نینی سایت: زندگی با کودکی در سن پیشدبستانی دسته کمی از لذت بردن از یک ترن هوایی ندارد! در لحظاتی از بازی کردن با عروسک مورد علاقهاش لذتی وصف ناپذیر میبرد و در لحظهای بعد از اینکه برادر کوچکترش او را گرفته، به شدت ناراحت و خشمیگن میشود و دقیقا در همان لحظات است که خشم خود را بر سر عروسک خالی میکند! در واقع طی یک بازه زمانی که ممکن است بیش از 5 دقیقه نیز به طول نینجامد، کودکی که در سن پیشدبستانی قرار دارد از حالتی تؤام با خنده به خردسالی گریان تبدیل میشود.
شاید بارها این پرسش را از خود مطرح کرده باشید که چرا فرزندم تا این حد تلاطم روحی دارد؟ واقعیت این است که این دسته از کودکان، منظور کودکانی که در سن پیش دبستانی قرار دارند درک عمیق تر و عاطفی تری از امور نسبت به بزرگترها ندارند بلکه آنها هنوز نیاموخته اند که حس و حال عاطفی شان را چگونه و در چه قالبهای پذیرفته شده اجتماعی بروز دهند، از این رو واکنش سریع و بدون فکر را بهترین راه خلاص کردن خود از فشارهای عصبی می بینند.
رشد عاطفی کودک بلافاصله پس از تولد او آغاز میشود. مطالعات مختلفی در این زمینه صورت گرفته که نشان میدهند نوزادان تازه به دنیا آمده توانایی نسبی در درک رنج، نگرانی و رضایتمندی دارند و چندان جای تعجب ندارد که بگوییم کودک نوپا میتواند مجموعهای از واکنشها نظیر خشم، عصبانیت، لذت و ترس را تا پیش از نخستین سال تولدش بروز دهد. حسادت و حس گناه نیز تا دو سالگی نمایان میشوند.
به تدریج و همزمان با رشد کودک و رسیدن به سن پیشدبستانی، وظیفه والدین در یاری رساندن به او بیش از هر زمان دیگری میشود تا کودک بتواند درک کاملتری از احساسات و واکنشهایی که بروز میدهد داشته باشد. در واقع والدین به او کمک میکنند تا بتواند برچسبگذاری دقیقی بر هر یک از رفتارهایش کند. این کار به آرام ساختن کودک در مواقعی که دچار تنشهای حسی و عاطفی میشود کمک قابل توجهی میکند. مطالعات نشان میدهد کودکانی که در دوره پیشدبستانی توانایی بیشتری در مدیریت احساساتشان داشته باشند، در آینده و زمانی که وارد محیط آموزشی رسمیتری نظیر مدرسه میشوند، بهتر میتوانند با هم سن و سالانشان ارتباط برقرار کرده و در عین حال رفتارهای تؤام با خشم و ناراحتی کمتری نیز از خود بروز دهند.
به این موارد دقت کنید و اگر کودکی در سن پیشدبستانی دارید موارد زیر را تا حد امکان دنبال نمایید:
کودک خشمگین را به حال خود رها نکنید، خشم او را خنثی کنید
خشم از جمله احساسات تند و سختی است که کنترل آن برای کودک به مراتب دشوارتر از سایر احساسات است زیرا در حین بروز خشم، آدرنالین قابل توجهی در بدن ترشح میشود که در نتیجه آن ضربان قلب افزایش چشمگیری یافته و به دنبال آن پالسهای تند و سریعی نیز به مغز ارسال میشود. به همین دلیل معمولا کودکی که در این وضعیت قرار میگیرد اگر پیشتر نیاموخته باشد که چگونه بر خشمش غلبه کند، رفتارهایی نظیر گازگرفتن و لگد زدن را از خود بروز میدهد. در چنین مواردی این بسته 6 گانه را پیاده کنید:
1. با بیانی ساده با کودک خشمگین خود صحبت کرده و از او بخواهید درباره چیزی که موجب عصبانیتش شده حرف بزند مثلا بگوید: به نظر عصبانی میآیی؟ مثل اینکه دوستت مداد تو را برداشته؟
2. احساساتش را تأیید کنید. مثلا بگویید: من هم اگر جای تو بودم عصبانی میشدم
3. برایش توضیح دهید که ضربه زدن یا کارهایی شبیه آن راه درستی برای غلبه بر خشم و عصبانیت نیست
4. از او بپرسید: فکر میکنی حالا که این کار را انجام دادی، دیگران و به خصوص دوستی که علیه او موضع گرفتی درباره تو چطور فکر میکنند؟
5. عواقبی برای کار اشتباهش در نظر بگیرید، مثلا کمی از امتیازاتی که برایش در نظر میگرفتید کم کنید
6. زمانی که کودک آرامش خود را پیدا کرد او را به عذرخواهی از دوستش تشویق کنید.
او را با انواع ترسهایش مواجه سازید
چیزهای زیادی وجود دارند که میتوانند عامل ترس و وحشت کودک شوند. این موارد از یک سگ گرفته تا جاروبرقی با آن صدای خاصش و در نهایت حضور در پیشدبستانی. حتی برخی از کودکان از دیدن حشرات از جمله مگس وحشت میکنند. کارشناسان به والدین توصیه میکنند که این دسته از ترسها را جدی بگیرند زیرا از دید کودک بسیار واقعی و قابل لمس هستند. با گفتن جملاتی نظیر «پسرم، دیوانه شدی؟! مگر پشه هم میتواند آسیبی به تو وارد کنه؟!» نه تنها تأثیر مثبتی بر کاستن از ترس کودک ندارد بلکه بر اضطراب و احساس تنهاییاش نیز میافزاید. در مقابل باید بر روی رفتارهایی متمرکز شوید که به کاستن از ناراحتی و عصبانیت او منجر میشود. مثلا زنبور و درد ناشی از آن را پرواز زیبای پروانه مقایسه کنید. به او بگویید که هر دو این حشرات گرچه یکی در ظاهر نیش دردناکی دارد اما هر دو زیبا، رنگارنگ و مهم برای گرده افشانی گلها هستند. همچنین با بیانی ساده به کودک توضیح دهید که وقتی جارو برقی نمیتواند یک جعبه کبریت را در خود فرو ببرد، چطور میتواند یک کودک را ببلعد! به کودک درباره علت طبیعی پارس کردن سگها توضیح دهید و بگویید که پارس کردن این حیوانات جدای از آنکه نوعی ابزار برای برقراری ارتباط با اطرافیان است، در میان بسیاری از جانوران دیگر و در قالب صداهایی دیگر وجود دارد.
حسادت کودک را رام کنید
حسادت احساس طبیعی است که نه تنها در کودکان نوپا و پیشدبستانی بلکه در انسانهای بالغ نیز بروز میکند. مشکل همواره درخصوص کودکان است و اینکه آنها نمیتوانند درک درستی از حسادت داشته باشند و به همین دلیل شما به عنوان والدین کودک نیز نباید چنین انتظاری را از او داشته باشید. در مقابل اگر در چنین مواقعی از کودکی که به چیزی یا کسی حسادت کرده سؤالی بپرسید نهایتا این جواب را خواهید شنید: «دوستم دیوانه است!» و یا «دوستم به جای اینکه با هم بازی کنیم، با عروسکهایش بازی میکند» درحالی که حسادت کودک بر شما کاملا واضح و روشن است اما او نمیتواند درک درستی از این موضوع داشته باشد. پس بهتر است با چنین عباراتی با او صحبت کنید: «من میدانم که خیلی دوست داری مثل دوستت اتاق اختصاصی داشته باشی و همین مسأله موجب شده که کمی نسبت به او حسود شوی». در ادامه نباید کودک را با گفتن این عبارات تنها بگذارید بلکه اگر میخواهید تأثیرگذاری کاملی را احساس کنید، پیشنهاداتی ارایه کنید. اگر میتوانید اتاق کودکانتان را برای مدتی هم که شده پارتیشن بندی کنید تا کودک یا کودکانتان احساس استقلال بیشتری کنند. اگر متوجه شدید که کودک نسبت به نوزاد تازه به دنیا آمده احساس حسادت میکند، به آرامی توضیح دهید که نوزاد به جهت محدودیتهای حرکتی زیادی که دارد فعلا نمیتواند خیلی از کارهایش را به تنهایی انجام دهد و به همین دلیل به کمک اطرافیان نیاز زیادی دارد و «تو» از جمله کسانی هستی که میتوانی به او کمک کنی!