نینی سایت: کلی خرید کردهاند و تقریبا برای سال نو آماده به نظر میرسند، اما همینکه پیشنهاد میکنیم ما را در خرید سال نو، همراه خود ببرند، بچهها از حضور ما استفاده کرده و هر آنچه در نوبتهای قبلی موفق نشده بودند بخرند را نیز میخرند. سال نو و کریسمس همیشه با سرمای هوا و برف دلچسبتر است؛ عیددیدنی، عیدی، شیرینی، خانه تکانی و... همه بهانهای هستند برای خوش بودن. این گزارش را بخوانید تا با رسم و رسوم ارامنه مقیم ایران بیشتر آشنا شوید.
آماده شدن برای عید
خانه برق میزند، از خرید که میرسیم، بچهها جعبههای خرید را در اتاق میگذارند. خانه تمیز و مرتب است و بوی عید همه جا را پر کرده. ملینه، مادر خانواده است. او میگوید که مسیحیان دیگر کشورها چندان اهل خانهتکانی برای عید نیستند در حالی که ما در ایران دیوار میشوییم و پردهها را باز میکنیم و شیشهها را دستمال میکشیم. شاید هیچجا مثل ما اینقدر اساسی خانه را تمییز نکنند. احتمالاً این رسم و عادت از فرهنگ ایرانی و آداب نوروز گرفته شدهاست.
رسمهای خوب همهجا هستند؛ مخصوصا رسم کمک به نیازمندان نزدیک عید، زیارت اهل قبور، دیدن بزرگترها و شرکت در مراسم. اما تزیین درخت کریسمس برای بچهها چیز دیگری است. ملینه میگوید: «روزهای عید همیشه با بوی این درخت همراه بود. برای من سال نو یعنی درخت کاج و بویی که از آن پخش میشود.» اینطور که میگویند درختهای کاجِ سالِ نو، برای 13 فوریه که رسمی شبیه چهارشنبهسوری ماست نگهداری میشد.
غذا و خوراکی
مقدی و مهر، هر دو غذاهای شبعید را دوست دارند. آنها هم مثل ما شبعید؛ ماهی پلو و کوکو سبزی میخورند؛ ماهی دودی با پلوی سفید و کوکو سبزی. رو میکنم به مهر و از او میپرسم که ماهی دوست دارد، سر تکان میدهد و میگوید: خیلی! البته این تنها خوراکی مرسوم سال نو نیست. آنها شیرینی «گاتای مخصوص» و «نازوک» را هم برای این روزها درست میکنند. مهر میگوید فقط در خوردن شیرینیها به مادرش کمک میکند، اما مقدی از آنجایی که در آینده خودش باید این رسم را به جا آورد، کنار دست مادرش میایستد و به او کمک میکند. در این روزها شیرینیهای دیگری هم با شکلهای بابانوئل و درخت کاج درست میشوند که چندان سنتی نیستند، اما بسیار مرسوم شده و حالا قنادیها هستند که به آن رونق خاصی دادهاند.
گرفتن عیدی از بابانوئل
مقدی و مهر هر دو، بیشتر خوشحالیشان از سال نو به خاطر عیدیهایشان است. اما هنوز فکر نکردهاند چه کادویی برای امسال بخواهند. مقدی میگوید تا پیش از اینکه بچهتر بودند و فکر میکردند بابانوئل برایشان کادو میآورد، نامه مینوشتند و زیر درخت میگذاشتند که همانها را بابانوئل برایشان بگیرد، اما حالا که فهمیدهاند بابانوئلهای بچهها پدر مادرهایشان هستند، دیگر مستقیم به خود آنها میگویند که چه میخواهند. پدر و مادرها هم در صورتی که وسعشان برسد و خواسته بچهها را معقول بدانند آن کادوها را برایشان میخرند.
تعطیلات
بچهها دیگر با این رسم و هماهنگ نبودن تقویم و آموزش و پرورش کنار آمدهاند. به نظر آنها تقویم به روزهای تعطیلشان چندان اهمیت نمیدهد. مقدی و مهر تنها 2 روز از سال نو را تعطیل هستند در صورتی که در کشورهای دیگر این تعطیلات خیلی بیشتر است. آنها در روزهای امتحانات به سر میبرند. البته این شرایطی است که فقط در مقایسه با دیگر کشورها خود را نشان میدهد و به نظر ملینه، بچهها به آن عادت کردهاند. مثل همین که در خیابانها چندان خبری از عید نیست. وضعیتی مشابه ایرانیان خارج از کشور در روزهای نوروز. رافیک بهعنوان پدر خانواده نظرش این است که باید حال و هوا را برای خودمان ایجاد کنیم. از لباس جدید، خرید کادو و کمک به نیازمندان و عیدی گرفتن تا حتی مسافرتهای کوتاه سال نو.
خرید عیدانه
ملینه ساطوریان، مثل هر مادر دیگری، دختر و پسرش را به مغازهای آورده تا وسایل لازم برای تدارک عید و آماده کردن درخت کریسمس را خریداری کنند. دخترش مِقِدی 14 سال و پسرش مِهِر، 11 سال دارد. هر دو آنها شور و شوق زیادی دارند و وسایل تزیینی را از قفسهها برمیدارند و نگاهی میاندازند و دوباره سر جایشان میگذارند و بعد وسیله دیگری را برمیدارند و نگاهش میکنند. با تنوع جنسهایی که در مغازه هست نمیدانند کدام را انتخاب کنند؛ کلاه و جوراب و گویهای رنگین، فرشتههای درخت کریسمس و نورها و لامپهایی که حال و هوای خوبی دارند. بعضی چیزها از سال قبل در خانه مانده و بعضیها به دوباره خریدنش میارزد.
نظرات شما
جدیدترین پرامتیازترین