طلاق به وضعیتی گفته میشود که رابطه خانوادگی زوجین خاتمه یافته و به موجب قانون و دستور رسمی دادگاه امکان و اجازه جاری شدن صیغه طلاق بین آنها داده میشود.
طلاق زوجین هیچگاه مطلوب نبوده است و به همین دلیل قوانین مختلف به آسانی آن را پذیرا نیستند. با این حال روشهایی برای جدایی زوجین در زمانی که امکان ادامه زندگی مشترک وجود ندارد، پیشبینی شده است.
طلاق مطابق با قوانین ایران، به دو دسته کلی بائن و رجعی تقسیم میشود. در طلاق رجعی، زوج در مدت زمانهای مقرر که به عنوان مدت عده شناخته میشود، میتواند از طلاق رجوع کرده و رابطه زناشویی را مجددا از سر گیرد. اما در طلاق بائن، طلاق به صورت قطعی و دائمی بوده و دیگر امکان رجوع برای زوج وجود ندارد.
آنچه که بیان شد را میتوان در مواد ۱۱۴۳ قانون مدنی (طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعی) و ماده ۱۱۴۴ (در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع نیست) یافت.
درخواست اجرای طلاق در قوانین حقوق خانواده ایران، نسبت به هر دو زوج و زوجه یکسان نیست. در واقع زوجه تنها در موارد خاصی میتواند درخواست طلاق خود را ثبت نماید اما زوج از این محدودیتها مبرا است. چنانچه در ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی بیان شده است که مرد میتواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد.
زوجه برای آن که بتواند به رابطه زناشویی خاتمه دهد، یا باید وکالت در طلاق و توکیل در وکالت داشته باشد، یا شرایط عسر و حرج را اثبات نماید و یا آن که به دلیل کراهت شدیدی که از زوج دارد، بپذیرد که تمام یا بخشهایی از مهریه خود را ببخشد.
در این نوشته قصد داریم از میان انواع طلاق به بررسی دو دسته بپردازیم. اول طلاقی که به دلیل عسر و حرج جاری میشود و دوم طلاقی که به دلیل کراهت شدید اتفاق میافتد.
نقش عسر و حرج در طلاق
عسر و حرج به این معناست که شخص در سختی و مشقت قرار گیرد، به نحوی که ادامه وضعیت جاری را نتواند تحمل کند. مصادیقی از عسر و حرج که در قانون مدنی به آنها اشاره شده، عبارتند از عدم امنیت جانی یا روانی، عدم تامین نیازهای اولیه همچون مسکن مناسب، سو رفتار همسر، اعتیاد و یا دیگر عادتهای نامناسب زوج.
در قوانین و محکمه ایران، اثبات عسر و حرج به سادگی میسر نیست. در واقع از آن جا که اصل بر بقای رابطه زناشویی و استحکام آن است، و شرایط عسر و حرج به عنوان یک شرایط استثنایی شناخته میشود، نمیتوان به راحتی نسبت به اثبات آن اقدام کرد. عسر و حرج، همانگونه که اشاره شد، به معنای قرار گرفتن و استقرار در یک شرایط نامناسبی است که ادامه آن میتواند به سلامت جسمی و روحی شخص زیان وارد آورد.
آنچه از مصادیق عسر و حرج در قانون مدنی ذکر شده که ماده 1130 به آنها اشاره شده است، مواردی از عسر و حرج را تعیین میکنند و لیکن این موارد حصری نبوده و میتوان مصادیق دیگری نیز برای طلاق به دلیل عسر و حرج قائل شد.
در واقع با مشاهده مراجعین در جلسات مشاوره حقوقی رایگان تلفنی از آن جا که اختلافات خانوادگی، همچون درخواست طلاق، به مشاوران خانواده ارجاع داده میشوند، مشاور خانواده میتواند در تشخیص وضعیت عسر و حرج نقش موثری ایفا کند. اما نباید از خاطر دور داشت که اصل در نظام اجتماعی سنتی ایران، بر حفظ ازدواج است و به همین سبب نیز اجرای طلاق در حق زوجین به راحتی صورت نمیپذیرد.
مصادیق عسر و حرج
ماده 1129 و 1130 قانون مدنی، مصادیقی از عسر و حرج را بیان داشتهاند که به قرار ذیل است:
- در صورتی که زوج از پرداخت نفقه زوجه امتناع ورزد، و دلیل قانونی برای عدم پرداخت نفقه نداشته باشد، برای مثال زوجه به دلیل عدم تمکین و به حکم دادگاه از دریافت نفقه محروم شده باشد، زوجه میتواند برای الزام زوج به پرداخت نفقه از مرجع قضایی کمک جوید. حال چنانچه زوج با وجود حکم قضایی، همچنان از پرداخت نفقه سر باز زد، اجازه طلاق به زوجین داده میشود که البته زوجه باید آن را مطالبه کرده باشد.
- در خصوص بند پیشین، عجز شوهر از پرداخت نفقه نیز همچون خودداری اختیاری وی، به عنوان دلیل طلاق پذیرفته میشود.
- زوجین به موجب قوانین موضوعه، مسئولیتهایی در قبال یکدیگر دارند. در واقع تعهدات و مسئولیتهای هر کدام از حقوق طرف دیگر محسوب میشود، حال چنانچه زوج نسبت به ایفای حقوق زوجه اقدام نکرده و نتوان وی را به ایفای حقوق نامبرده الزام نمود، حکم طلاق صادر میشود.
- سوء معاشرت زوج و نیز امراض مسری نامبرده که ادامه زندگی را برای زوجه دشوار سازد به عنوان دلیل طلاق پذیرفته میشود.
طلاق به دلیل کراهت شدید
طلاق به دلیل کراهت شدید دو حالت دارد، در یکی از آنها کراهت تنها از طرف زوجه وجود دارد و در حالت دوم، هر دو زوج و زوجه نسبت به یکدیگر کراهت دارند. قسم اول را طلاق خلع و حالت دوم را طلاق مبارات میگویند.
در طلاق خلع که ماده 1146 قانون مدنی به آن پرداخته است، زن با کمک بهترین وکیل پایه یک دادگستری و به دلیل کراهتی که از شوهر خود دارد، میپذیرد که مالی را به زوج پرداخت نموده و در مقابل از وی طلاق گیرد. در طلاق خلع، مال پرداختی میتواند شامل عین مهریه، بیش از مهریه و یا کمتر از مهریه باشد.
در دومین حالت از طلاق به دلیل کراهت، که گفتیم نام آن را طلاق مبارات گذاشتهاند و در ماده 1147 قانون مدنی مورد اشاره قرار گرفته است، هر دو طرف از یکدیگر کراهت دارند و به همین سبب میپذیرند که مهریه به زوجه تعلق نگرفته و در مقابل اذن طلاق به وی داده شود.
در نتیجه کراهت زوجین از یکدیگر، یا کراهت هر یک از ایشان نسبت به دیگری، میتواند دلیل طلاق قرار گیرد، اما اگر این کراهت تنها از طرف زوجه باشد باید مبلغی به عنوان عوض به زوج بپردازد که میتواند این مبلغ شامل مهریه وی، کمتر یا بیشتر باشد.
در حالتی که کراهت از سمت هر دو وجود دارد، مجددا پرداخت عوض توسط زوجه ضروری است لیکن در این حالت، عوض حداکثر میتواند به میزان مهریه باشد و نه بیشتر.