دلسرد شدن نسبت به همسرم

             سلام خسته نباشید.

من مدت سه سالو نیم که ازدواج کردم و البته زن دوم همسرم هستم که از همسر اولشون جدا شدن.حاصل این ازدواج یک دختر هشت ماهه و هر دومون۳۱ سال سنمون هست و بصورت سنتی ازدواج کردیم.

منو همسرم اوایل ازدواج همو خیلی دوست داشتیم.مشکل ما دست به زن و حساسیت بیش از حد نسبت به خانوادش بود که حتی کار ما تا مرحله طلاق پیش میرفت.زمان پاگشا پدرشوهر و مادرشوهرم کادو ندادن خواهر و برادراش متاسفانه یکی در میون بهمون کادو میدادن.پدرشوهر و مادرشوهرم سنشون بالاست و مادرشوهرم از اول ازدواجم میخواست گربه رو دم حجله بکشه و منو به چشم کارگرش میدید که با مقاومتم نزاشتم زیاده روی کنه.ما شش ماه عقد بودیم که بعد عروسیمون طبقه بالای خونه پدرشوهرم زندگی میکنیم و توقع داشتن هرکدوم از بچه هاشون هر لحظه که میان خونشون ما هم بریم و من از این موضوع راضی نبودم سر همین موضوع از شوهرم خیلی کتک خوردم و پدرشوهرم زمان دعوامون میومد خونه ما و کلیدخونمون رو داشت و از پسرش دفاع میکرد و منو دعوا میکرد.موقع بحثو دعوا و کتکاری همیشه احساس حقارت میکردم و هر دفعه ازش متنفرتر میشدم.بعد زایمانم دوتا خواهرشوهربزرگام نیومدن دیدن منو بچه که خیلی ناراحت شدم ولی مادرشون کارشون رو توجیح میکرد.اوایل بارداریم جوری منو زد که خون دماغم بند نمیومد قهر کردم رفتم خونه مادرم ولی با پدر و خواهر و شوهر خواهرش مثلا برای اشتی اومدن که شوکه شدم متوجه شدم برای محکوم کردن و دعوا اومدن و خواهرش میگفت بهتره بچه رو سقط کنم که خیلی دلم شکست.در حال حاضر از خانواده همسرم متنفرم و حاضر نیستم هیچکدومشون رو ببینم.همسرم الان بهتر شده اخلاقش ولی بخاطر گذشته و کتکایی که ازش میخوردم نسبت بهش سرد شدم و حتی تو رابطه جنسی دارم باهاش به مشکل میخورم و هرکار میکنم برام ادم سابق نمیشه گاهی اوقات به طلاق فکر میکنم.چکار کنم بتونم مثل قبل دوستش داشته باشم؟