2794

بددلی و شکاکی همسرم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 715 بازدید 2 تبادل تجربه

سلام.خواهش میکنم من رو راهنمایی کنید،من شوهرم به شدت شکاکه! ببینید روی پوشش من تا حد مانتو بالای زانو روسری یاشال با ارایش ملایم وموهام بیرون باشه مشکلی نداره یامثلا توخونه مهمون دارم تونیک تا روی زانو مشکلی نداره بپوشم ولی روی نشستنم و...حساسه شدید!مثلا میگه تحت هیچ شرایطی نباید توچشمای دامادمون نگاکنی حرف بزنی!اخه وقتی اون میادبامن حرف میزنه من چجوری جواب ندم یا کجا رونگا کنم؟!توماشین میگه پشت صندلی اون نشین بعضی وقتا دیگه جانیس مجبورمیشم میگه تو مخصوصا کاری میکنی بری بشینی پشت سرش!!! ن فقط برا این دامادشون کلا اینطوریه!! فقط من اینو برا نثال میگم! راننده تاکسی نگات کرد!تو نگا اون سمتی کردی ک دوتاپسر وایساده بودن!حالا خدامیدونه بیشتروقتااون پسرایی ک اون‌نیگه من ندیدم میریم بازار پارک شهربازی ی دعوایی راه میتدازه و کاملا بی منطقه تو این زمینه!! و تو دعواهاش حرفای زشت و رکیک میزنه و بعد ساعتا ک اروم میشه معذرت خواهی میکنه و میگه من حساسم و توباید رعایت کنی هرچی رعایت میکنم ی چیزی در میاره! مثلا خواهرش لباسشویی شون سوخته و لباساشون اورد من بندازم لبلسشویی!! با۶ام ی دعوایی کرد ک این لباسای نامحرم توشه!! همش داره زیر چشمی نگام میکنه زیر نظرم میگیره و.... من ۱۵ سالم بوده ازدواج کردم و الان ۲۵سالمه و تا حالا کوچکترین کاری نکردم ک با عرف و دین مخالف باشه همیشه قلبا ب همسرم پایبند بودم وهستم و اندازه تمام دنیا دوسش دارم!! بعضی وقتا میگم کاش واقعا حرفاش راست بود غصه نمیخوردم!! خسته شدم اینکه فلانی نگات کرد نگا کردی حرف زدی خندیدی و.......!!!!! بعضی روزا خوبه بعضی وقتا بدو بدتر!! خونه ما وپدرشوهرم اینا دوتا خیابون فاصله داره و به هم نزدیکن مثلا یه روز من حمام بودم و شوهرم خونه نبود ووقتی ک داشته برمیگشته خونه دامادشونو نزدیکای خونه ما(ک نزدیک خونه پدرشوهرمم میشه)میبینه و اومد خونه میگف چرا فلانی تو خیابون بوده!توچرا حمام بودی!!! من نمیدونستم باید چی بگم!و خیلی چیزهای دیگه!!!!!! من باید با این همه شکاکی چکار کنم؟!خسته شدم واقعا چجوری میشه دامادشون ک میاد بامن حرف میزنه جواب ندم یا چقدسرم پایین باشه!!خونه پدرشوهرم بزرگه ولی اونا تو یه اتاق زندگی میکنن اصلا بقیه خونش فقط مال مهمونه!!! من تو ی اتاق ۱۲متری برم کجاش بشینم ک روبرو نباشم!هرچی بهش میگم میگه مشکل توئه خودت میدونی!گناه من چیه واقعا!!!؟ من نمیگم دامادشون ادم خوبیه یا هرچی !! من میگم در حد احوال پرسی و موقع هایی ک ادم محبور دوتا کلمه بگه خب ناخداگاه چشم تو چشم میشی! ابروم رف اینقد نگا زمین و هوا کردم!!یا من تو شهربازی دارم نگا پسرم میکنم ک داره بلزی میکنه دیگه چکار کنم ک رو بروم حالا ی نفر نشسته!!! میگه نباید ب طرفی نگا کنی ک مرده!! اخه تمام جاها مرد هست!! بعد موقع هایی ک کار واجب داره مثلا هرید فلش و یا... ک خودش کار داره ونمیتونه بیاد تا خالا دو سه بار ایت اتفاق افتاده منو فرستاده ی جایی ک کاملا مردونه اس! ک کاراشو انجام بدم!اون موقع اشکال نداره؟! تورو خدا کامل راهنماییم کنید 

پاسخ مشاور

مشاور پیش از ازدواج و زوج درمانی

دوست گرامی همسر شما در رابطه صمیمانه‌شان احساس نااَمنی (و تهدید شدن) می‌کنند که ریشه در عوامل مختلفی دارد (نسبت به این عوامل فقط در رواندرمانی بینش حاصل می‌شود). اما شما نمی‌توانید همسرتان را تغییر دهید،  همچنین نمی‌توانید بدبینی ایشان را درمان کنید. اما می‌توانید به نقشِ خود در پابرجایی و تداوم این فضا بپردازید {چندی پیشتر کاربری سئوالی مشابه با سئوال شما پرسیده بود، می‌توانید پاسخ مفصلی که به ایشان داده‌ام را مطالعه بفرمایید}.

توجه بفرمایید فضای یک رابطه توسط دو نفر ساخته شده و شکل می‌گیرد، هر چقدر هم افراد از فضای رابطه‌شان ناراضی باشند، بازهم در ایجاد و حفظ آن سهیم هستند (به صورت ناهشیارانه)... به عبارت دیگر همدیگر را لازم دارند..... این توضیحات کمی پیچیده به نظر می‌رسد و در رواندرمانی باید به آن پرداخته شود، دست کم شما رابطه‌ای را برگزیده‌اید که در آن مورد بازخواست و سرزنش قرار می‌گیرید؛ درست است که در ظاهر شاکی هستید ولی در پس ذهن‌تان چیزی دریافت می‌کنید که لازمش دارید. برای بهبود فضای رابطه‌ اینطور است که هر یک از زوجین باید به نقش خودشان بپردازند و ببینند که دارند چه کار می‌کنند، پس نه تنها همسرتان باید به مشکلات شان بپردازند، بلکه خود شما هم باید بتوانید مثل یک ناظر از بیرون به خودتان نگاه کنید {این نگاه با رواندمانی حاصل می‌شود}.

اگر قصد ادامه‌ی زندگی با ایشان را دارید سعی کنید وارد بازی او نشوید، یعنی وقتی که شروع به بازخواست شما می‌کنند، به جای اینکه پاسخ مورد انتظار ایشان را بدهید (یعنی دلیل بیاورید و توضیح بدهید و خودتان را از تهمت‌های ایشان مبرا کنید)، سریعاً فضای رابطه را تغییر دهید. ببینید گویی لازمست در فضای رابطه‌ی شما در مورد فرد سومی تنش ایجاد شود. سعی کنید وارد خیالات همسرتان نشوید و خیالات ایشان را زندگی نکنید، یعنی در مورد فرد سوم توضیح ندهید، دلیل نیاورید، و به این خیالات وقع نگذارید، آنچه او از شما می‌خواهد را زندگی نکنید، اگر او ناخواسته به شما احساس گناه وارد می‌کند، یا احساس مقصر بودن می‌دهد، این نقش هایی که به شما واگذار می‌شود را برعهده نگیرید...

تجربه شما

login captcha

به نظر من شما هم رو ایشون حساسیت نشون بده مثلا بگو با فلان خانم حرف نزن  یا واسه چی به اون خانم نگاه کردی و.... هر حرفی به شما میزنه شما هم نسبت به زنا حساسیت نشون بده ببین عکس العملش چیه

کاش همسرم به من شک داشت تامن به اون. پیرشدم ازبس شکاکم به شوهرم.چون چندبارخبانت چتی دیدم ازش

پرسش ها و پاسخ های مشابه

شکاکی و بددلی

پاسخ دوست عزیز همسرتان نیاز به دارو دارد و واقعا اگر درمان نشود به شما آسیب خواهد زد ایشان دیوانه نیستند اما حال خوبی ندارند اتفاقا دیوانه ها پیش روان‌پزشک نمی‌روند بلکه انسانهای سالم و دانا برای بهبود حال...

شکاکی و بددلی همسرم

پاسخ دوست گرامی طبق توصیف های شما ایشان ویژگی‌های شخصیت پارانویید (بدگمان و سرنخ جو) را نشان می‌دهند، و اگر واکنش‌هایشان تواَم با خشونت و آزار بدنی همراه باشد حتماً باید تحت روان درمانی و دارو درمانی قرار ...

شک و بددلی زن به شوهرش

پاسخ سلام دوست عزیز من از نوع روابط برادرتون و همسرشون اطلاعاتی ندارم . که زندگی شون چقدر برمبنایی اعتماد است .. چه رفتارهای صورت گرفته که همسرشون صحبت های دوستانش رو باور کردند و برادرتون در حال حاضر برا...

شک و بددلی نسبت به همسر

پاسخ سلام دوست عزیز ​​​​​​این باور غلط که ریشه در سبک تفکر شما دارد نیاز به بررسی جامع و درمان توسط درمانگر دارد،به تنهایی نمیتوانید تغییری در آنها صورت دهید. ریشه این تفکر معیوب که هر نگاه کردن همسرتان بر...