نینی سایت: ماندانا سیروس، روانشناس/ زندگی مدرن و نمودهای آن در این زمانه جزیی لاینفک از عادات روزانه ما محسوب میشود. زندگی و روزمرگیهایی که تفاوت بارز و غیرقابل انکاری با قاعدههای پیشین پیدا کرده و سرعت این تغییر و تحول طی دو دهه اخیر شتاب بیشتری داشته است. از این جهت شاید خالی از لطف نباشد ما این زندگی و تجلیات آن را بیشتر شناخته و توسعه فرهنگ تغییر همراه با حفظ ارزشها را به عنوان سیاستی فردی و شخصی بخشی از این آزمون توسعهگرا تعریف کنیم.
براین اساس شاید ابتداییترین امر برای پرداختن به یک پدیده، آشنا شدن با مصداق کلامی و زبانی آن باشد. میگویند واژه "مدرن" به معنایی که ما مراد میکنیم اولین بار شارل بودلر شاعر فرانسوی، آن را بازنمایی کرده و همراه آن، جاری شدن زندگی در شهر را منظور داشته است. شهری که از قرن نوزدهم تمام تجلیات آن دستخوش تغییر شده و تحقق زیرساختهای جهان مدرن را امکانپذیر کرده است.
اما در تفکر و سیر تاریخی آن قاعده متفاوت است؛ در تفکر جا پای واژه "مدرن" را میتوان از قرن 16دنبال کرد و تا انقلاب صنعتی تحول مدام آن را در محتوایش مشاهده کرد. در هنرهای تجسمی به شکل دیگر. همانطور که مشاهده میکنید که واژه طی چند قرن مصادیق و معانی متعددی را شامل میشده تا در نهایت، تحقق نهایی آن را بتوانیم در زندگی قرن بیستم مشاهده کنیم. این آدرسها را از آن جهت به شما مخاطبان میدهیم که مشاهده کنیم ظهور و بروز این واژه بهشدت دچار دگردیسی و تغییر بوده است.
یک همخانواده برای سبک زندگی
پربیراه نیست اگر "زندگی مدرن" را نزدیکترین مترادف به واژه "مدرنیته" بگیریم. مدرنیته نوعی شیوه زیستن و تجربه کردن زندگی است که از تحولات صنعتی شدن، شهرنشینی، ظهور و تفکیک طبقات مختلف جامعه ناشی میشود و مشخصاتش عبارت است از فروپاشی جریان روزانه زندگی سنتی، اصلاحگری، پراکندگی ارزشها، تحولات سریع، جامعه مصرفی و دهها خصیصه دیگر که تمامی آنها محصول نهایی مدرنیته است. از همین روست که بررسی وجوهات این دوره هرکدام میتواند موضوع یک فصل و یک یادداشت مجزا باشد.
روان مدرن و رابطه فرد با روانشناسی
جهان مدرن دیگر جهان ایدههای اعظم و کلان نیست، بلکه خود را در نگرش خُرد و خِرد فردی بروز میدهد و در این دوره ما بیش از هر زمان دیگر در زندگی و احساسات شخصیمان دچار تناقض میشوم. دوران مدرن دوران اضداد و تناقضات است. دورانی است که بیش از هرزمان ذهن انسان احساس ضعف و آسیبپذیری میکند و برای حل و فصل تمام اینها به دنبال دستورالعملها و راه حلها میگردد.
روان فرد مدرن یک روان دائم درگیر و درحال پشت سرگذاشتن پریشانی است. در این جهان است که روانشناسی فردی و روانکاوی انسان اهمیت پیدا میکند، چرا که علاوه بر مشکلات بیشمار انسان در زندگی مدرن، ضوابط روان فردی و پیچیدگیهای آن، از اصلیترین دغدغههای علوم انسانی و به طبع روانشناسی محسوب میشود.
"زندگی مدرن" یا مدرنیتهای که ما از آن صحبت میکنیم در امور خانوادگی ما نیز دریچههای جدیدی گشوده است. دریچههایی که بخش اعظمی از آن در تقابل با ارزشها و سنتهای زندگی دیروز قرار دارد و لازم است علمی همچون روانشناسی برای تحلیل و بررسی تمام این ضد و نقیضها وارد عمل شود و رابطه حذفی و ستیزهجو گذشته و امروز را تبدیل به یک تعامل روشنگر و مفید برای زندگی روزانه کند.
به همین دلیل در مطالب آینده، سعی خواهیم کرد به صورت موردی در هر مطلب، بخشی از این سبک و روش زندگی را بررسی کرده و تبعات و نتایج آن را با شما به اشتراک بگذاریم تا شاید قدمی دیگر در جهت تحقق بومیسازی زندگی مدرن و تجلیات آن برداشته باشیم.