2794

سلام واقعا به راهنماییتون نیاز دارم.من الان نزدیک یک سال و نیمه عقدم و حدود40روز کمتر عروسیمه و الانم توی کارامونیم.

من الان نزدیک یک ماه هست که تا همسرمو میبینم شروع میکنم به ایراد گرفتن و غر زدن و صبرمم خیلی خیلی کم شده ولی تا ازش دورم دلم براش تنگ میشه و حتی گریه هم میکنم.

نسبت به اوایل ازدواجم و حتی مجردیم خیلی زود رنج شدم و خودمم میفهمم همش توی سرش میزنم که ما از لحاظ فرهنگیبالاتریم و شما بدبخت و بیچاره اید و اونم با سکوت همیشه جوابمو میده.اون اهل شوخی کردنه و از اولم بوده و الان شوخی هاشو نمیتوتم بپزیریم.اوایل عقدم همش اونطرف بودم و مادرشوهرم و پدرشوهرم منو خیلی دوست دارند الان مدام تو این فکرم که هرچی کم برم باکلاستره اما اونا دلشون تنگ میشه و میگند به شوهرم که زنت داره خودشو میگیره و...

با خودم که صادق باشم احساس میکنم چون میخام وارد زندگی مستقل بشم و از خانواده ام دور ترسیدم از اینکه بتونم همزمان هم کار بیرون کنم همم    برسم به خونه داری حول دارم خونه پدرشوهرمم میشینیم اما من واقعا وابسته خانوادمم.بعضیا میگند با عروسی کردن هولت ازت میره و خوب میشی.میترسم بریم خونه زندگیمون و جنگ و دعوا

پاسخ مشاور

مشاور پیش از ازدواج و زوج درمانی

دوست گرامی ازدواج کردن یکی از رویدادهای پر تنش زندگی می‌باشد‌. بنابراین، در این مدت ممکن است تحریک پذیر و واکنشی شوید (پس برخی حالات شما غیر طبیعی نیست).

از طرف دیگر ممکنست ناهشیارانه نسبت به موضوع صمیمی شدن مقاومت داشته باشید، بنابراین، شروع به عیب جویی از همسرتان می‌کنید یا برخی ویژگی‌های ناخوشایند ایشان پررنگ تر به نظرتان می‌رسد. با جستن برخی صفات نامطلوب در ایشان و تمرکز بر معایب، او را از خود دور می‌کنید.

از طرفی شما به عنوان یک بزرگسال، آگاهانه و مسئولانه او را به عنوان همسر برگزیده‌اید. اگر از برخی شرایط ایشان خوشتان نمی‌آید یا نباید ایشان را انتخاب می‌کردید، یا اگر انتخاب کردید دیگر نباید از وی ایراد بگیرید که تو چنین هستی و چنان نیستی. از اینجا به بعد شما با انتخاب خودتان روبرو می‌شوید (من خودم او را با این شرایط فرهنگی خواستم و قبول کردم)، نه با ایشان (تو شرایط فرهنگی پایین تری داری).

پذیرفتن مسئولیت یک انتخاب یعنی اینکه من نسبت به آنچه برمیگزینم آگاهم و هیچ کس را بابت انتخابم مسئول نمی‌دانم و سرزنش نمی‌کنم.
 

تجربه شما

login captcha

دوست گرامی ما ناخواسته با برخی الگوهای رفتاری پدر و مادرمان همانند سازی می‌کنیم، اما اگر به این الگوها آگاهی پیدا کنیم و آنها را ببینیم می‌توانیم تغییرشان دهیم و بهبودشان ببخشیم. همینکه خودتان متوجه شده‌اید برخی رفتارهایتان جای بهبود دارند پیش آگهی بسیار خوبی است و نشان می‌دهد بینش خوبی به مشکلات تان دارید که امیدوار کننده است.

ممنونم بابت پاسختان اما ایا من باید این رفتارهارو درست کنم

@عروس خانوم

از نظر خودتان کدام رفتارهای شما نیاز به تعدیل یا بهبود دارند؟

@نوشین مجلسی

به نظر خودم غیرقابل درست شدنه رفتارم.اما بااین حال من باید صبور تر بشم و بزارم دیگران هم خودشون رو نشون بدند در واقع بزارم همسرم خودشو نشون بده.و دستشو باز بزارم.و اعتراف میکنم در خانواده ای هستم که مادرم خود رای بوده و زن سالاری بوده و همیشه تصمیماتو اون میگیره.و منم فکر کردم باید اونجوری باشم و شدم.

پرسش ها و پاسخ های مشابه

پدرم بدبین وحساس هست

پاسخ دوست عزیز در گام اول باید پدرتان بررسی شود که چرا اینگونه رفتارهارا دارد اولین توصیه من به شما صحبت کردن هستش. شما فرد بالغی هستید و میتونید در مورد نارضایتی هایی که از رفتار پدرتون دارید باهاشون صحبت...

عدد بتا در بارداری وحساس شدن شدید سینه ها

پاسخ سلام عدد بتای خون شما نرمال است موفق باشید

سلام،افسردگی بعد از زایمان وحسادت فرزند

پاسخ سلام و روزبخير اولا براي افسردگي خودتون حتما به روانشناس مراجعه بفرماييد. دوما براي رفتارهاي فرزند بزرگتر به روانشناس كودك حضوري مراجعه تا راهكارهاي عملي اموزش داده بشه. پرتلاش و صبور باشيد.