تقریباً دو سال است که با نزدیک شدن جشن کریسمس در کشورهای دیگر، اسباببازیفروشیها شاهد حضور عروسکهایی هستند که شباهتی به عروسکهای کامل و همهچیزتمام سابق ندارند. قد این عروسکها بلند نیست، موهای لخت و صاف ندارند، رنگ پوستشان متفاوت است و حتی سمعک و واکر دارند یا پوستشان ماهگرفتگی یا خال دارد.
داستان ساختهشدن این عروسکها با یک هشتگ شروع شد؛ هشتگ ToyLikeMe یا عروسکی شبیه من، ابتدا توسط والدین بچههایی که دچار معلولیت یا مشکلات ظاهری بودند در شبکههای اجتماعی باب شد تا از کمپانیهای عروسکسازی بخواهند تفاوتها را بپذیرند و وارد چرخه تولیدشان کنند. کمی بعد یک شرکت انگلیسی تولید این عروسکها را شروع کرد. این عروسکها به سرعت بین بچهها موردپسند واقع شدند و به دنبال آن موجی از تبلیغات برای پذیرش تفاوتها راه افتاد. برای مثال در یک پوستر پرنسسهای دیزنی مثل سیندرلا یا زیبای خفته روی ویلچر نشستند و پوکوهانتس درحالیکه یک پا نداشت با عصا ایستاده بود. بالای سر این پرنسسها نوشته شده بود: «باوجوداین هم ما را دوست دارید؟» طولی نکشید که موجهای بزرگتری راه افتاد.
یکی از این موجها را «ربکا اتکینسون»، از وبسایت change.org راه انداخت. او با 20 هزار امضا از کمپانی لگو خواست تا اسباببازیهایی روانه بازار کند که مشکلات حرکتی داشتند. لگو هم دستبهکار شد و مینی فیگورهایی تولید کرد که روی ویلچر نشستهاند اما ورزشکار هم هستند، با عصا و کولهپشتی به مدرسه میروند و حتی بتمنی که روی ویلچر نشسته بود! این تلاشها در جهت ایجاد احساس واقعبینی و جلوگیری از ایدهآلگرایی در جامعه انجام شد و هنوز هم ادامه دارد. دنیا باید بپذیرد همه چیز همیشه کامل نیست و هر تفاوتی نقص نیست.
احسنت به اين توليدكنندگان