درد و دل کردن با کودک چه آسیبی به او میزنه؟
کودکان نمیتونن راهکار درستی برای مشکلات بدن چون درک درستی از شرایط به وجود اومده ندارن و به بلوغ عقلانی و عاطفی نرسیدن به همین خاطر میگن با کودک خود درد و دل نکنید. درد و دل با کودک نوعی کودک آزاری هیجانی هست که میتونه کودکان رو پرخاشگر و عصبی کنه. این بچهها دچار بلوغ زودرس میشن که با سن اونا هم خوانی نداره و در بزرگسالی نشانههای افسردگی و اضطراب در اونا دیده میشه. گاهی والدین فکر میکنن در مورد مسائلی که پیش میاد میشه با کودکان درد و دل کرد و تصور میکنن بچشون اونقدر بزرگ شده که باید در مورد مسائل آگاه باشه و از طرفی میتونن به حرفای اونا گوش کنن. تصور بعضی والدین به این گونه هست که چون کودکان و نوجوانان همه مسائل رو برای اونا میگن، پس والدین هم میتونن همه مسائل رو به بچشون بگن درحالی که بعضی مسائل و مشکلات به بچهها ربطی نداره.
علت اینکه میگن با کودک خود درد و دل نکنید چیه :
با کودک خود درد و دل نکنید چون زمانی که والدین تحت فشارهای روانی هستن، درد و دل با کودک باعث آسیبهای زیادی به بچهها میشه. از اونجا که کودک هنوز شناخت عاطفی کاملی رو به دست نیاورده نمیتونه شنونده دردهای والدین باشه.
1 _ کودکان ابزار دعوا نیستن : گاهی درد و دل با کودک از طرف والدین مثل : استفاده از اون برای مقصر کردن طرف مقابله. والدین در اختلافات دوست دارن برنده باشن، برای همین از کودک به عنوان یه ابزار استفاده میکنن.
2 _ تخریب رویای کودک : درد و دل والدین ذهن کودک رو تخریب میکنه. زندگی تو یه محیط پر تنش باعث بیماری روحی کودک میشه که آثار مخرب اون تا سالها میمونه و تبدیل به یه خاطره تلخ میشه.
3 _ انتقال تجربه به جای گفتن مشکلات : والدین درباره مشکلات میتونن اونو در قالب تجربه برای کودک تعریف کنن تا تجربههای خودشون رو به اونا منتقل کنن.
چگونگی درد و دل با کودکان :
توجه به سن، هنگام درد و دل با کودک خیلی مهمه. والدین میتونن مشکلات رو به صورت آموزشی و بدون آنکه باعث هیجانات منفی بشه، بازگو کنن. نحوه بیان مسائل برای کودک باید متناسب با سن اون باشه. والدین در هنگام درد و دل باید بتونن هیجانات و عواطف خودشون رو کنترل کنن، چرا که در غیر این صورت در روحیه کودک تاثیر منفی داره. باید بیان مشکلات و مسائل در قالب تجربه به کودکان آموزش داده بشه، البته کنترل هیجانات با زبان بدن خیلی مهمه، چون تو ذهن کودک اثر میزاره که اونم در چنین مواقعی این واکنش رو نشون میده. انتقال تجربیات نباید در کودک ایجاد ترس کنه. با کودک خود درد و دل نکنید، بهتره به جای تجربیات تلخ از اتفاقات خوب و خوشایند زندگی برای بچه گفته بشه. والدین نباید انتظار داشته باشن که زمان گفتن تجربهها، بچهها هم همون واکنش رو نشون بدن.
در چه زمینههایی باید با کودک خود درد و دل نکنید :
- مشکلات زناشویی : دعوا و اختلاف نظر در دوران متاهلی یه امر طبیعیه، چالشهای کوچک و بزرگ در زندگی باعث اختلاف و مشاجره خانوادگی میشه که بچهها اونو حس میکنن. جدی شدن این مسائل باعث استرس کودک میشه پس بهتره که با کودک خود درد و دل نکنید، به جای درد و دل با کودک بهتره به اون اطمینان بدید که حالتون خوبه و این اختلافا طبیعیه.
- بازگو کردن احساسات منفی نسبت به خانواده یا دوستان : گاهی منبع تنش میتونه خانواده یا دوستان باشن که در صورت اختلاف خواسته یا ناخواسته پای کودک به این مسائل باز میشه. این موضوع در روح و روان کودک اثر منفی میزاره. اظهار نظر منفی درباره دوستان و خانواده باید وقتی باشه که بچهها حضور ندارن.
- مشکلات شخصی و خانوادگی : والدین باید بدونن که با گفتن مشکلات شخصی خودشون باورهای کودک رو نسبت به خود عوض میکنن و کودک تصور میکنه نمیتونه به والدین تکیه کنه.
با کودک خود خود درد و دل نکنید چون عوارض زیر رو داره :
- احساس نا امنی در کودکان
- با کودک خود درد و دل نکنید چون کودک حس میکنه کاری نمیتونه بکنه پس احساس شرمساری و ناامیدی میکنه
- احساس حقارت و از دست دادن اعتماد به نفس
- از دست دادن تمرکز و عملکردش در مدرسه و خانه
- افسردگی
- احساس تنفر از والدین برای از دست دادن روزگار خوش کودکی
- روی آوردن به اعتیاد در بزرگسالی
- تحمل استرس و اضطراب زیاد