من 36 ساله هستم و دو سال پیش جدا شدم و با آقای اشنا شدم که بعد مدتی فهمیدم متاهل هستن ولی من دیوانه وار این مرد دوست دارم و این آقا عاشق زنش هست و بعد 20 سال تازه بچه دار شدن و تمام سعی و تلاششو می کنه که همسرش از وجود من چیزی نفهمه و ار هر ده تا حرف 7 تاش در مورد زن و زندگیشه دارم عذاب می کشم کارم همش گریه شده نمی تونم عزت نفس داشته باشم با این که من یه خانوم تحصیلکره و کاردارم .عالی و زیبا هستم چیزی کم ندارم خیلی سخته که جلوی من نشسته با زنش تلفنی حرف میزنه .کمکم کنید.
سلام دوست خوبم.
متوجه هستم وقتی نا خواسته به کسی علاقمند شدید که نمی تونید رابطه ایی معقولی باهاش داشته باشید در شرایط سختی هستید.
اما بیاید با هم خوب به غیراز احساس از منظر منطق هم به این ماجرا نگاه کنیم.
شما با مردی رابطه دارید که متاهل هست. به قول خودشون عاشق همسرش هست. بعد از بیست سال دارد پدر می شود.در تمام مکالماتش صحبت از همسرش هست و...
آیا میشود به این مرد اعتمادی داشت وقتی به کسی که این همه سال زندگی کرده و دوستش داره خیانت می کند. آیا میشه سرمایه گذاری زمانی و عاطفی روی این مرد داشت. آیا جایی برای شما و یا هر زن دیگه ای هست.
پیشنهاد میکنم نه به عنوان یک مشاور بلکه به عنوان یک دوست ارزش خودتون رو بیشتر از چیزی که نوشتید بدانید. مهم نیست ما چه ویژگی های ظاهری و شخصیتی داریم مهم اینه ما انسان هستیم و باید به خودمون و احساسات و نیازهامون احترام بگذاریم. . وتا زمانی که خود شخص ما به خودمون احترام و ارزش قائل نشویم نمیشه انتظار داشت یک نفر دیگه بخواد به روح و جسم ما ارزشی قائل شود. وضمن اینکه با این کار نه تنها به خودتون بلکه به همسر اون خانم هم احترام گذاشتید.
قطعا ابتدا براتون خیلی سخت خواهد شد اما به مرور زمان خواهید دید که میتوانید روی منطق تون تمرکز کنید . فاصله بگیرید و از هرگونه تماسی خود داری کنید.
سعی کنید خودتون رو در شرایط بهتری قرار دهید. هدف های کوتاه مدت و بلند مدت تهیه کنید و برنامه ریزی کنید و به سوی اون قدم بردارید.
کتاب های در زمینه افزایش اعتماد به نفس مطالعه کنید
. مثل کتاب عزت نفس در ده گام
موفق باشید
مرضیه سلیمانی
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید