2794
با سلام من من الان سه سال و نیمه که اردواج کردم ولی اصلا تو زندگیم شاد نیستم.بذارین تا حدودی زندگیمو براتون توضیح بدم من تو یه خونواده با درامد متوسط بسیار منظم و دقیق بزرگ شدم.پدرم کارمند بانک بود.دو تا برادر بزرگتر دارم.هیچ وقت از حال و هوای خونمون لذت نمیبردم و حتی ازش متنفر بودم.پدرم نهایت سعی خودشو میکرد تا برا تحصیل ما چیزی کم نذاره.خدا رو شکر هر سه ما در دانشگاه های خوبی درس خوندیم.برادر بزرگم که استاد رسمی دانشگاه یزده.برادر بعدیم هم که مهندس یکی از کارخونه های بزرگه و منم با وجود اینکه تحصیلا ت دانشگاهی دارم دوست نداشتم سر کار برم.ولی هیچ موقع شادی و نشاط تو خونمون نبود همیشه تو خونه بودیم و مشغول درس و درگیر مقررات خشک و بیروح.هیچ چیز نباید از چارچوب قوانین خونه خارج میشد مخصوصا من که مامانم خیلی رو من حساس بود به قدری تو زندگیم سرزنش شدم که الان اعتماد به نفس پایینی دارم.شاد نیستم.وقتی ازدواج کردم همسرم رو خیلی دوست داشتم فکر میکردم که هیچ کس خوشبخت تر از من نیست خیلی خوب و مهربون و نجیبه.خوب به هر حال هر ادمی نقایصی هم داره بعد از عقد مامانم شروع کرد به گفتن نقایص و اینکه اشتباه کردیم و کلی بد و بیراه پشت سرش گفتن.اوایل خیلی برام مهم نبود اما کم کم روم تاثیر گذاشت و از زندگیم بدم و خیلی مواقعهم از همسرم متنفر بودم و الان احساس بد بختی میکنم ولی به روی همسرم نمیارم خیلی خوبه منو و بچمونو دوست داره بغلم میکنه بوسم میکنه.ما تنها مشکلی که تو زندگیمون داریم کارشه که زیاد خونه نیست.منم اصلا انرزی ندارم و شاد نیستم نه تو خونه بابام شاد بودم نه تو خونه همسرم.هنوزم وقتی میخوام یه کاری بکنم در قید اون مقررات هستم و از هیچ چیز راضی نیستم .همیشه زندگیمو با دیگران مقایسه میکنم. حال روحیم خوب نیست راهنماییم کنین که چیکار کنم تا شاد بشم و انرزی بگیرم
پاسخ مشاور

کارشناس روانشناسی کودک

سلام دوست عزیز منظورتون از شاد بودن رو نمیدونم چیه انگیزه ندارین؟ یا از شرایط راضی نیستید متا سفانه کسی مسئول شاد کردن کسی نیست خودت باید تلاش کنی اعتماد به نفس داشته باشی و زندگیتو مدیریت کنی برای خودت تفریخات ورزشی مناسب انتخاب کن در کلاسهای اشپزی و سفره ارایی و...... شرکت کن تغییر دکوراسیون بده خرید کن سفر برو .....حتما برا روزات برنامه ریزی داشته باش نزار هر روزت تکراری باشه بقول معروف یک روز رو ٣٦٥ بار تکرار نکن موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

زندگیمو ادامه بدم؟

پاسخ وقت بخیر دوست عزیز با توجه به اینکه مهمترین انتخاب زندگی شما به اجبار پدرتان صورت گرفته یکی از مهمترین دلایل است تا آن حس علاقه مندی در شما شکل نگیرد متوجه هستم که تجربه چنین شرایطی چقدر میتونه دشوار...

باسلام با همسرم که استرس بالایی داردچگونه برخوردکنم؟همه زندگیمون رو تحت تاثیر قرارداده،خیلی ازلحاظ

پاسخ سلام دوست عزیز سوال شما بسیار کلی هست نیاز به اطلاعات کامل تری هست . خودتون وهمسرتون چند سالتونه ؟تحصیلاتشون ؟ این استرس در چه موردی هست ؟ به تازگی به وجود اومده یا از کودکی همراه ایشون بوده ؟ ایا اتف...

با سلام و خسته نباشید مسئله ایه که ذهنمو خیلی درگیر کرده و زندگیمو تحت تاثیر قرار داده تا جایی که ا

پاسخ سلام دوست عزیز بزرگ‌ترین تفاوت میان‌مغز مردان وزنان در این است که قسمتی که مسئولیت اشتیاق جنسی را در مغز به عهده دارد، در مغز مردان 2.5 برابر بزرگ‌تر از مغز زنان است. مردان به‌طور کاملاً ناخواسته دوس...

بی اعتنایی همسرم به من و زندگیمون

پاسخ خانم عزیز، بانوی گرامی سلام. پیامتون رو چند بار خوندم. متوجه احساس ناخوشایندی که از آنچه بر شما گذشته پیدا کردید شدم. ازدواج سالم ازدواجی هست که روو به پیشرفت و عمیق تر شدن باشه و اصلا هم به موضوع بچه...