نی نی سایت:مخصوصا برای ایرانیهایی که در سالهای گذشته شاهد درگذشت بسیاری افراد شناختهشده بر اثر سرطان بودهاند، تکثیر نامنظم و خارج از قاعده سلولها آخر خط به نظر میرسد. حالا مسئول برنامه ملی ثبت سرطان ایران میگوید، سالانه 10 هزار زن ایرانی به جمع کسانی که این احساس را دارند اضافه میشود. رقمی که به گفته کاظم زندهدل رو به افزایش است، همانطور که در سالهای اخیر بسیار بیشتر از سالهای گذشته شده.
او میگوید: «شیوع کل سرطان سینه در حال حاضرحدود 40تا50 هزار نفر است که بیماران یا در حال درمان هستند و یا از سالهای قبل به این بیماری مبتلا بودهاند و درحالحاضر با عوارض آن زندگی میکنند و یا کاملا خوب شدهاند و در حال دریافت درمانهای تکمیلی هستند؛ البته فوتشدگان در این آمار محاسبه نشدهاند.
واقعیتی ناخوشایند در مورد این بیماری وجود دارد و آن این است که این سرطان مربوط به یائسگی و سنین بالای 50سال است و ارتباط زیادی با عوامل خطری مثل بچهدارنشدن یا تعداد کم فرزندان دارد. یعنی حدس ما این است که هر سال با تعداد بیشتری از مبتلایان به این بیماری روبهرو باشیم.»البته حرفهای او حکایت از وضعیت وخیم ایران ندارد، به گفته زنده دل ایران بین کشورهای دیگر مانند آمریکا از نظر تعداد مبتلایان وضعیت نگرانکنندهای ندارد. زندهدل میگوید: «آمارهای مختلفی در سطح جهان مطرح است.
مثلا درآمریکا از هر هشتنفر خانم اگر عمر طبیعی داشته باشند، یک نفر سرطان سینه خواهد گرفت، این آمار در کشور ما شدت کمتری دارد یعنی از هر 15تا20 نفر خانم ایرانی به شرط برخورداری از طول عمر کامل، یکنفر سرطان خواهد گرفت این عدد مهمی است و سهم مهمی از بانوان بین سن 30تا40 سال درآینده در معرض خطر بروز سرطان سینه قرار دارند.»
رشد سرطان نگرانکننده است
محمداسماعیل اکبری، رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، هم آمار زندهدل را تایید میکند، ولی آنچه او را نگران میکند وضعیت رشد این بیماری در ایران است. اکبری میگوید: «درست است که ما از نظر تعداد مبتلاها به سرطان سینه وضعیت چندان نگرانکنندهای نداریم و در میانههای جدول جهانی ایستادهایم، اما آنچه باید هشدار تلقی شود روند رو به افزایش این بیماری است، یعنی ما پیشبینی میکنیم با روند رو به رشد سرطان سینه در کشور در سالهای آینده احتمالا در جدول نسبت زنان مبتلا به سرطان سینه تاسفباری داشته باشیم. باید بگویم که کمتر کشوری مانند ما در این زمینه رشد میکند. درحالحاضر رشد سرطان سینه در کشور ما ۶درصد است و این رقم بسیار بزرگی است.»
او چند فاکتور مختلف را دلیل این رشد میداند و میگوید: «اولین دلیل میتواند هرم جمعیتی ایران باشد، یعنی ورود تعداد بسیاری از جوانان که وارد مرحله خطرناک ابتلا به سرطان سینه شدهاند، میتواند یکی از دلایل باشد. دلیل بعدی وضعیت تغذیه و آلودگیهای زیستی ماست. درست است که هنوز دلیل اصلی و قطعی ابتلا به سرطان مشخص نشده است اما تاثیر عوامل محیطی نکتهای است که نمیتوان آن را انکار کرد.
با رشد فزاینده آلودهسازها و همچنین افت نگرانکننده کیفیت غذایی دختران و زنان میتوان تا حدی به دلیل رشد آمار سرطان در ایران پی برد. ازسویی یکی از مهمترین عوامل خطر سرطان سینه در ایران، مسائل روانی، اجتماعی و معنوی است. استرسها سهم بسزایی را در ابتلا به این سرطان به خود اختصاص دادهاند. هورمونها نیز یکی دیگر از عوامل مؤثرهستند. افزایش وزن هم همینطور. درحالحاضر ۴۰درصد زنان و ۱۵درصد نوجوانان در کشور اضافه وزن دارند.»
غربالگری نداریم
فاطمه اسدزاده فوق تخصص جراحی پستان است. او که هر روز با زنانی که دچار این درد هستند روبهروست میگوید: «باید بحث درمان را از اصل بیماری جدا کنیم. آنچه ما را نگران میکند و زنان ما را به کشتن میدهد اصل ابتلا به انواع سرطانها نیست؛ بلکه تاخیر در درمان است. متاسفانه در موارد بسیاری ما وقتی بیماری را شناسایی میکنیم که تا حد زیادی کار از کار گذشته است. وقتی درد شروع میشود و توده بهاندازه قابل لمس و حتی بزرگی رسیده است زمان خوبی برای آغاز درمان نیست.»
او ادامه میدهد: «شاید در زمینه تعداد مبتلاها به سرطان سینه ما وضعیت نگرانکنندهای نداشته باشیم، ولی در زمینه تعداد کسانی که در ایران بر اثر ابتلا به این بیماری میمیرند وضعیت نگرانکنندهای داریم. حلقه مفقودهای که وضعیت ما را به اینجا رسانده نبودن سیستم منظم غربالگری است. وقتی غربالگری مناسبی نداشته باشیم بیماری را دیر تشخیص میدهیم و این موفقیت درمان را پایین میآورد.»
اسدزاده کوتاهی را مربوط به بخش خاصی نمیداند و میگوید: «همه مقصریم. سیستم بهداشت و درمان ما مقصر است که نمیتواند زمینه را برای آزمایشهای دورهای و ارزانقیمت فراهم کند.
کسی که ماهانه یکمیلیونتومان درآمد دارد نمیتواند هر چندماه یکبار دویستهزار تومان هزینه آزمایش بدهد، بنابراین تا وقتی بیماری جدی نشود مراجعه نمیکند. رسانههای ما هم مقصر هستند که آگاهیبخشی نمیکنند. خیلیها وضعیت مالی خوبی هم دارند، اما نمیدانند که باید حداکثر از 30سالگی مراقب این بیماری باشند، راههای تشخیص خانگی را نمیدانند؛ بنابراین اگر میخواهیم وضعیت درست شود اول از همه باید فکری برای غربالگری دورهای زنان و دختران بکنیم بعد هم کاری کنیم که مردم خطر را جدی بگیرند.»
منبع:روزنامه بهار