دقت زیادی لازم است تا متوجه شوید این طرحها نه اثر قلمو بر بوم نقاشی که رد نخهای رنگارنگ بر کوسنها و پارچههاست. ظرافت هنرمندانه دوزندگان و طراحان شاین، همان چیزی است که حالا بعد از دو سال، آنها را در بازار کارهای دستی صفحههای اینستاگرامی همچنان پر مخاطب و فروش نگه داشته است. اینجا پر است از نقش و طرح گربهها و سگهایی که گاه مظلومانه و گاه شیطنتآمیز به شما خیره میشوند و برای یک خرید و تغییر دکوراسیون حسابی وسوسهتان میکنند.
شروعی خیرخواهانه؛ نتیجهای سودمند
گالری شاین که از ابتدا با نیتی خیرخواهانه آغاز شد حالا بعد از دو سال قوت گرفته و همچنان در مسیری متفاوت از آغاز با سرعت حرکت میکند و کماکان جز نیکی بر جای نمیگذارد. با پگاه محرابی موسس این گالری مجازی گفتگو کردهام تا بیشتر از راز این حیوانات پارچهای و سازندگانشان سر در بیاوریم.
شروع فعالیت صفحه گالری شاین در اینستاگرام یکی از متفاوتترین دلایل را در نوع خودش دارد. پگاه معماری خوانده و حسابی سرش گرم معماری بود. همزمان به دغدغه و علاقه همیشگیاش یعنی رسیدگی به حیوانات خیابانی میپرداخت و چون متاهل بود وظایف خانهداری و همسرداری را هم برعهده داشت. خودش هم پیشتر، نه تجربهای در کارهای هنری داشت و نه آشنایی و نه زمان اضافهای داشت که از سرِ تفریح این صفحه را باز کند و نه حتی دغدغه مالی.
اما چه شد که دو سال قبل اینستاگرام این اکانت را به خود دیدید
«دو سال قبل من با خانمی آشنا شدم که همسرش را در حادثهای از دست داده بود. خودش سرپرست خانواده بود و من دوست داشتم به ایشان کمک کنم. اما احساس میکردم کمک مادی فایده چندانی ندارد. متوجه شدم که ایشان کارهای دستی انجام میدهند که البته به کیفیت کارهایی که امروز در شاین ارائه میدهیم نبود، اما به هر حال من این صفحه را ایجاد کردم که محصولات ایشان را در این جا برایشان به فروش برسانم و صرفا قصدم کمک به ایشان بود.»
همین نیت خیرخواهانه در کنار کار و تحقیق همه جانبه پگاه کمکم شاین را در بین مخاطبان اینستاگرامی متمایز کرد و کار گسترده شد. «هیچ وقت به این فکر نمیکردم که این زحمات به نتیجهاش نمیارزد، چون هدفم سود کردن نبود. اما اوایل خیلی دوست داشتم زودتر به نتیجه برسد تا به آن خانم کمک کنم و خیلی غصه میخوردم. خیلی این در و آن در زدم و تلاش کردم. به نظرم در هر کاری باید از کسانی که راه ما را رفتهاند الگو بگیریم».
مخاطب؛ انگیزهای برای ادامه مسیر
پگاه که تا به حال کار تجاری انجام نداده بود و سررشتهای در این امور نداشت شروع کرد به بررسی صفحات موفق. شیوه ارائه کردن محصولات، کیفیت عکسها، لحنِ شرح عکسها و نوع معرفی محصولات را مدنظر و الگو قرار داد و فوت کوزه گریاش را اینطور معرفی کرد: «چیزی که نمیشود در اینستاگرام فراموش کرد، تبلیغات است و مرتبط شدن با افرادی که مخاطبان زیادی دارند.»
بعد از اینکه مشکل آن خانم حل و شغلی برایش پیدا شد، پگاه با وضعیت متفاوتی روبرو شد. صفحه او حالا مخاطبان بسیاری داشت و این فرصت به سادگی به دست نیامده بود. او از این فرصت بار دیگر با هدف کارآفرینی استفاده کرد. در این مدت با بانوان مختلفی ارتباط برقرار کرد تا بتواند به همکاران مطلوب خود دست پیدا کند. تا اینکه سرانجام با مارال نامدار آشنا شد. همکار اصلی و طراح محصولات امروز شاین. «هنر و نظم و انضباط ایشان خیلی به ما کمک کرد، تا پیشرفت کنیم. من با خانمهای زیادی مرتبط شدم که به چیزی که در ذهنم هست نزدیک شوم که خوشبختانه خانم نامدار نه تنها نزدیک که صد در صد همان فردی بودند که من در ذهن داشتم».
