تا زمانی که قلبم میتپد از ایران میگویم
«در شخصیت من شکست وجود ندارد». این را سهیلا پیرمرادیان میگوید کسی که امسال برای اولینبار از ایران بهعنوان مدیر شایسته و برتر توسط اتحادیه اروپا برگزیدهشده است. اتحادیه اروپا 12 سال است که با در نظر گرفتن شاخصهایی مثل کارآفرینی، نوآوری، مشتریمداری، رعایت محیطزیست و ارزشهای انسانی، مدیرانی از سراسر جهان موردبررسی قرارداده و افرادی را بهعنوان مدیران برگزیده معرفی میکند که امسال سهیلا پیرمرادیان فعال حوزه گردشگری در این رقابت، کشورش را سربلند کرد و به فاصله چند ماه پسازاین انتخاب، شرکتش هم بهعنوان برترین شرکت توسط اتحادیه اروپا با شاخصهایی چون ارزآوری و توجه به فرهنگ بومی برگزیده شد. گفتگوی ما با این بانوی اصفهانی و خوشصحبت که در هنر و ورزش پزشکی و گردشگری دستی بر آتش دارد را اینجا بخوانید.
«بعد از اتمام تحصیلم تنها یک ماه در ایتالیا ماندم. در آنیک ماه، روزها نقاشی میکردم و شب تابلوها را میفروختم. استقبال از تابلوهایم به حدی زیاد شد که توانستم پولی پسانداز کنم و ماشین بخرم!» اشتباه نکنید سهیلا در ایتالیا نقاشی نمیخوانده. او دانشآموخته زنان و مامایی است؛ که با هزار امید و علاقه بلافاصله پس از اتمام تحصیلش به ایران بازگشت. اما آن زمان در جامعه ایران مسیر برای پیادهکردن ایدههای او هموار نبود شرایط برای عملی کردن ایدههایش در مورد فرآیند کنترل جمعیت و... مهیا نشد. سهیلا دست از تلاش برنداشت. بهسرعت دوباره کنکور داد و مدرک کارشناسیاش را با معدل بالا در رشته زبانایتالیایی گرفت و بهدلیل تسلط کاملش به این زبان از طرف موسسه حفظ و نشر آثار امام، برای ترجمه هزاران دستنوشته مردم ایتالیا به امام انتخاب شد و کتابهایی از امام خمینی(ره) را نیز به زبان ایتالیایی ترجمه کرد.
بیستودوسالگی شروعی بر پایان
بعد از کار ترجمه و در سال 78 به پیشنهاد یکی از اقوام در آژانسهای گردشگری و مسافرتی مشغول به تورلیدری شد. کاری که به دلیل شناخت کمنظیرش از ایران خیلی سریع در آن پیشرفت کرد. «من اصلا قبول ندارم که خانمها به دلیل خانم بودنشان نتوانند کاری انجام دهند. مشکلات در همه کشورها زیاد است. من بهشخصه بهعنوان زن مسلمان در کشوری که قوانین خاص خود را دارد با همه مشکلات جنگیدم. چالش بزرگی را در اول جوانی پشتسر گذاشتم که اگر با دید عادی نگاه میکردم باید منزوی و خانهنشین یا نهایتا یک کارمند معمولی میشدم. اما هم خودم برگزیده اتحادیه اروپا شدم و هم شرکتم. خب من دیگر چه میخواهم؟ من به خاطر کاراکتری که داشتم از اول همهچیز را تحت کنترل خودم میگرفتم. اولین بار که بهعنوان راهنما با یک تور رفتم، کشف کردم که اصلا برای این کار ساختهشدهام. از همان موقع بازاریابیهایم را برای آوردن گروهها برای شرکتهای مختلف شروع کردم. در گردشگری جذب و پروسه قانع کردن بسیار مهم است. حرفه ما، مستلزم این است که تسلط کافی به امکانات کشور داشته باشید و بتوانید طوری توصیف و تعریف کنید که آدمها ترسشان را کنار بگذارند».
دفاعی تمامقد از شکوه ایران
او در این سالها و تا پیش از تأسیس شرکت خدماتی-گردشگری خودش، سه بار بهعنوان لیدر برتر از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شناختهشده است و اخیرا هم در هماندیشی جهانی «آداب نوین میزبانی بینالملل» در تهران برگزیده شد.
اما آشنایی اروپاییان با او و فعالیتهایش داستان جداگانهای دارد. هفت سال پیش گروهی از محققین ایتالیایی در حال تحقیق بر روی موضوع «وضعیت اقلیتهای دینی در کشورهای اسلامی خاورمیانه» بودند. سرپرستی این گروه را «جان دومینیکن پیکو» برعهده داشت. سیاستمداری که در دوران دفاع مقدس مذاکرهکننده ارشد سازمان ملل بوده و تلاشهای فراوانی برای مجاب کردن طرف عراقی به صلح با ایران داشته است. اعضای این گروه، پس از پرسوجوهای فراوان در مورد کسی که بتواند آنها را در ایران در این تحقیقات راهنمایی کند به پیرمرادیان میرسند.
سهیلا، این محققان را چنان با ریشه ادیان توحیدی و تاریخ ادیان مختلف و وضعیت اقلیتها در ایران آشنا میکند که اسم این پژوهش و کنفرانس به «ادیان توحیدی ایران» تغییر داده میشود. «بااینکه به خبرنگاران ایرانی در ایتالیا و سفارت خبر داده بودم کسی جز خودم و پسرم از ایران در این کنفرانس که به تبلیغ و آشنایی مردم اروپا بافرهنگ ایران اختصاص داشت شرکت نکرد؛ نهایتا خودم بهتنهایی تمامقد از امنیت، زیباییها و تاریخش دفاع کردم که همه را تحت تأثیر قرارداد و مورد تشویق بسیار قرار گرفت».
گردش زندگی مردم از گردشگری
پیرمرادیان در همه این جشنوارهها، اجلاسها و نمایشگاههای گردشگری، با هزینه شخصیاش حاضرشده و تلاش میکند تا آنجا که میشود خوبیهای کشورش را به دنیا بشناساند و حتی شده یک نفر را راضی کند که ایران را مقصد سفرش قرار دهد. «۲۵ سال است که برگشتم و یک ثانیه هم پشیمان نشدم. عمر آدمی چنان کوتاه است که فرصتش را ندارد کشورهای مختلف را تجربه کند. من کشور خودم را دوست دارم و تا وقتی قلبم میتپد دلم میخواهد با انجام دادن وظیفه خودم گوشهای از کارها را بگیرم و به مردم نجیبم خدمت کنم.
عشق و علاقهام به این کار به حدی زیاد است هر چه درآمد داریم، دوباره خرج توسعه کار میکنیم. تورآوری اصل اقتصاد مقاومتی است. صنعت تمیز توریسم میتواند در شاخههای گردشگری بچرخد و ارزآوری کند بدون اینکه یک سرِسوزن از منابع کشور را خارج کنیم. در گردشگری هر فعالیتی سودش مستقیم و غیرمستقیم به خانوادهها و به جامعه برمیگردد؛ مانند استفاده تورها از هتلها، رستورانها، حملونقل و...
ما با هتلها توافق میکنیم به آنها کمک میکنیم که مبلمان و طراحی داخلیشان را بهبود ببخشند و مطابق سلیقه جهانی باشد. چراکه نباید به خاطر نداشتن هتل گردشگران را از دست دهیم. همین تغییر مبلمان نقاش، خیاط، نجار، طراح را به کار میگیرد. من هم به سهم کم خودم قانع هستم که اگر این سهم زیاد بود الان حداقل بعد از ۳۰ سال میتوانستم خانهام را عوض کنم. ولی زیاد نیست».
پربار شدن مجموعهای از افتخارات در سایه برجام
البته که برجام تاثیر محسوس و قابلتوجهی در صنعت گردشگری داشته و حتی قرار دادن ایران در بین کشورهایی که اتحادیه اروپا مدیرانشان را برای دریافت عنوان شایستگی بررسی میکند بعد از برجام اتفاق افتاد. «من در ۹ ماه ۲۰۰۰ توریست آوردم که نسبت به سال گذشته خیلی بیشتر بود. درصورتیکه این ۲۰۰۰ توریست را سال آینده تنها در ۲ ماه اول بهواسطه شرکت خدماتی گردشگری من به ایران میآیند. این یعنی سال آینده حداقل افزایش سه برابری خواهیم داشت. البته ترامپ این روند را در چند ماه اخیر ۵ درصد کم کرد اما مطمئن باشید که اعتماد جهانی نسبت به ایران از اثرات برجام است و افکار عمومی دنیا نسبت به ایران اعتماد پیداکردهاند».
در پیچوخم جریان زندگی
سهیلا همه این موفقیتها در وضعیتی کسب کرد که از هفتماهگی فرزندش به بعد، برای او هم نقش پدر را داشته و هم مادر. از همان اوایل بااینکه زمان زیادی را به کار اختصاص میداد و پدر و مادرش هم از حمایت نوه دریغ نمیکردند تا فراغتی دست میداد تماموقت در کنار پسرش بود و چند برابر انرژیاش را به یکدانه فرزندش اختصاص میداد و حالا از نتیجه این شیوه تربیتی راضی است.
«وقتی بچهها ببیند پدر و مادر باصداقت و نیرو و برای رفاه آنها تلاش میکنند، نمیتوانند مسیر دیگری غیر از مسیر درست را انتخاب کنند. پسر من هم وقتی دید من برایش هم پدر هستم و هم مادر و تمام تلاشم برای بهبود زندگی اوست، قدم در مسیر اشتباه نگذاشت».
پیرمرادیان هرچند حالا یک پسر جوان دارد اما وقتی پای صحبت از سن و سال میآید هنوز خود را یک جوان 18 ساله معرفی میکند چراکه آن انرژی و انگیزه در خونش جریان دارد. با این حجم از فشار کار، همچنان حافظ خوانی و مثنوی خوانیش را ترک نکرده و علاقهمند به عمیقشدن در مباحث عرفانی این شاعران بزرگ است.
پرداختن به ورزش بخش دیگری از فعالیتهای روزانه سهیلاست و در مجموعه افتخارات و تندیسها و لوحهایش، مدالهای ورزشی هم به چشم میخورد. هرچند که همه اینها برایش ارزش چندانی ندارد و خودش میگوید رضایت اصلیاش از زندگی نه به خاطر این افتخارات که به دلیل کاری است که برای اعتلای کشورش انجام میدهد.
تبریک