نی نی سایت: سوار بیآرتی که می شوم ناخودآگاه چشمم روی صورتش میخکوب می ماند. بعد که خوب دقت می کنم می بینم نه فقط من که همه زنان اتوبوس به او خیره اند. با آن همه رنگ های چشم نواز و زنده که روی لباسش ریخته مگر می شود به جای دیگری نگاه کرد؟ کرد است. پیراهن بلند و پر نقش و نگاری به جای مانتو به تن دارد که سر آستین هایش کمی دنباله دارد. روی روسری قرمزی هم که به سر دارد یک شال کردی را پیچیده روی سرش که زیبایی و اصالت چهره اش را دوچندان کرده است. به رویم لبخند می زند. یک لحظه نگاهم با نگاهش تلاقی می کند و نمی دانم بخندم یا سرم را پایین بیندازم. خجالت می کشم از اینکه زل زده ام به او و ممکن است باعث شده باشم معذب شود. با کودکی که در آغوشش است زمزمه می کند، انگار سرگرمش می کند تا در اتوبوس بهانه نگیرد. گوش هایم تیز می شود و ترانه ی خوش آهنگی را می شنوم که چیزی از معنی کلماتش سر در نمی آورم. اما طنین شان هم دلنشین است. اما من هیچ وقت لالایی های خراسانی را برای بچه هایم نخواندم. با این که عاشق موسیقی مقامی خراسان بودم ، با این که از شنیدن لهجه ی مشهدی لذت می برم اما به بچه هایم اجازه ندادم با آن لهجه بزرگ شوند. از دو سالگی دو قلو ها ، حرف زدن با لهجه را در خانه ممنوع کردم. حتا پدر و مادرم به زحمت سعی می کردند در گفتگو با فرزندان من لهجه شان را بپوشانند و گاهی که خیلی سخت می شد سکوت می کردند! من ترس های خودم را به آن ها هم سرایت داده بودم! می ترسیدم آینده ی اجتماعی یا شغلی یچه ها در آینده به خاطر لهجه شان صدمه ای ببیند. اما حالا به این فکر می کنم که او را از چه میزان زیبایی ناب محروم کرده ام. چرا ترسیدم؟
***
21 فوریه روز جهانی زبان مادری است. ما بیش از صد زبان و لهجه مختلف در کشور خود داریم که مردم مناطق مختلف با آنها صحبت می کنند. بعضی از آنها امروز فراموش شده اند و تعدادی هنوز گویشوران خود را دارند. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب هر گوشه از سرزمین ما گویش های مختلف و متفاوتی از فارسی یا زبان خاصی شنیده می شود. این موضوع روی جغرافیای ما نیز تاثیر گذاشته است یعنی وقتی از جنوب حرف می زنیم در کنار آب و هوای گرم و شرجی و نخلستان های بزرگ و لباس های مخصوص یک نوع گویش خاص نیز در ذهن مان تداعی می شود که معرف مردم این مناطق است.
شکی نیست که حفظ و نگهداری و پرورش و آموزش این زبان ها و گویش ها به نسل های بعد رسالتی است که بر عهده شماست. شمایی که ترک، لر، کرد، بلوچ، اصفهانی، یزدی، خوزستانی یا متعلق به هر گوشه و کناری از این سرزمین هستی. اما کار همیشه به همین راحتی هم نیست؛ وقتی می بینی که گاهی لهجه باعث تمسخر دیگران می شود یا تو را از پیشرفت و ترقی در کار و رتبه شغلی باز می دارد دیگر نمی توانی با همین اطمینان به فرزندت آنچه را حق اوست بدهی. دیگر تردید داری که آیا بهتر است او هیچ پیشینه و تاریخی نداشته باشد تا اینکه دیگران از روی طرز صحبت کردنش قضاوتی نسبت به او داشته باشند!
اغلب ما در حرف طرفدار اقوام مختلف و علاقه مند به لباس ها، خوراکی ها، آداب و رسوم و زبان و گویش آنها هستیم اما در عمل رفتار دیگری را از خودمان نشان می دهیم. وقتی یک نفر فارسی را با لهجه صحبت می کند به جای اینکه به دیده تحقیر در او نگاه کنیم و اولین مفهومی که به ذهن مان خطور می کند «شهرستانی» باشد، چرا از آن گویش لذت نمی بریم؟ چرا با خودمان فکر نمی کنیم که این فرد یک زبان دیگر را می شناسد و شناخت یک زبان دیگر یعنی یک دنیای تازه، یک دریچه متفاوت از مفاهیم و کلماتی که با آنها می توانید به دنیا نگاه کرد و به مقصدهای متفاوتی رسید.
حالا تصور کنید که ما این گویش ها و زبان ها را حذف کنیم؛ دوباره به شمال فکر کنید! بدون آن لهجه زیبای گیلکی یک امر مهم نادیده گرفته شده است مثل اینکه یک نقصان بزرگ ایجاد شده باشد، حفره ای که پیشینه بلندی از فرهنگ گلیک را در خود می بلعد. حجم بزرگی از شعرها، ترانه های قدیمی و محلی، ضرب المثل ها، حکایات و پند و اندرزها و.... همه و همه در این حفره فرو می روند و با خودشان بخشی از هویت و تاریخ کشور ما را نیز ناپدید می کنند.
موضوعات مهمی در مورد زبان مادری وجود دارند که می توان به آنها پرداخت؛ مثل حق آموزش به زبان مادری که اغلب نادیده گرفته می شود، اهمیت پرداختن به این زبان ها و اینکه قرار نیست با توجه و پرورش آنها آسیبی به زبان فارسی برسد. اما آنچه در توان ما به عنوان پدر و مادر و در محیط خانواده است، اینکه به خودمان و فرزندان مان یاد بدهیم که این زبان ها را گرامی بدارند و به گویشوران آنها به دید اشخاصی ارزشمند و با هویت نگاه کنند.
نظرات شما
جدیدترین پرامتیازترین