*پگاه محرابی(نفر اول از سمت راست) موسس گالری شاین
در آستانه تاسیس کارگاه
پگاه مثل همیشه، مدیریت، بازاریابی، ارتباط با مشتری و فروش را برعهده داشت و مارال، هم طراح و هم اجرا کننده کارها بود. اما به مرور تیمی جداگانه برای اجرای طرحها به گروه شاین اضافه شدند.
«الان سه خانم که همگی سرپرست خانواده هستند، کارهای دوزندگی و چرخکاری را در خانههایشان انجام میدهند. اما چون سفارشات زیاد شده و مدیریت سفارشها به صورت پراکنده سخت است، به زودی کارگاهی خواهیم داشت و چند نفر دیگر به گروه اضافه میشوند.» پگاه دوست دارد این کار را گسترده کند و تا جایی که میشود به خانمهای سرپرست خانوار و حتی آقایان و هر کسی که میخواهد صادقانه کار سالمی داشته باشد و نمیتواند، کمک کند. «حتی اگر برای خودم هیچ سودی نداشته باشد، این تلاش برای اشتغالزایی را دوست دارم و امیدوارم کارگاهی گسترده داشته باشیم. این برند ثبت شود و بتوانیم محصولات را در فروشگاهی مجزا که متعلق به برند خودمان باشد به فروش برسانیم».
خلاقیت و اصالت طرحها؛ دلیل ماندگاری
پگاه و مارال با اینکه تعداد سفارشها زیاد شده اما خودشان همچنان درآمدی از این کار ندارند «همه سودی که نصیب من و خانم نامدار میشود را برای حیوانات خیابانی هزینه میکنیم.» حیوانات خیابانی همان دغدغهای است که از نوجوانی با پگاه بوده و حالا محوریت اصلی طرحهای خلاقانه و فانتزی این صفحه هستند. گربهها، سگها و موشهایی که کسی به آنها توجه نمیکند و حتی گاهی مورد آزار و اذیت بسیار هم توسط مردم قرار میگیرند. «ما هر دو به رسیدگی به حیوانات علاقه داشتیم و کم کم همه کارها با این محوریت شکل گرفت و حتی بسیاری از مخاطبانمان نیز از دوستداران حیوانات هستند و صفحه به این سمت رفته که این افراد محصولات ما را خریداری میکنند.»
این طرحهای خلاقانه از راههای مختلفی صورت میگیرند. «من خودم در اینترنت جستجو میکنم و هر ایده و جرقهای که به ذهنمان بزند، روی آن کار میکنیم تا پختهتر و به سلیقه مخاطبانمان نزدیکتر شود. گاهی خود مشتریها طرحی دارند که ما آن را به چیزی که قابل اجرا باشد نزدیک میکنیم. 80 درصد صفحهها کپی کاری است. ما خلاقیت داشتیم و خودمان همیشه به این فکر کردیم که احترام همکاران و طرحهایشان را داشته باشیم. مردم کم کم خودشان متوجه این تفاوت میشوند و رشد از این ناشی میشود که هر کس پارامترهایی برای خودش داشته باشد».
در کنار خلاقیت و اختصاصی بودن طرحها، مشتریمداری دلیل دیگری است که پگاه برای ماندگاری مخاطبان شاین برمیشمرد: «به غیر از عمده فروشیها که با چند فروشگاه و گالری هنری همکاری میکنیم ، هر هفته حداقل 60 سفارش داریم، در طول این دوسال همیشه مشتریان راضی بودهاند، چرا که هم خودشان دوباره سفارش دادهاند و هم به افراد دیگر معرفی کردهاند».
یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت
به غیر از نکات حرفهای این موفقیت حتما ریشهای هم در شخصیت و نوع برخورد پگاه با موانع داشته است. «من همیشه دنبال راه حل میگردم و تا زمانی که راه حل باشد، امیدوارم. اگر راه حل نباشد، باز آنقدر میگردم که راه حل پیدا کنم! نکته مهم دیگر پشتکار است. وقتی یک نفر در این کار موفق شده، حتما راهی بوده. پس تو هم میتوانی آن راه را پیدا کنی. مخصوصا الان که واقعا انقدر ارتباطات زیاد است که اطلاعات در دسترس همه قرار دارد.»
پگاه در زمان دانشجویی هم مثل امروز چندین فعالیت را به موازات هم پیش برده، هم درس میخوانده، هم کار میکرده و هم در سازمانهای مردم نهاد و تشکلهای حمایت از حیوانات حضور فعالی داشته است. کم پیش آمده که به خاطر حجم کار مجبور شود یکی از آنها راکنار بگذارد. چرا که اساسا همه اینها از علایقش محسوب میشوند و این هدفدار بودن و زندگی را به بطالت نگذراندن برایش از هر موضوعی مهمتر است. در این بین تنها اتفاقی که کمی ترمز این فعالیتها را کشید و زندگی پگاه را به دو قسمت قبل و بعد از خودش تقسیم کرد، به دنیا آمدن فرزندش بود. «بچهدار شدن مسئولیت بسیار بزرگی است که زندگی را از این رو به آن رو میکند. عشق به فرزند انقدر زیاد است که هیچ وقت نمیتوانی بگویی این تغییر منفی بوده. اما من چون آدم پر جنب و جوشی بودم، این قضیه کمی دست و پایم را بست و چون ایدهآلگرا هستم، دوست داشتم از پس این مسئولیت هم به بهترین شکل برآیم. برای همین اوایل کنترل همه اینها کمی سخت بود اما الان هر دویمان راه افتادهایم در این زمینه و همه چیز خوب است.»
حیوانات خیابانی دغدغهای انسانی
سود حاصل از فروش گربههای کارتونی را پگاه و مارال صرف غذا رسانی، امداد، درمان و کنترل جمعیت گربههای واقعی میکند. اما این علاقه مستمر از کجا به زندگی او راه پیدا کرد؟ «سال 80 بود یک گربهای در بالکن خانه ما زایمان کرد. من به آن رسیدگی کردم و مراقبش بودم. بعد از آن در رفتار مردم دقیق شدم و دیدم چقدر اینها را اذیت میکنند. آن زمانی وبلاگی داشتم که در مورد این موضوع در آن مینوشتم. از طریق آن وبلاگ با همفکرانم آشنا شدم و گروههایی تشکیل دادیم که امداد، درمان، غذا رسانی، کنترل جمعیت از طریق عقیم سازی و ... را برای حیوانات خیابانی انجام میدادیم»
سال 88 تا 92 اوج فعالیتهای گروهی پگاه در این تشکلها بود اما حالا به خاطر سنگینتر شدن فشار کاری و فرزند و ... به صورت انفرادی این کارها را برای حیواناتی که سر راهش قرار میگیرند انجام میدهد. با این حال خیلی امیدی ندارد که وضع حیوانات خیابانی بهتر شود.
*راوی صفحه اینستاگرام پگاه، گربه اوست که معمولا پیش دوستان پارچهای اش نشسته است!
«در مورد حیوانات، این شانزده سال نشان داده که نمیتوان رویایی داشت. چرا که مردم این فرهنگ را نپذیرفته اند. با اینکه حامیها و تشکلها بیشتر شدهاند اما آنقدر نسبتمان به کل جمعیت کم است، که ناامید کننده است. آرزوی ما این بود که هر مجتمع آپارتمانی یک حیوان را تحت پوشش داشته باشد. غذا رسانی سالم داشته باشد و اگر مریض شد به دامپزشک ببرد. برای یک مجتع چندین خانواری این چیز سختی نیست، اما نیازمند رسانهای است که از طریق آن، این فرهنگ بزرگ به مردم منتقل شود. پیشرفتهای تکنولوژی به همه خانهها راهش را باز کرد، اما فرهنگِ این موضوع نه.
هنوز که هنوز است مردم از مغازهدار سرکوچه تا پزشک میگویند گربه نازایی میآورد و موش بیماری زاست، بدون اینکه کسی به خودش زحمت دهد با این گوشیهای هوشمند و اینترنتی که در دسترس همه هست، کمی تحقیق کند.» از میان اطرافیان مادر پگاه همیشه در این راه همراه و مشوقش بوده و پدر مرحومش نیز که اوایل مخالفت میکرده سرانجام تحتتاثیر قرار گرفت و او را حمایت کرد. اما مهمترین حامی او در همه فعالیتهای اجتماعی همسرش بوده که با اینکه در ابتدای آشنایی، اطلاعی از فعالیتهای او نداشت، حالا همپای همیشگی پگاه است.
عالی هستن به معنای واقعی
لذت بردم از این گربه های خوشگل
امیدوارم روز به روز در کارشون موفق تر باشن