2794

چجوری کنار بیام با این موضوع

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 655 بازدید

سلام چند روز دیگه21ساله میشم تا چند ماه پیش همه چی خوب بود تا اینکه پدرومادرم قرض و وامشون زیاد شد و همه چی‌سخت شد 

مادرم همش به من تیکه میندازه کاش با خواستگارت ازدواج میکردی اگه ازدواج کنی بری خوب میشه زندگیا سخت شده باید بری یا میگه باید بری سرکار و از این حرفا با لهن تند و بد و من چند ماهه کارم یکسره گریه ست آخه هیچ کدوم از دوستام سرکار نمیرن و مادرشون مجبورشون نمیکنه ازدواج کنن ولی مامانم به من میگه باید بری سرکار چون بی پولی بهش فشار اورده 

و یه موضوع دیگه اینکه چرا پدرم داره روزی یه عالمه پول بده مواد و سیگار بخره ولی به من رسیدنی پول ندارن و من باید سختی بکشم

همین کاراشون باعث شده ازشون متنفر باشم  

خواستم بدونم چیکار کنم قوی باشم و گریم نگیره خیلی سریع سر این موضوع ها و قلبم نشکنه با این حرفا هروقت فکر میکنم که بابام معتاده خیلی گریه میکنم واقعا دوسش داشتم ولی اعتیادش باعث شده ازش متنفر باشم

اطلاعات تکمیلی

سن 21 جنسیت زن وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی

وقت بخیر دوست عزیز

متوجه هستم که دلت می گیره از سختی ها و رنج های زندگی، خیلی اوقات نا ملایمت های روزگار بهت فشار میاره 
اما این رو بدون و آگاه باش که خیلی اوقات این شرایط با خیلی از آدم ها سر ناسازگاری داره و خیلی اوقات اونطور که میخواییم اوضاع پیش نمیره 
موافق اجبار به ازدواج نیستم و از سر مسائل مالی به ازدواج پناه بردن کاملا اشتباه هست اما سرکار رفتن قطعا سودهایی داره که در وهله اول برای خود شما خوب هست مستقل شدن اعتماد به نفس در امد داشتن و....
پس بنابرین برای خاطر خودت در صورتی که بخوای میتونی استقلال رو تجربه کنی 
هیچ وقت باطن زندگی مان را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنیم. 
 
سعی کن برای رشد خودت هر کاری که فکر میکنی برات مفیده به آینده ت کمک میکنه انجام بده کتاب بخونی-ورزش کنی- کلاس مورد علاقه ت رو شرکت کنی-سرکار بری زبان یاد بگیری 

هم تا اندازه ای کمتر در جریان مسائل خانه قرار میگیری چون دغدغه های دیگری داری و هم برای بالندگی خودت تلاش میکنی 

درباره موضوع آخر هم حق داری که گاهی اوقات گریه کنی و حساس باشی و یا حتی عصبانی باشی بابت شرایط پیش آمده اما سعی کن آدم ها رو همانطوری که هستند بپذیری و سعی نکنی تغییرشون بدی و با کسانی که داری زندگی میکنی حس بد  و آزار دهنده اول به خاطر خودت نداشته باشی.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

چطور از فکر گذشته بیرون بیام؟

پاسخ سلام برشما کاربر عزیز ایا در گذشته اتفاقی افتاده که ذهن شماره درگیر کرده است خاطره بدی دارید که میخواهید فراموش کنید؟ متاسفانه توضیحات کاملی ندادید قبل از انکه بخواهید برنامه ریزی موفقی داشته باشید ب...

چجوری با ترسم کنار بیام

پاسخ سلام دوست عزیز همانطور که خودتون اشاره کردید این ترس در ذهن شماست که با فکر کردن به آن هر روز تشدید میشود اگر فردی که مدنظرتان است فردیست که بخاطر اسیدپاشی عکس هایش در فضای مجازی پخش شده است احتمال د...