سلام.پسری پنج ساله دارم و دختری یک ماه و نیمه دارن. در تمام طول بارداری هیچ وقت جوری رفتار نکردیم که پسرمون حساس بشه و همیشه در طول باردارط شکمم رو بوس میکرد و منتظر اومدن نی نی بود
وقتی خواهرش دنیا اومد برای پسرمون کادویی از طرف خواهرش خریدیم و به منزل رفتیم و خیلی خوشحال شد. هربار خواستم دخترمو در آغوش بگیرم و یا نازش بدم اول پسرمو ناز میدم البته در این مورد هیچ افراطی وجود نداره ولی هربار که از چیزی که مخصوص نوزادمون هست استفاده می کنیم پسرم میپرسه مامان منم کوچیک بودم از اینا داشتم؟ برای من هم خریدین من هم میگم آره نگاه کن این شیشه برای شما بود و یا این لباس خودت بود. یا مثلا میگیم وقتی خواهرت بزرگ شد میخواد صدات بزنه داداشی و کلی ذوق می کنه و هربار که میاد سراغش میگه خواهری دوستت دارم. منم میگم خواهرت هم خیلی دوستتداره ولی چون نمیتونه حرف بزنه نمیتونه بگه ولی وقتی حرف زدن رو یاد بگیره میگه داداشی دوستت دارم. خداروشکر به خواهرش حسادت نمی کنه اما
همیشه حتی زمانی که خواهرش نبود اگر کامپیوتر کار میکردم نمیزاشت به خر بهانه ای. تلویزیون نگاه میکردم نمی زاشت به هربهانه ای. حالا که تا میخوام به خواهرش شیر بدم مخصوصا شیرمادر بهانه میاره تا من شیر ندم مثلا
مامان پاشو گشنمه، و من رو مجبو می کنه بلند شدم و بهش چیزی میدم و میخوره و بعد میام دوباره شیر بدم دوباره شروع میکنه مامان دستشویی دارم خودت بیا من رو بشور، میگم عزیزم خودت که بلدی ماشاءالله خیلی خوب میتونی خودت رو تمیز کنی و الان نمیشه حتی خواهرت هم بزرگ شد هم قد خودت شد باید خودش رو بشوره. میگه نه و مجبورم میکنه برم و بشورمش حتی ادرار فقط کنه.
دوباره میام و به بچه شیر بدم میگه مامان بهم شربت یا آب بده یا میوه بده و من بار بلند میشم و بهش میدم اما این دخترم طفلی اونقدر که از شیرمادر خوردن چیزی نمیفهمه که اخرشم گشنه میمونه و من مجبور میشم سراغ شیر کمکی برم.
یه وقتایی همه چیز رو مثل آب یا میوه دم دستش میزارم و کارتونرو میزارم تا نگاه کنه و حواسش پرت بشه و شیر میدم و یا میگم از نقاشی های قشنگت بکش تا بابایی از سرکار اومد نشونش بدیم باهم. وقتی مشغول نقاشیه به دخترم شیر میدم اما باز پسرم حواسش پرت نمیشه و بهونه هاش یه جور دیگه شروع میشه مثلا این اسباب بازی رو خودت بهم بده یا فلان اسباب بازی رو پیدا نمی کنم میشه برام پیداش کنی بهم بدی میگم باشه صبر کن خواهری شیرش رو که خورد باهم سه تایی میگردیم پیداس کنیم. پسرم میگه نه الان. نصف شب هم اگر صدای خواهرش رو بشنوه پا میشه و باز بهونه میاره که شیر میخوام و ...
من هیچ وقت فرقی نذاشتم حتی وقتی میخوام نازشون بدم و بغل کنم یا بوس کنم اول برای پسرم بعد دخترم ولی انگار فایده نداره اما چرا همینکه خواهرش رو دوست داره و حتی کنارش نباشم خودش مراقبه و حواسش به خواهرشه خودش خوبه و.خوشحالم
سلام
تولد فرزند دوم تاثیرات زیادی بر کل خانواده خصوصا فرزند اول داره. در ماه های اول پس از تولد فرزند دوم ، که شما شدیدا درگیر شیر دادن، عوض کردن پوشک، کوهی از لباسهایی که باید شسته بشن، شبهای بی خوابی و غیره هستید، ممکنه از توجه به کودک بزرگتون غافل بشید. لجبازی، پرخاشگری، قشقرق به پا کردن، حسادت، ترس ، مشکلات مربوط به دستشویی کردن ، دیدن کابوس های شبانه از جمله واکنش های منفی هست که در فرزند اول پس از به دنیا آمدن فرزند دوم ایجاد می شه و در اکثر کودکان بروز چنین رفتارهایی طبیعیه و با عملکرد صحیح والدین رفع می شه.
از جمله کارهایی که می تونید انجام بدید سهیم کردن کودکتون در مراقبت و نگهداری فرزند دومه، در واقع کارهای ساده ای که باعث مشارکتش بشه بهش محول کنید، با دادن مسئولیت هایی به کودک اول تون اونو در تولد فرزند دوم سهیم میکنید.
فرزند اولتون باید حس کنه که هنوز دوست داشتنیه و هر کسی در خانواده جای خودشو داره. پدر نقش مهمی در این زمینه می تونه بازی کنه. همسرتون می تونه فرزند اول رو خوب سرگرم کنه، ممکنه شما بر اثر خستگی سختگیر و متوقع بشید ولی همسرتون می تونه تعادل رو برقرار کنه
جمله هایی از قبیل ‹‹ مثل يك بچه رفتارنكن ، توحالابزرگ شدي ›› بدترين جمله هاییه که مي تونيد به کودکتون بگید. به جاي اين جمله های مخرب ، مي تونيد تنها با به كارگيري چند روش مشكل رو حل کنید. مثلا مي تونيد كودك بزرگتون رو با نوزادي كه رفتار انفعالي داره ، مقايسه كنيد وبخاطر توانائيهاي كودكتون ازش تعريف كنيد ويا امتيازاتي براش قائل بشيد.
در خصوص اینکه حرفتونو گوش نمیکنه باید برخورد قاطعانه اما با آرامشی داشته باشید. کاملا متوجه هستم که مسایل مربوط به اومدن بچه دوم و مشکلات بچه اول شما رو از نظر روانی تحت فشار گذاشته اما برای حل مشکل باید کمی روی خودتون کار کنید. در هنگام لجبازی از کوره در نرید بهش بگید که از کارش ناراحتید و هر کاری پیامدی داره و از چیزی که به اون علاقه داره محرومش کنید مثلا کارتون،قصه یا بازی. اما بهش بگید که دوسش دارید (محبت بی قید و شرط(.
ممکنه بعضی اوقات به اشتباه تصور کنید که پدر ومادر خوب بودن یعنی اینکه نیاز فرزندتون رو بلافاصله برطرف کنید، اما بدونید که این کاراشتباهه و گاهی تامین نیاز فرزند باید به تعویق بیفته یعنی بلافاصله بعد از این که کودک خواسته اش رو مطرح کرد، نباید نیازش برآورده شه. این رفتار باعث می شه که هم کودک متوجه بشه که والدینش صرفا برای براوردن نیازهای اون نیستند و ارزشی فراتر دارند و هم یاد می گیره که برای رسیدن به نتیجه، نیاز به فرصت داره. مثلا، اگه در حال انجام کارهای شخصی تون هستید و فرزندتون در اون لحظه از شما بخواد باطری اسباب بازی اشو عوض کنید؛ باید اجازه بدید دقایقی منتظر بمونه؛ با احترام و جدی بهش بگید: الان کار دارید و نمی تونید خواسته اونو برآورده کنید، اما پس از کارتون تعویض باطری رو حتما براش انجام خواهید داد. کودکتون باید یاد بگیره که برای رسیدن به خواسته هاش باید گاهی منتظر بمونه.
شاد و موفق باشید
پاسخ سلام دوست عزیز با توجه به توضیحاتتون بنظر میرسه فرزند بزرگتر نسبت به برادرش حس حسادت دارد. توصیه میکنم به پسر بزرگترتون بیشتر توجه کنید پسر ۱ساله بخاطر شرایطی که دارد ناخوداگاه بیشتر جلب توجه میکند و...
پاسخ سلام دوست من، امیدوارم که خوب باشید. شما یک مادر هستید و یک مادر هیچ وقت دوست نداره به بچه اش صدمه ای بزنه و مهرمادری انقدری قدرت داره که قابل تقسیم بین بچه ها باشه. مشکلات شما با پسر همسرتون تا زمان...
بد اخلاقی و ناسازگاری همسرم با دختر ۱۳سالم
پاسخ سلام شرايط سني دختر شما در سن بلوغ رفتاري و عاطفي حكم ميكنه والدين رفتارمتعادلي در پيش داشته باشند. همسر شما با مقاومت ذهني كه براي مراجعه به روانشناس داره سخت ميشه موضوع رو بررسي و رفع كرد.پيشنهاد مي...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید