2794

زندگی مشترک بامادرشوهر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 519 بازدید

۵ساله ازدواج کردم بامادرشوهرم که مریضه توی حیاطم.چون مریضه صب میرم پیشش به کاراش غذاش مهموناش میرسم .اماخیلی نمک نشناسه زبون درازه.هم خودش هم اطرافیانش دیگه خسته شدم باهاش بعد از چندین بار دعوا به قهر اومدم خونه بابام.شوهرم دخالت نکرد زیاد گفت میری نمیام دنبالت اما واقعا خسته شدم گفتم بلکه یه فکری کنه خونمو جدا کنه.حالا یه زنگم نزده بگه میای یانه یا دلم برابچه تنگ شده.برادرم میگه تا حالاشم زیادی تحمل کردی زیاد گذاشتی بر اشون بسته کلفتی.اما دلم طاقت نمیاره مریضه.دلم براشوهرمم میسوزه.حالانمیدونم اومدن دنبالم چه شرطی بذارم

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۲ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

باسلام 
ميتونم درك كنم چقدر ناراحت كننده است 
فعلا با توجه به اينكه گفتن نميان دنبالتون و قدمي بر نداشتن هيچ واكنشي نشون نديد و بزارين كه حتما ايشون بياد با زنگ زدن ،مسيج يا حتي عصبانيت ظاهري و تهديد هم كوتاه نيايد يكبار بگذاريد متوجه عمق اسيبي كه ديديد بشن درسته شرايط مادر همسرتون سخته اما بيش از حد محبت براي برخي تبديل به وظيفه ميشه و دركي از لطف ندارن
 براي خودتون و ارتباط با انها چهارچوب مشخص كنيد كم برويد و در حد كم كمك كنيد نه بيشتر از اون بزارين در صورت نياز از پرستار يا نيروي كمكي ،كمك بگيرن. 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

زندگی بامادرشوهرش

پاسخ شما در افسردگی پس از زایمان‌تون بسر می‌برید و افسردگی دارید به یه روانپزشک مراجعه کنید

نامادری

پاسخ سلام دوست عزیز اینکه برای فرار از موقعیتی تن به ازدواج بدهید اشتباه بسیار بزرگیست شما میتوانید با ادامه تحصیل مدتی از خانواده تان دور شوید ولی بهترین راهکار برای شما صحبت با پدرتان است . همچنین سعی ک...

نامادری و مشکلات آن

پاسخ از یک مشاور کمک بگیرید،سعی کنید رفت و آمد با خودتون باشه و تنها پیش اونها نره

رابطه داشتن همسرم با نامادریم

پاسخ سلام دوست عزیز آیا پدرتان در جریان این مسائل هستند؟ اگر بدانند چه اتفاقی میفتد فکر میکنید از همسرشان جدا میشوند و یا باهمسر شما برخورد میکنند نقش پدرشما دراین میان چیست با همسرتان بدون سررنش صحبت کنی...