خانم دشتی عزیز ممنون از راهنمایی تون
سعی می کنم به توصیه هاتون عمل کنم ولی برای دقیق تر شدن موضوع چند نکته رو اضافه می کنم تا نظرتون رو راجب به شرایطی که درآمد خانم از درآمد آقا بالاتره لطف کنید بفرمایید
ما حدود ده ساله ازدواج کردیم و با اینکه رفاه نسبی داریم اما معتقدم که همسرم جاه طلبی زاید الوصفی داره ... ممکنه یکی تابلوی آرزو برای خودش درست کنه و بخواد با قانون جذب به رویاهاش برسه
ولی همسرم راجع به رویاهاش با من صحبت می کنه و ناخواسته منو درگیر پروزه های جدید می کنه ... چون من توی دوران مجردی هم شخصیت مستقلی داشتم و می شه گفت توی تصمیم گیریها اهل ریسک هستم همین طور ذهنم مشغول می شه ویه وقتی می بینم بله وسط یه پروژه گیر کردم
منم راجع به رویاهام باهاش صحبت کردم چرا ایشون جدی نگرفتن و گاهی هم مسخره کردند!
مشکل من اینه که توی زندگی مشترک زیادی به توافق دوطرف اهمیت میدم تا جایی که می بینم بله نظرمو به خاطر به نتیجه رسیدن به موضوع کلا فراموش می کنم و با نظر ایشون عمل می کنم
راجب این بخش که دقیقا درسته(این وضعیت همیشگی نیست واین دوران رد خواهد شد گرچه بنظر من مشکل شما بیشتر بحث مالی وقسط و اقساط نیست بلکه اینکه شما بدون رضایت مسئول پرداخت وام ها هستید و نقش یک مرد را در زندگی بازی میکنید هست) مشکل من با گذر زمان حل نخواهد شد
چون عمده درآمد زندگی ما از طرف من تامین می شه و من بیشتر از این بابت ناراحتم نه اینکه چون خرج می کنم ناراحت باشم از این جهت که وقتی فشار مالی هست اصلا نمی تونم رو ایشون حساب کنم و بهشون تکیه کنم
یه مقدار پس انداز داشتن که به جای سرمایه گذاری درست و به دست آوردن درآمد بیشتر یا کمک توی شرایط سخت کنونی، دست عده ای دیگه ست و حتی نمی تونن اونها رو مدیریت کنن
من با کسی زندگی می کنم که به مستاجر آپارتمان در طول چهار سال از 05/1392 تا کنون چیزی راجع به افزایش اجاره بها نمیگن و لی به من می گن که ندارم؟
یه وقتی تصمیم می گیرم فقط خوش باشم وبه هیچی فکر نکنم و با بچه ها و سلامتی خانواده ام دلخوش باشم ولی می دونین که وقتی بدهکاری و قسط باشه و اونم بیشتر از توان آدم ، چقدر اوضاع سخت و غیر قابل کنترل می شه برای منی که متعهدم و وقتی چک میدم باید یه هفته قبل پول تو حسابم باشه
ببخشید طولانی شد فقط می دونم که همسرم با این کارهاش نمیذاره حتی از درآمد خودمون توی زمان حال استفاده کنیم... بچه های من الان یه مادر شاد میخوان نه یه مادر افسرده و تو فکر و عصبی
همه رو فدای خوش می کنه ومنم مقصرم که باهاش همراهی کردم ولی ادامه اش رو نمی دونم چیکار کنم
موندم...
من و همسرم نزدیک چهل سال داریم و خونه (نه آپارتمان) جدید به نام من هستش که قابل سکونت نیست و باید هزینه بشه
در بیان آسیبهای کار زنان نیز میتوان به مواردی اشاره کرد:
1) فرسودگی ناشی از بالا رفتن فشار عصبی به دلیل افزایش مسئولیتها؛ مدیریت همزمان کار بیرون و مسئولیت خانه داری
اگر خانم شاغلی نتواند به درستی زندگی خود را مدیریت کند، آسیبهای بیشتری متوجه زندگی او و خانوادهاش میشود
2) کاهش زمان استراحت، دیدارهای خانوادگی و بودن درکنار اعضای خانواده بخصوص همسر و فرزندان
3) آسیب دیدن فرزندان و احساس گناه مادران به هنگام ترک فرزندان خردسال و واگذاری آنها به دیگران.
4) تقویت رفتارهای مردانه، شکل گیری روحیه خشک و حسابگرانه بخصوص درصورت اشتغال در کارهای صرفا اقتصادی مثل بانکداری، معدن و...
5) استقلال مالی و احساس نیاز نداشتن به همسر، که موجب تضعیف اقتدار شوهران میشود و...
البته همه موارد بالا (آسیبها و امتیازات) با توجه به مدیریت زن و نحوه اشتغال وی قابل افزایش یا کاهش و یا تغییر به یکدیگر است، یعنی اگر خانم شاغلی نتواند به درستی زندگی خود را مدیریت کند، آسیبهای بیشتری متوجه زندگی او و خانوادهاش میشود.
توجه ما دوست عزیز رو به مقاله زیر جلب میکنم که بسیار میتونه کمک کننده برای شما باشدآنچه در این میان مهم است اینکه حال زن از طریق محبت گرفتن از همسر، مشارکت در مسئولیتها، مراقبت، پرورش و تربیت فرزند (زایمان، شیردهی) و... خوب میشود که ناشی از ترشح هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) است. یعنی وقتی زن در درجه اول کاری را برای کسی انجام میدهد و در ازای آن پول دریافت میکند هورمون مردانه (تستوسترون) افزایش مییابد (مانند حقوق گرفتن، پس انداز کردن و...) اما اگر همین درآمد (بدون اجبار!) صرف مشارکت در اقتصاد یا مسائل رفاهی خانواده شود میتواند اکسی توسین را تقویت و تحریک کند؛ یعنی اشتغال زن در راستای ماهیت زنانه وی است و موجب بهبود روحیه و حال او میشود اما اگر مدام در حال جمع کردن پول و سرمایه گذاری اقتصادی باشد رفتارهای مردانهاش را تقویت کرده است!
حال با توجه به اطلاعات محدودی که در سوال وجود دارد میتوان گفت: شما به نوعی درصدد تحریک هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) هستید یعنی با فداکاری که میکنید و مشارکتی که در اقتصاد خانواده دارید نقش زنانه خود را خوب ایفا میکنید، اما به نظر میآید سه اشکال در کار شما وجود دارد:
1)تعارض
این کار یعنی دادن حقوق به همسرتان به انتخاب خودتان نیست یا در انجام آن دچار تعارض هستید (حقوقم را باید بدهم یا برای خودم نگه دارم) وقتی با انتخاب خود کاری را نمیکنیم مدام دچار تنش و نداشتن احساس آرامش خواهیم بود پس بهتر است برای حل تعارض به این ترتیب عمل کنید:
1) اگر از حقوق خود، ریالی را به شوهرتان ندهید چه اتفاقات بدی میافتد؟ جنجال، آشفتگی وضع اقتصادی خانواده، قهر و...؟
2) اگر کار کردن را با این شرایط کنار بگذارید چه اتفاقات بدی میافتد؟
3) اگر خود را مجاب به ادامه همین وضع کنید چه اتفاقات بدی میافتد؟
با بررسی و تحلیل سود و زیان هر کدام از موارد بالا، دست به انتخاب درست بزنید و مسئولیت انتخاب خود را بپذیرید. در واقع باید ببینید کدام یک از موارد بالا ضررهای کمتر و سود بیشتری دارد سپس همان را انجام دهید.
2)فداکاری منفی
وقتی زنان فداکاری میکنند اما دیده نمیشوند یا به اندازه کافی چیزی به دست نمیآورند (به عنوان مثال به اندازه کافی حمایت نمیشوند یا مورد قدردانی و توجه قرار نمیگیرند) فداکاری خود را یک فشار تلقی میکنند یعنی فداکاری منفی! ولی آنچه ارزش دارد یک فداکاری مثبت است.
در فداکاری مثبت زن با کنار گذاشتن آرزوها وخواستههای خود به منظور حمایت از دیگری (همسر، فرزند و...) اهمیت بیشتری به شخص مقابل میدهد و توانایی خود را در دوست داشتن تقویت میکند (که موجب ترشح اکسی توسین میشود).
فداکاری توام با «توقع» چندان موجب تحریک هورمون عشق و الفت نمیشود زیرا آمیخته با منفی بودن و عصبانیت است فداکاری بدون قید و شرط تولید کننده قوی آرامش و عشق است و هرگز فرد را دچار نفرت و پشیمانی نمیکند؛ مثل بیدار شدن در نیمه شب و مراقبت از فرزند مریض یا آرام کردن نوزادی که گریه میکند. البته برای حل چنین مشکلی میتوانید:
1) انتظارات خود از همسرتان را به او بگویید، به عنوان مثال به او بگویید که با یک تشکر ساده احساس بهتری در ادامه این رفتار خواهید داشت.
2) معنای مثبتی برای رفتارتان بیابید؛ مانند: کاهش فشار مالی از همسرتان، پیشرفت اقتصادی خانواده، انجام یک کار خیر و معنوی (گره گشایی از مشکلات مالی همسر)، تقویت احساس مردانگی در همسر و جلوگیری از احساس ضعف او و...
3)یک باور اشتباه زنانه
یک ترس مشترک میان بسیاری از زنان این است که اگر فداکاری را متوقف و به خود بیشتر توجه کنند مردان آنان را دوست نخواهند داشت اما این حقیقت ندارد چون مردان همیشه زنی راضی و موفق را دوست دارند.
پاسخ سلام دوست عزیز ممنون که سوالتون رو با ما در میان گذاشتید سن خودتون وهمسرتون و اینکه چند ساله ازدواج کردید رو نفرمودید لکن بنظر میرسه از خود آگاهی خوبی برخوردارید چرا که به حالات ورفتار خودتون اگاهی د...
باسلام من شنیدم قبل از اقدام برای بارداری رحم را با اب و سرکه بشورن برای قلیایی شدن محیط واژن ایا ا
پاسخ لزومی ندارد اب و سرکه هم محیط را اسیدی می کند نه قلیایی
پاسخ سلام دوست عزیز دلایل زیادی برای حس بی تفاوتی نسبت به محیط دیگران وجود داره .شاید اگر علت را در خودتان ببابید درمان هم شکل بگیره گاهی افراد نسبت به آینده نگران هستند برای همین هیچ چیز خوشحالشون نمیکنه ...
پاسخ با سلام و احترام. دوست عزیزم مسئله ای که مطرح کردید به موضوع هویت یابی مربوط میشود. با توجه به سن و سالی که دارید این امری ست طبیعی. اما باید کم کم بتوانید خواسته ها و نیاز های خود را بشناسید و آنها ر...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید