اصولاً در ازدواجهای اول، دعوای زن و شوهرها سرِ پول است ولی در ازدواج دوم این فرزندان/ فرزند خواندهها هستند که رابطه پدر و مادرها را تیره و تار میکنند. اگر شما هم با چنین مشکلی دست به گریبان هستید، تا کار به جاهای باریک نکشیده است چند توصیه مهم را مد نظر قرار بدهید:
در قانونگذاری عجله نکنید!
اولین توصیه این است که برای تعیین کردن قانون برای فرزند خواندهتان عجله نکنید و اجازه بدهید زمان هم نقش خودش را بازی کند. به خاطر داشته باشید که حوصله به خرج دادن در ابتدای رابطه فقط لطف به فرزند خواندهتان نیست بلکه برای خودتان هم خوب است که فرصتی برای شناخت بیشتر از اعضای خانواده جدیدتان داشته باشید.
والد واقعی مقدم است
توصیه مهم دیگر آن است که بپذیرید پدر خوانده یا مادر خوانده کودک هستید و باید مسؤلیتی متناسب با نقشتان ایفا کنید. شما والد زیستی او نیستید پس دست کم در ابتدای رابطه به همسرتان اجازه بدهید مسؤل اصلی نظم و انضباط کودک باشد. به هر حال، او بهتر از شما رگ خواب فرزندش را میشناسد و بهتر میتواند او را مدیریت کند. البته گاهی ممکن است که حق با شما باشد اما به طور کلی بهتر است در اوایل زندگیتان، کمی عقب بایستید.
مثبت بین باشید
توصیهای که به پدر خواندهها و مادر خواندهها میشود این است که قبل از اینکه وارد مسائل تربیتی و انضباطی بشوید، از این مسئله اطمینان پیدا کنید که نسبت به رفتارهای او رویکرد مثبتی دارید. یعنی بیشتر از آنکه به دنبال تنبیه رفتارهای بد او باشید به دنبال شناسایی و تشویق رفتارهای خوب او هستید.
حرف زدن، کلید هر قفلی است
درباره شیوه فرزند پروریتان و چیزهایی که در تربیت فرزند برای شما مهم است با همسرتان صحبت کنید.
خودتان را قبول داشته باشید
بزرگ کردن فرزند خود آسانتر از بزرگ کردن فرزند خوانده است، برای مثال وقتی میخواهید تذکری به فرزندتان بدهید یا قانونی برای او تعیین کنید دستتان برای این کار خیلی بازتر از زمانی خواهد بود که بخواهید همین کارها را با فرزند خواندهتان انجام بدهید. دلیل آن هم این است که شما از یک طرف از فرزند خواندهتان به اندازه فرزند خودتان شناخت ندارید و از طرف دیگر هم دلتان نمیخواهد رابطهتان به خطر بیفتد. طبیعتاً ممکن است که این مسئله شما را محافظهکار کند یا اعتماد به نفستان را کاهش بدهد. به همین دلیل توصیه میشود که اعتماد به نفس داشته باشید تا فرزند خواندهتان هم بتواند به شما اعتماد کند.
آهسته و پیوسته حرکت کنید
انتظار نداشته باشید که فرزند خوانده شما از همان اوایل زندگی رابطه نزدیکی با شما برقرار کند. هر چه انتظاراتتان از کودک واقع بینانهتر باشد، شما بازخوردهای بهتری دریافت خواهید کرد.
از والد غایب او انتقاد نکنید
رابطه والد-فرزندی قویترین رابطه عاطفی انسانی است. بنابراین حتی اگر والد غایب فرزند خوانده شما (یعنی والدی که شما جانشین او شدهاید) والد خوبی برای او نبوده است، شما نباید جلوی کودک درباره او با لحن یا کلام انتقاد آمیز صحبت کنید.
خیلی سختگیر نباشید
بعضی از پدر خواندهها و مادر خواندهها فکر میکنند که اگر یک شروع طوفانی داشته باشند و سپس به تدریج آسانگیری بیشتری به خرج بدهند، بچه بهتر تکلیف خودش را میفهمد. اتفاقاً بر عکس است؛ یعنی سختگیری بیش از حد فقط میتواند کودک را چه با احساس گناه و چه با لجبازی مقابل شما قرار بدهد.
باج ندهید
درست است که شما میخواهید کاری کنید تا فرزند خواندهتان دوستتان داشته باشد و شما را در خانواده بپذیرد، اما اگر شما به هر درخواست ریز و درشت او تسلیم بشوید، در واقع به تدریج از احترام و جایگاه خودتان کم میکنید.
به خودتان نگیرید
فرزند خوانده شما یک تجربه تلخ را در عقبهاش دارد؛ تجربه طلاق والدین. بنابراین غیر منتظره نیست که او گاهی اضطراب و احساسات منفی ناشی از گذشتهاش را سر شما خالی کند. این رفتار کودک به معنای آن نیست که شما مشکلی دارید. پس دلیلی ندارد که سر این جور حرفها و واکنشها با کودک وارد چالش بشوید.