باسلام
من ۸ ماهه ازدواج کردم
دوران نامزدی سختی داشتم چون تودو شهرمتفاوت بودیم موقعی که میرفتم خونشون مادرشوهرم میگفت از من میخورید تو خونه من زندگی میکنید و این حرفا و دخالت های زیادی میکرد
بعد عروسی خوب بودیم ولی اخیرا ۳ ماهه که مادرشوهرم به لباس پوشیدنمون خوردو خوراکمون بیرون رفتنمون دخالت میکنه
منم ناراحت میشم و شوهرم طرف مامانشو میگیره. مثلامیریم خونشون میبینیم کسی نیست برمیگردیم خونمون بعد میبینم۳
روز شوهرم باهام سرده بعدا میفهمم به شوهرم گفته اومدین خونمون چرا زنت ظرفامو نشسته و این حرفا !!!
اونم سر من خالی میکنه
برادر شوهرم داره خونه میخره سر اون مادر شوهرم به شوهرم گفته تو خونتو بفروش تا پولشو بدیم به اون
منم مخالفت کردم از اون موقعست شوهرم باهام قهر.تا اینکه یه روز خانوادم اومدن خونمون مهمونی چون تو دو شهر جداییم من بهش گفتم پاشو بریم بیرون نیومد من با پدرو مادرم رفتم دوروز همینطور گذشت فرداش گفتم عزیزم شب شد دیگه دست از کارت بردار بریم بیرون بگردیم گفت نه بعد که من رفتم زنگ زد به من و بابام فحش ناموس داد.
بعدا فهمیدم مامانش بهش گفته چرا اجازه دادی زنت بره نباید میزاشتی
دعوای بدی بین خانواده هامون افتاد و اون فقط به پدرم فحش میداد و پدرمو زد . داشت داد میزد که من دیوونم و روانی ام.بعداز اون هم دوبار منو به حدی زد که استخونام درد میکردن و زیر چشم و چند جا از دستم کبود بود.
حالا من بعد اون اتفاق با خانوادم اومدم خونشون الان ۵ روز از اون موقع میگذره حتی نه یه زنگ نه پیام .هیچی.
نه خودش و نه خانوادش .وقتی میومدم گفت رفتی برنگرد
من خیلی دوسش دارم .ولی حالا نمیدونم چیکار کنم دارم غصه میخورم از یه طرف دوسشدارم از یه طرف خیلی بد دهن هستو کتک میزنه حتی بابامم زد .فقط هم به حرف مادرش گوش میده
توروخدا بگید الان چیکار کنم؟
منتظرم بیاد دنبالم ولی هنوز نیومده.اگه بیاد چی بگم بهش ؟
برم باهاش؟اگه باز بزنه چی ؟
چون موقع زدن یه جوری میزنه حتی خودشم بهم میگه من با این کارام میکشمت 😔 اخرش میکشمت خفت میکنم
اینم میدونم که مامانش دخالت میکنه .وگرنه دو سه ماه اول چون رفت و امدمون کم بود هیچ اختلافی نداشتیم از اون موقع که کارش نزدیک مادرشوهرم هست اینطوری شده
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید