سلام دوست عزیز
این احساس وشرایطی رو که دارید تجربه میکنید رو درک میکنم که بخاطر شرایط زندگیتون در شما ایجاد شده
اون زمانی که منزل بودید فکر میکردید بچه مانع پیشرفت شما شده درآمدی ندارید از دوستانتون واجتماع دور شدید وعدم رضایت از زندگی داشتید و فکر میکردید با رفتن سر کار درست میشه وقتی دوباره مشغول بکار شدید این احساس نه تنها رفع نشده بلکه دلتنگی بچتون هم بهش اضافه شده .الان فکر میکنید مادر خوبی نیستید که بچه خودتون رو رها کردید
همه این احساسات متضاد بر میگرده بخاطر طرز فکر شما. باید نگاهتون رو تغییر بدید چون نوع نگاه شماست که روند زندگیتون رو مشخص میکنه
برای زندگی سالم باید ذهن رو به رشدی داشت بنابراین هر چند وقت یکبار خود را ارزیابی کنید و به خود روحیه بدهید، همچنین پیگیری علایق و استعدادها و واقف شدن به اینکه سلامت روان منوط به داشتن سلامت جسمانی، اجتماعی و رشد معنوی است، میتواند در سلامت شما و رضایت از زندگی مؤثر باشد.
سعی کنید از شیوههای متفاوت فکری برای پیگیری مسائل استفاده کنید افرادی که همیشه با یک شیوه مسائل خود را حل میکنند دچار رکود میشوند، ما باید تولیدات فکری داشته باشیم. افرادی که اندیشه تولید میکنند، احساس رضایت از زندگی دارند.
شاید فکر میکنید به هر چیزی که میخواید رسیدید همسر بچه کار و.. وانگیزه ایی ندارید هدف و امید به اینده وتلاش برای رسیدن به اهداف میتونه به ما انگیزه بده .
مفهوم حقیقی رضایت از زندگی یعنی نگرش مثبت فرد نسبت به زندگی کنونی، با تمام مشکلات و سختیها، تلخیها و ناکامیها و در کنار آن پیروزیها و موفقیتها، شادیها و پرورش استعدادها
خودتون باید زندگیتون رو از روزمرگی در بیارید . با تغییر محیط( دکوراسیون رو تغییر بدید متنوع باشید)سعی کنید روحیتون رو هم تغییر بدید . شما داشته های زیادی دارید که دیگران در حسرت وارزوی ان هستند به کودکی که خداوند شمارو مسئول نگهداری او قرار داده فکر کنید . ما تنها برای خودمان نیستیم و دربرابر افراد و خانواده مسئولیم همسرمان فرزندمان پدرو مادرمان و....
اگر فکر میکنید به تنهایی نمیتونید این برهه از زندگی رو بگذرونید از یک مشاور حضوری کمک بگیرید
موفق باشید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید