نازنین و امیر زیاد با مادرشان سوار مترو میشوند. خانه آنها وسط شهر است و معمولا به خاطر ترافیک، مادرشان ترجیح میدهد به جای خودروی خودشان، با اتوبوسهای تندرو، مترو یا تاکسی این طرف و آنطرف بروند، مخصوصا که پدر تمام روز سر کار است و مادر حوصله رانندگی در ترافیک را ندارد. نازنین و امیر بارها در مورد رفتار درست در چنین موقعیتهایی با هم بحث کردهاند. نازنین اصرار دارد که همه نوبت را رعایت کنند، اما امیر میگوید اگر منتظر بمانند فقط وقتشان تلف شده و عقب میمانند، چون بقیه هل میدهند و جایشان را میگیرند. نازنین همیشه برادرش را میکشد که در صف بمانند، اما به نظر امیر" آدم زرنگ اونیه که خودش را سریع به اول صف برسونه"، مادر این وسط گیر افتاده، هم میداند که رفتار امیر اشتباه است و هم، در بین این همه آدمی که رفتار اشتباه دارند، نمیداند به بچههایش چه بگوید.
وقتی هل میدهند من هم باید هل بدهم؟
با شلوغتر شدن شهرها و بیشتر شدن ترافیک، بسیاری به وسایل حمل و نقل عمومی روی آوردهاند. البته ترافیک زیاد و آلودگی هوای شدید که این سالها روزهای زیادی را در شهرهای بزرگ به روزهای خطرناک و در نتیجه تعطیل تبدیل کرده است، باعث شده استفاده از وسایل نقلیه عمومی بیشتر مورد توجه قرار گیرند،هم توسط مسئولین و هم مردم.وسایل نقلیه عمومی نیز از آن موقعیتهای ویژه برای آموزش اصول شهروندی هستند. برخی نکاتی که در استفاده از وسایل نقلیه عمومی باید رعایت شوند، به موارد خیلی خصوصی و شخصی در سبک زندگی آدمها مربوط میشود، که روی بقیه هم تاثیر میگذارد و در نتیجه به نوعی وارد حوزه عمومی و تعامل با دیگران شده است. از مواردی مانند به موقع دوش گرفتن، استفاده از خوشبوکنندهها و ضدعرقها گرفته، تا نخوردن سیر و بلند بلند با گوشی همراه حرف نزدن و البته قوانین کلیتری مانند رعایت نوبت و صف و مانند آن. اگر با دقت به آدمها در چنین موقعیتهایی نگاه کنید،بیشتر از قبل میبینید که قوانین و اصول رفتار صحیح را به هم متذکر میشوند، وقتی فقط یک نفر تذکر میدهد، فردی که مسئولیت خود را انجام نداده شاید حتی طلبکارانه جواب بدهد، اما اگر افراد بیشتری به او یادآوری کنند که مسئولیتش چیست و نباید حق بقیه را ضایع کند، به احتمال بیشتری رعایت میکند و شاید حتی عذرخواهی کند، این یعنی ما از هم یاد میگیریم و روی هم تاثیر میگذاریم، بنابراین، تک به تک ما میتوانیم در تغییر رفتار عمومی مردم در چنین موقعیتهایی سهمی داشته باشیم.
به موقع دستبهکار شویم
آموزش اصول شهروندی از این قبیل، در کودکی، باعث میشود این اصول به طور ریشهای در کودک درونی شوند و در بزرگسالی، او هم حقوق خود را به خوبی بشناسد و هم به راحتی اجازه ندهد که دیگران به حق و حقوق او تعرض کنند. نکته مهم، مانند باقی اصول شهروندی این است که همه اصول، حقوق و مسئولیتها بین افراد یکسان است و تفاوتی وجود ندارد.راهکارهای آموزشی:
1. حتی اگر به طور معمول عادت به استفاده از وسایل نقلیه عمومی ندارید، موقعیتهایی فراهم کنید که فرزندتان با این وسایل آشنا شود. در دنیای امروز، احتمال این که او در آینده بیشتر مجبور شود از چنین امکاناتی استفاده کند زیاد است. شاید تا چند سال دیگر، قوانین استفاده از وسیله نقلی شهری کلا عوض شود، به خصوص که به شدت با آلودگی و گرمایش زمین داریم دستوپنجه نرم میکنیم.2. وقتی قرار است تنهایی جایی بروید که وسایل نقلیه خوبی دارد، از خودروی خود استفاده نکنید و به فرزندتان نشان بدهید که به آلودهتر نشدن هوا برای آینده او و همسالانش اهمیت میدهید.
3. قبل از این که از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید، اصول مربوط به آن را با فرزندتان مرور کنید. لیستی بنویسید و با هم به موارد آن پایبند باشید. میتوانید از لیست ما به عنوان راهنما استفاده کنید.
4. احتمالا با سوالهایی در مورد این که چرا بقیه رعایت نمیکنند مواجه ميشوید، جوابهای مناسب را از قبل آماده کنید و سرسری نگذرید، چون واقعا در ذهن فرزندتان چنین چالشی خواهد بود، چون آنها به این که رفتار هر کس چه نتیجهای دارد نگاه میکنند و از آن میآموزند. میتوانید به تاثیر رفتارهای نادرست روی بقیه اشاره کنید یا کمکش کنید تجسم کند اگر همه چنین رفتاری داشته باشند چه اتفاقی میافتد و اگر همه رعایت کنند، چه شرایطی برای همه به وجود میآید.
میتوانید این لیست را با بچههایتان بنویسید و جایی نصب کنید. حتی میتوانید از آنها بخواهید برایش نقاشی بکشند یا رفتار درست را در بازیهایشان تمرین کنند.
- یک شهروند خوب موقع سوار مترو، اتوبوس یا تاکسی شدن، نوبت را رعایت می کند و اجازه میدهد اول افرادی سوار شوند که قبل از او رسیدهاند.
- یک شهروند خوب، مراقب است که در وسیله نقلیه عمومی برای دیگران آزاری نداشته باشد، بوی بدی ندهد، کیفش به بقیه فشار نیاورد، دستش را جایی بگیرد که با هر حرکت پای دیگران را لگد نکند،...
- یک شهروند خوب در وسیله نقلیه عمومی، از کلمههای محترمانهای مثل ببخشید، اجازه میدهید من رد شم، میشه به منم جا بدهید تا بتونم دستم را به میله بگیرم و ... استفاده میکند، نه این که بقیه را هل بدهد یا به زور خودش را رد کند یا جا بدهد.
- یک شهروند خوب مسئولیت خود در پرداخت هزینه وسیله نقلیه عمومی را انجام میدهد، چه کسی مراقب باشد و چه نباشد.
- یک شهروند خوب سعی میکند از بهترین و سریعترین راهها استفاده کند تا وقت کسی را تلف نکند، مثلا از کارت به جای پول استفاده میکند یا اگر پول خرد ندارد، زودتر کرایه تاکسی را میپردازد.
- یک شهروند خوب ....