سلام
ممنون که توضیحات کاملی ارائه دادید
دوست عزیز اگر یکبار خودتان توضیحاتتون رو بخونید متوجه میشید که چقدر این رفتار میتونه طبیعی باشه
به هیچ وجه پوشکش نکنید به قول دخترتان مگر بچه هست که این کار رو میکنید .سعی کنید مایعات رو در شب هنگام کم کنید
ودر طول شب چند بار خودتون بیدار بشید وببریدش دستشویی
به پزشک اطفال مراجعه کنید و بگید که خیلیبیش از حد اب میخوره که با ازمایش مشخص بشه که ایا جنبه پزشکی داره یا نه
شرایط مهد رو بسنجید ببینید اونجا استرس دارد یا نه . اگر مشکلی در مهد رفتنش هست میتونید در یک سوال مجزا رسید تا ریشه یابی کنیم
فرمودید دلم نمی اید بزنمش!!!!! مگر ما اجازه این کار را داریم؟؟
به هیچ وجه بچه رو نباید زد. دادو فریاد های شما میتواند تنش در بچه ایجاد کند وکودک دچار شب ادراری بشود
وقتی در رفتارتان تعادل نداشته باشید گاهی عصبانیت بیش از حد وگاهی محبت افراطی کودک دچار تضاد میشود
هنگام عصبانیت بهش خیلی ابراز علاقه کنید. تا بداند مشکل شما رفتارش هست نه خودش
مثلا اگر کار اشتباهی کرده با حالت جدی بگویید با اینکه خودت رو خیلی دوست دارم ولی این کارت رو اصلا دوست ندارم
یا بگید تو خیلی دختر خوبی هستی ولی کاری که کردی اصلا خوب نیستو ....
خودتان می دانید که نباید در حضورر کودک مشاجره داشته باشید چون برداشت کودک متفاوت هست واحساس میکند الان یکی از شمارا از دست خواهد داد یا دیگر والدینش همدیگر را دوست ندارند
با همسرتان توافق کنید که این اتفاق در حضور کودک نیفتد
به دخترتان بگویید گاهی مامان وباباها از دست هم ناراحت میشند وبا صدای بلند باهم حرف میزنند ولی همیشه همدیگه رو دوست دارند
مثل وقتی که من از دست توعصبای میشم وداد میزنم ولی همیشه در هر شرایطی دوستت دارم
نقل مکان و تغییر محل حتما تاثیر داشته ودرضمن با سرد شدن هوا این رفتار بیشتر میشود
ولی بنظر بیشتر جنبه رفتاری دارد
برای بهبود روابط خودتون وهمسرتون میتونید از مشاوره کمک بگیرید. بنده سعی میکنم تا جایی که امکان دارد اینجا پاسخگو باشم
برای کندن پوست لبش میتوانید با یک قصه کمکش کنید وهمون طور که اشاره کردید میتواند به تقلید رفتار از شما باشد
بنظر شما هم استرس و تنش دارید که باید بررسی شود
میتوانید سوالات زناشویی خود را نیز مطرح کنید
قصه ای که میتونید بهش بگید رو در ادامه میزارم:
یه خرگوشی بود توی یه باغ میوه که همش میرفت بادندوناش پوست میوه هارو میبخوردبعد از مدتی شکل باغ خیلی بدو زشت شد . خرگوشه ناراحت شد واز مامانش پرسید چرا باغشون اینطوری شده مامانش گفت تو باید مراقبشون باشی وبا دندونات پوست میو ها رو نکنی وگرنه خشک میشن و زشت میشن
من به تو یه هویج میدم هروقت دلت خواست پوست میوه هار وبکنی این هویج رو بزن به دندونات و ......
خودتون میتونید به قصه شخصیت های دیگه ای هم اضافه کنید
موفق باشید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید