صداقت قبل از ازدواج و نداشتن خواستگار

سلام دوست عزیز

دلایل مختلفی مثل  بیکاری، درآمد کم، نبود امنیت شغلی باعث شده جوان ها کمتر به سمت ازدواج بروند

با توجه به سن شما (که از نظر من اصلا سن زیادی  هم نیست ) و صحبتهایی که در مورد خودکشی بخاطر ازدواج نکردن داشتید بنظر میرسه از عزت نفس واعتماد بنفس کمی برخوردارید

کمبود عزت نفس، افکار و رفتار ما را تحت تاثیر قرار داده و به کاهش شانس ازدواج کمک زیادی می کند! چگونه؟ وقتی که عزت نفس کافی نداریم صدای منتقدی را در ذهن خود می شنویم که می گوید:«هیچ کس از من خوشش نخواهد آمد»، «من جذاب نیست یا کی با من ازدواج میکند .

در این وضعیت رفتاری هم که از خود نشان می دهیم، شامل بستن راه های ارتباطی با افراد جدید، منفی بافی، تن دادن به رابطه با کسی که از استانداردهای مورد نیاز برای ازدواج فاصله دارد و... می شود.

کاهش عزت نفس کاهش اعتماد به نفس را به همراه می آورد. در این شرایط نمی توانیم در روابط به خودمان اعتماد کنیم، بنابراین از عهده مدیریت درست آن ها بر نمی آییم و طوری رفتار می کنیم که دیگران آن را حمل بر بی اعتمادی ما نسبت به خودشان می کنند. در نتیجه آن ها هم کمتر به ما اعتماد می کنند و تمایلشان را به ارتباط بیشتر با ما از دست می دهند.

وقتی از دیگران کناره گیری می کنیم گزینه های کمتری از توفیق آشنایی با ما برخوردار خواهند شد!

در جامعه ما سن ازدواج بالا رفته و26سالگی میتونه شروعی باشه برای آغازخواستگاری کردن و موضوع مهمتر اینه که درسته ازدواج کردن وتشکیل خانواده میتونه بسیار در سلامت جشم وروحمون کمک کننده باشه ولی لازمه یک زندگی شاد نیست

بسیاری از افراد ازدواج میکنند وبعد از چندین سال جدا میشوند مهم اینه که ما انتخاب معقولانه ای داشته باشیم وبرای ترس از تنهایی ازدواج نکنیم

افراد بسیار موفق هستند که در جامعه کار میکنند و مجرد هم هستند .شما فرد تحصیل کرده ای هستید ومیتوانید با ادامه تحصیل و یا گذراندن دوره ایی که مخصوص رشته تان هست یک وکیل موفق در جامعه شوید

در مورد استفاده از سمعک نیازی نیست به خواستگار در جلسه اول این موضوع را بگویید 

اگر خواستگار شما برای دفعات بعدی آمدند وقرار به آشنایی بیشتر شد حتما به این موضوع اشاره کنید لکن چون هر خواستگاری قرار نیست به ازدواج ختم شود نیازی نیست با همه خواستگاران در میان بگذارید

در آخر پیشنهاد میکنم مطلب زیر را که در مورد تغییر نگرش شما به خودتان و مقوله انتخاب بهتر در مورد ازدواج هست مطالعه کنید

1- حواسمان به خودمان باشد 

بالا و پایین های زندگی زخم هایی را بر روان همه ما می اندازد. بعضی زخم ها مثل یک خراش می مانند و با گذر زمان خود به خود خوب می شوند اما بعضی آن قدر عمیق اند که ممکن است عفونی شوند. راه پیشگیری از این وضعیت توجه کردن آگاهانه به «خود» است. یعنی فکر کردن به اتفاقات گذشته و تاثیرات آن ها بر خود و نترسیدن از مواجه شدن با ترس ها و گره های روانی.

2- صدای منتقد درونمان را به چالش بکشیم 

این کار کمک می کند عزت نفس و اعتماد به نفسمان بهبود پیدا کنید. در نتیجه شبکه ارتباطاتمان هم گسترده تر می شود. البته اول باید ببینیم این صدا از کجا آمده است. خیلی وقت ها ریشه این صدا انتقادهای نا به جایی است که در کودکی از والدینمان شنیده ایم.

یادمان باشد که ما بزرگسالیم. درست است که تحت تاثیر کودکی هستیم اما امکاناتی داریم که می توانیم این تاثیرها را کم کنیم. امکاناتی مثل گفت و گو کردن با خود، بررسی صدای منتقد درون و فیدبک گرفتن از دوستان صمیمی در مورد جذابیت خود.

3- فکرمان را به دام بیاندازیم 

درباره خطاهای فکری مطالب زیادی نوشته شده است. سعی کنیم این خطاهای فکری را شناسایی کرده و آن ها را اصلاح کنیم. مثلا خطاهایی مثل همه و هیچ کردن را می توانیم با نسبی کردن اصلاح کنیم. جمله ای مثل «همه مردها مثل همند» می تواند به این جمله تبدیل شود:«ممکن است بعضی از مردها ویژگی منفی داشته باشند اما این به همه آن ها مربوط نیست».

4- قانون شکنی کنیم 

قانون گذاشتن و منطقه امن ایجاد کردن تا جایی خوب است که فرصت های جدید را از ما نگیرد که اگر این طور بشود، باید آن ها را زیر پا گذاشت. به جای محدود کردن باید ذهن را برای آشنایی های جدید گشوده تر کنیم و بدون بررسی کافی، درباره دیگران نظر ندهیم. 

لحظات توام با ارامشی را برایتان آرزومندم