه شاید تا حدودی به من هم مربوط شود. در واقع باهاشون همدلی کنید .
دوست عزیز حتی اگر این ازدواج کنسل شود که می تونم درکتون کنم چقدر براتون سخت خواهد بود، شما مقصر نبودید و حتما خانواده تون این رو درک خواهند کرد.
ما در جریان اتفاقی که برای خواستگارتان افتاده نیستیم ممکن واقعا شرایط خوبی را نداشته باشند که مجبور به متوقف کردن ازدواج گرفتند.
با خانواده تان صحبت کنید بگویید چه اتفاقی افتاده و تصمیم خود را بگویید یا همچنان صبر می کنید و یا تماس میگیرید تا تکلیف مشخص شود.
پایدار باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

افسردگی و بلاتکلیفی

پاسخ سلام دوست عزیز بنظر میرسد قصد داشتید سوالتان را از کاربران سایت بپرسید که باید در بخش تبادل نظر سوالتان را مطرح کنید قصد ندارم بگویم گذشته ها گذشته اتفاقا میخواهم به اینده فکر کنید و اینک این سختی مق...

بلاتکلیفی و شوهره فراری

پاسخ سلام دوست گرامی شما حتما باید با یک‌مشاور حقوقی مشورت کنید باتوجه به شرایطی که شرح دادید ادامه این زندگی به صلاح شما نیست نگران باکره نبودنتان نباشید با توجه به اینکه دوسال است عقد کرده اید این موضوع...

بلاتکلیفی برای ادامه زندگی مشترک

پاسخ سلام. دوست خوبم من متوجه احساس منفی شما نسبت به این موضوع هستم اما به نظر میرسه شما بیش از حد احساس گناه دارید. دراختلافات بین زوجین معمولا هر دونفر دخالت دارند امکان دارد یک نفر بیشتر و یک نفرکمتر ...

بلاتکلیفی

پاسخ باسلام ميتونم درك كنم چقدر براتون سخته و چقدر اذيت شديد دلتنگي جزيي از ماهشت براي خاطراتمون هرچند كم پس به خودتون حق بديد اما اونچه مهم تره ساختن و يه شروع بهتره كه همه اون درد و رنج ها و اسيب هارو...