2783
بر چه اساسی برای بچه‌ها کلاس انتخاب کنیم

بر چه اساسی برای بچه‌ها کلاس انتخاب کنیم

1396/04/13 بازدید563

 بسیاری از خانواده‌ها در فصل تابستان فرزندشان را روانه کلاس‌های آموزشی می‌کنند که در طول سال تحصیل فرصت شرکت در آن را ندارند. با این کار، هم بچه‌ها مهارت‌هایی را یاد می‌گیرند که شاید در مدرسه کم‌تر بدان‌ها پرداخته شود،‌ هم خودمانیم، تعارف که نداریم، پدر و مادرها باز وقتی برای نفس کشیدن با خیال راحت پیدا می‌کنند!‌ تازه از این‌که فرزندشان دائم بیشتر و بیشتر می‌آموزد لذت هم می‌برند. اما انتخاب کلاس خیلی مهم است.
بعضی‌ها فکر می‌کنند بالاخره کلاس کلاس است، شاید یکی به اندازه دیگری محتوا برای آموزش نداشته باشد،‌ اما بالاخره از هیچی که بهتر است!‌ نه، ‌نه واقعا هر کلاسی از کلاس نرفتن بهتر نیست. برخی کلاس‌ها به خصوص برای کودکان، اگر اصولی نباشند، اگر درست با بچه‌ها رفتار نکنند، تازه می‌تواند آسیب‌زننده هم باشند. پس خوب به انتخاب کلاس دقت کنید و سرسری از آن نگذرید.


جایگاهی برای تمرین مهارت‌های اجتماعی
امروزه کلاس‌های گوناگونی برای کودکان در سنین مختلف، در مراکز متنوع، از مهدهای کودک و خانه‌های فرهنگ گرفته تا کلینیک‌های روانشناسی و انواع مراکز با عنوان‌های متفاوت، برگزار می‌شود. صرف‌نظر از این که در هرکدام از این کلاس‌ها به بچه‌ها چه چیزهایی آموزش داده می‌شود،  کلاس یک ویژگی بسیار مهم دارد: امکان برقراری ارتباط با سایر کودکان و ارتقای مهارت‌های اجتماعی.

مطالعات نشان می‌دهند که حتی کودکانی که تک‌فرزند هستند، با ورود به فضاهای اجتماعی مانند مهدکودک و کلاس‌های آموزشی، ‌می‌توانند مهارت‌های اجتماعی لازم برای زندگی آینده خود را بیاموزند. بنابراین، شرکت در یک کلاس مناسب، قبل از هر چیز، فرصتی است برای خروج از فضای محدود خانواده، وارد اجتماع شدن، آشنا شدن با انواع تعامل‌ها و رفتارهای اجتماعی و آموختن مهارت‌هایی که شاید هیچ‌کجای دیگر نمی‌توانند به این شکل بیاموزند.
البته که مدرسه خود فضایی تعیین‌کننده، تاثیرگذار و مهم در این راستا است،‌ اما در‌عین‌حال به دلیل شرایطی که دارد،‌ مثلا نظم و مقررات از پیش تعیین‌شده، اهمیت تکلیف و نمره، محدودیت‌ کلاس‌ها و ... قدری با کلاس‌های آزادترِ مطلوب و متناسب با سلیقه بچه‌ها تفاوت دارد.

درهمین‌راستا، ‌برای انتخاب یک کلاس مناسب،‌ توجه به فضای آن به‌طور کلی،‌ اهمیت دارد. می‌توانید با مشاهده ببینید که چه‌قدر ارتباط کودکان در آن محیط با هم دوستانه است. چه‌قدر به ارتباطات اجتماعی کودکان توسط مربیان اهمیت داده می‌شود. نحوه برخورد خود مربیان باهم و با کودکان به‌چه‌صورت است،‌ چه‌قدر به کودک توجه می‌کنند، چه‌قدر دوستانه برخورد می‌کنند یا در مقابل، رفتاری پرخاشگرانه و یا سرزنشگر دارند.

بها دادن به خلاقیت و آزادی عمل
یکی از بحث‌های مهمی که درمورد آموزش کودکان باید مورد توجه قرار داد،‌ خلاقیت و آزادی‌عمل است. یکی از انتقادات مهم و اساسی به آموزش و پرورش،‌ محدود کردن خلاقیت کودکان و شکل دادن به نظام فکری آن‌ها در جهتی خاص است که شاید با ویژگی‌های فردی همه بچه‌ها سازگار نباشد و در نتیجه، باعث از‌دست‌دادن بخشی از توانمندی‌ها و بالفعل نشدن بسیاری از بالقوه‌های کودک شود.

شاید برای شما، پرواز یک شاپرک مزاحم،‌ یا خار داشتن یک بوته اصلا جالب نباشد، اما برای یک کودک مثل معجزه می‌ماند. شاید شما به مخلوط‌کن و اتفاقی که درون آن برای میوه‌ها می‌افتد عادت کرده‌باشید، یا این‌که وقتی آب روی قاشق می‌ریزد چه‌طور به اطراف می‌پاشد، اما کودک به آ‌ن‌ها به چشم پدیده‌ای متفاوت نگاه می‌کند که گاه باید بارها و بارها آن‌ها را تماشا کند تا درکی بهتر از آن‌ها داشته باشد و اطلاعات کافی در مورد هر‌کدام را به ذهن بسپارد. زندگیِ پر از نه، نکن، دست‌نزن، برندار، ندو، ..... در واقع بستن درهای تجربه و یادگیریِ به‌روز کودک است. او به حدی از آزادی عمل برای رشد سالم نیاز دارد، البته تا حدی که امنیت خودش و دیگران به‌خطر نیافتد. اما له کردن یک شکلات، پرپر کردن یک گل، انداختن دانه دانه قندها توی یک لیوان آب، روشن‌کردن تک به تک چراغ‌های لوستر و هزاران مثال دیگر، چه خطری می‌تواند داشته باشد؟

درحالی‌که واکنش اغلب والدین به همین تجربه‌های ساده، پر از خط و مرز است. واقعیت این است که خیال‌پردازی و خلاقیت از ابزارهای حیاتی رشد کودکان است که باید بدان‌ها توجه داشت. کودک با خیال‌پردازی خود،‌ دنیای اطرافش را هر آن‌چه دوست دارد تصور می‌کند و با استفاده از خلاقیتش،‌ قوانین تازه را در دل محیط اطراف خود می‌آموزد: وقتی صندلی، کشتی می‌‌شود، عصا، اسب می‌شود، سبزیجات، موجودات فضایی می‌شوند و ... کودک با تمام وجود در حال تمرین آموخته‌های خود است. چندبار پیش‌آمده که ابزار بازی خیال‌پردازانه او را برهم بزنید و یا او را به این‌دلیل سرزنش و توبیخ کنید؟ اگر تکالیف مدرسه بودند و او مشغول تمرین بود، همین واکنش را می‌داشتید؟ یادتان نرود که بازی، ابزار یادگیری و تمرین او است.


از آن‌جا که کودکان معولا با ورود به مدرسه و روبرو شدن با قوانین خاص محیط آموزشی و نیز سیستم تدریس، نحوه آموختن خود را تغییر می‌دهند. مهم است که کلاس‌هایی را برای فرزندتان برگزینید که راه‌های یادگیری او را محدود نکنند و با قوانین ثابت و سختگیرانه، جلوی خلاقیت و آزادی عمل او را نگیرند. بسیاری از آموخته‌های اساسی کودکی، به واسطه بازی‌های آزادانه و بدون چارچوب آموخته می‌شوند و نباید این سیستم یادگیری را کلا از روند زندگی یک کودک حذف کرد.

تناسب با استعدادهای فردی
شما حتما علایق و آرزوهایی دارید. ممکن است عاشق پیانو باشید یا به مسابقات ورزشی بسیار علاقمند باشید. البته داشتن فرزندی که یک ارکستر را رهبری می‌کند یا فرزندی که در مسابقات المپیک جهانی شرکت می‌کند،‌ وسوسه‌انگیز است. اگرچه بارها این جمله را شنیده‌اید،‌ اما دست از چنین وسوسه‌هایی کشیدن آسان نیست.

از یاد نبرید که در هر زمینه‌ای، پیشرفت می‌تواند غرورآفرین باشد. بنابراین، قبل از تصمیم‌گیری، اجازه بدهید فرزندتان هم علایق خودش را محک بزند. او را مجبور به کاری نکنید. فرصت فراوانی برای یادگیری در پیش روی او است. به واکنش‌هایش حساس باشید. کارهایی که با کنجکاوی دنبال می‌کند و یا برایشان زمان بیشتری می‌گذارد، ‌می‌توانند نشانگر علایق او باشند.

زیاد نمی‌توان از کودکی در آن سن انتظار داشت که مثلا خودش اعلام کند عاشق کدام ساز است،‌ به چه ورزشی بیشتر علاقه دارد یا در رفتارهای اجتماعی یا ... جذابیت بیشتری می‌بیند. بلکه علاقه به رنگ‌ها، حافظه بصری خوب،‌ دقت زیاد به جزییات و نکات دیداری برای مثال، می‌توانند نشانه علاقه و توانمندی او در زمینه‌های هنری بصری، از نقاشی و عکاسی گرفته تا معماری و فیلم‌سازی باشد. والدین،‌ بهترین افراد برای تشخیص علایق فرزند خود هستند، ‌به این شرط که در این زمینه دید بازی داشته باشند و چشمشان را روی واکنش‌های فرزند خود نبندند. البته از نظر متخصصین و تست‌های مربوطه هم برای درک بهتر علایق، توانمندی‌ها و نقاط ضعف  فرزند خود می‌توانید کمک بگیرید.

ارسال نظر شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
2788

پربازدیدترین ها