چه زمانی خوب است تا فرزند یک نفر دیگر را ادب کنیم؟ به نظر من، هر وقت کودک کاری کرده که مستحق عواقب کارش است، برای ادب شدن، زمان خوبی است.
ببینید! ممکن است من خسته باشم. شاید هم حواسم برای مدتی از کودکم پرت شده باشد. کسی چه میداند! شاید کمبود خواب داشته باشم. ولی در تمام این حالتها، ممکن است خطایی که فرزندم مرتکب شده را ندیده باشم. اگر به هر دلیل، من از خطای فرزندم آگاهی نداشتم و او مثل یک عوضی رفتار کرد، ممنون خواهم بود که به من لطف کرده و او را از این مسئله آگاه کنید.
جالب است که والدین ما امکان نداشت چیزی مثل این را به زبان بیاورند، اما زمانی که ما هنوز کوچک بودیم – یعنی وقتیکه تلفن عمومیها با ۵ ریالی کار میکردند و کیک و نوشابه خوردن در کوچه، نوعی تفریح محسوب میشد – بیشتر بزرگترها میتوانستند بچههای سرکش را به شکلهای مختلف سرزنش کنند و خب بچهها هم میدانستند که اگر جایی خطا کنند، حتماً کسی هست که عواقب کارشان را به آنها یادآور شود. البته این ممکن بود در همهجا صادق نباشد، اما حداقل در محل زندگی ما چنین بود.
برای مثال، ممکن بود مکالمه یک کودک و مادرش چنین شکلی داشته باشد:
کودک: مامان علیرضا دهنم رو با صابون شست، چون به علیرضا گفتم بیشعور گوزن.
مادر کودک: چشم و دلم روشن! تو چه بیتربیت شدی! حقت بود! اگه من اونجا بودم با دمپایی سیاهت میکردم.
(باور کنید! شرط میبندم مادرهای محله ما اینطوری رفتار میکردند.)
البته اشتباه نکنید: اگر جرئت دارید، یک انگشت به بچههای من بزنید تا نشانتان بدهم که دنیا دست چه کسی است! اگر فرزند من خطایی سهوی مرتکب شده و دست روی او بلند کردید، بهتر است وصیتنامهتان را نوشته باشید، چون کاری با شما خواهم کرد که آرزوی مرگ کنید. اما اگر صحبتی محترمانه، اما محکم در مورد خطای عمدی فرزندم با او داشته باشید، از شما بسیار ممنون خواهم بود. در عوض من هم به شما قول خواهم داد که این لطف شما را جبران کنم و در صورت نیاز، با فرزند شما نیز صحبت کنم.
اگر ما چنین رفتاری داشته باشیم، دنیا حقیقتاً جای بهتری برای زندگی خواهد بود و شاید قدمی هم به ساختن مدینه فاضله نزدیک شویم. در این دنیا، هیچ مادری با مادر دیگر به خاطر گفتن جملاتی مانند: «سامان! توی این خونه، نباید این کلمه رو بگی. لطفا از مهرداد معذرت خواهی کن، وگرنه دیگه توی این خونه بازی نمیکنی.» یا «پوریا. این شمشیر رو دیگه بهت نمیدم، چون دو بار بهت گفتم که نباید باهاش بچههای دیگه رو بزنی.» یا «نسترن. شما گفتی که ۱۰ دقیقه تاب بازی میکنی. حالا هم وقتت تموم شده و اگه نیای پایین، من نمیذارم دوباره تاب بخوری.»، درگیر نخواهد شد.
بر اساس یک نظرسنجی که اخیراً توسط وبسایت TODAY و در مورد همین موضوع انجام گرفت، من در گروهی قرار میگیرم که کمی از گروه دیگر و مخالف این مسئله، بیشتر هستند. ۵۲ درصد از ۸۳۰۰ نفری که در این نظرسنجی شرکت کردند، موافق بودند که باید کودک دیگران را نیز تأدیب کرد. البته ۴۸ درصد هم باور داشتند که مسئولیت تأدیب کودکانشان انحصاراً در اختیار خودشان است و دیگران حق ندارند در این مورد کاری کنند.
البته هر کس حق دارد در این مورد عقیده خاص خودش را داشته باشد، اما به نظر من، میتوان جور دیگری هم به ماجرا نگاه کرد. من باور دارم که اگر ما پشت همدیگر را در این امر داشته باشیم، به فرزندان من یاد خواهید داد که درخواست من از آنها برای مسئولانه رفتار کردن و مهربان بودن، یک ویژگی عجیبوغریب والدینشان نیست و تمام جهان از آنها چنین انتظاری دارند. در واقع، شما با این کار، به آنها کمک میکنید که درک کنند تنها در برابر والدینشان نیست که باید مسئولانه رفتار کنند و در مقابل خطاهایشان پاسخگو باشند. مطمئن هستم که چنین دیدگاهی به آنها در مدرسه و همینطور زندگی، کمک فراوانی خواهد کرد. در نتیجه، پیشاپیش برای همکاریتان سپاسگزارم!