2783
بدن من از پشت لنز عکاسی

بدن من از پشت لنز عکاسی

1401/09/07 بازدید2227

از درب استودیو هميشه سبز که اومد تو کمی مضطرب بنظر میرسید. دعوتش کردم بنشینه، چای بنوشه و از خودش پذیرایی کنه. همین چند دقیقه رو فرصت دارم که با آدمی که تا چند لحظه پیش غریبهای بیش نبوده و الان مهمون استودیو شده، آشنا بشم. ازش از سن بارداری پرسیدم و تبریک گفتم که خواسته این روزا رو برای خودش ثبت کنه. اما به من گفت از بس همه اصرار کردن اومدم و دلم نمیخواست بيام. پرسیدم چرا؟ با اشاره ای به شکم بالا اومده و زیباش بهم گفت آخه خیلی چاق شدم و ورم دارم.

ما زنها خالقیم. خالق بسیاری از زیباییها و برتر از اون خالق یک انسان. برای خلق کردن هم مسلما روح و روان و هورمون و بدنمون احتیاج به تغییر شکل موقت داره که اتفاقا بسيار هم زیباست.

 

اجازه دادم این راحتی که با من حس کرده بود و میتونست از نگرانی و ناراحتیهاش پیش من صحبت کنه ادامه پیدا کنه ولی همچنان که حرف میزد متوجه شدم چقدر نمناکی چشماش اونو جذابتر کرده. فرم انگشتهاش بسیار زیبا بود بخصوص وقتی هر از گاهی دستشو روی شکمش میگذاشت. نفسهاش که بخاطر بارداری کوتاه شده بود منو یاد قصههای عاشقانه و نفس بُر مینداخت. انگار که صفحاتي از يك رمان عاشقانه جلو روم نشسته. خودش اصلا حواسش به این جزییات جذاب و دلربا و فریبنده نبود. اما من سالهاست از پشت لنز دوربین، عادت کردم فقط زیباییها رو ببینم و با ثبت همون لحظه اونو به بقیه هم نشون بدم.

اغلب ما آدمها بصورت غریزی تمایل داریم وقتی عکسها رو نگاه میکنیم، عیب خودمون رو ببینیم ولی حسن دیگران. من اما، وظیفه خودم میدونم که به همه آموزش خوب دیدن بدم. اینکه حسن خودشونو رو ببینن و ممنون باشن از اینکه در دنیا فقط یدونه از اونها وجود داره.

روز دیگری، پدرمادری مهمان ما بودن که دوقلو داشتن. برای قالبگیری از دست و پای فرزندشون اومده بودن و قرار بود در باکس تندیس یک فریم عکس هم گذاشته بشه. اما نوزادا اون روز اصلا همکاری نمیکردن. پدر مادر خسته و درمونده بنظر میرسیدن. اعتراف میکردن که مدتیه اصلا نخوابیدن. بغل کردن نوزادا تو این شرایط اصلا کارساز نبود. انرژیشون تحلیل رفته بود و آرامشی براشون نمونده بود که بتونن به بچههاشون منتقل کنن. من و همکارم هرکدوم یکی از بچهها رو گرفتیم، چند تا شمع روشن کردیم و موسیقی ملایم گذاشتیم و آبنمای داخل استودیو رو روشن کردیم و به مامان بابا اطمینان دادیم که اصلا اشکال نداره اگه زمان بیشتری لازم باشه. وقت گذاشته بودن، اومده بودن و واقعا حیف بود اگه دست خالی میرفتن. از طرفي آرامش بچهها اولویت بالاتری داشت. پدر خوابش برد. مادر میخواست بیدارش کنه که ازش خواهش کردم اینکارو نکنه. حتی بهش کفتم خودت هم چشماتو ببند و چندتا نفس عمیق بکش.

اون روز، کاری که طبق معمول میشد نیم ساعته تموم بشه ۳ ساعت طول کشید ولی برای خودم ارزششو داشت. وقتی موقع خدافظی بهم گفت چقدر اینجا آرامشبخشه برای من کافی بود که بدونم استودیو همیشه سبز واقعا خونه سبزی هست که میتونه حس آرامش در منزل رو القا کنه. براي ديدن نمونه هاي كوچكي از تجربيات نوزادان استوديو ميتونين به اين لينك مراجعه كنيد

سالهاست متوجه شدم برای عکاسی اصلا به دکور و ابزار گران قیمت نیازی نیست. زیباترین و خاص ترین متریالها در وجود هر آدمی در دسترس هست. فقط باید کشف بشه و همون عکاسی بشه.

مادر باردار حتی نفسش برامون رحمته. وقتی نوزادی رو به ما میدن برای عکاسی يعني باارزش ترین دارایی زندگیشون رو به امانت به آغوش ما میسپرن. باور کردنی نیست که نوزاد ۶ هفتهای رو میشه به چشماش نگاه کنی و از ته دل بهش بگی دوستت دارم و اون میفهمه و لبخند میزنه. بچهها میفهمن، درک میکنن، انرژیا رو میگیرن و خیلی مهمه قبل از ورودشون تمام انرژیای بد و تلخ و استرس زا رو از خودمون دور کرده باشیم و فرکانس محیط رو بالا ببریم و آماده کنیم که مهمونامون دمی آسایش داشته باشن.

تجربه سالها بودن در کنار افراد و بخصوص زنها، تجربیات مختلف زندگی خودم در محیطهای مختلف اجتماعی و آمیختنشون با عکاسی از من زن دیگری بوجود آورد. اعتماد بنفسی که در جامعه و مجلات مد، مرتب القا میشد که برای زیباتر دیده شدن به هیکل تراشیده، پوست بدون خط و خال و انواع لوازم و ابزار برای چیدمان و جلوه عکس لازمه، خدشه دار شده بود، کمکم خودشو پیدا کرد.

دختر زیبایی رو به خاطر ميارم که شکسته شدن بازوی دستش و جراحی وسیعی که داشت رد بزرگی از اون خاطره و رنج رو برای ابد روی بازوش گذاشته بود اما عشق، درست از لابلای همون آثار بخیه به روحش رخنه کرده بود و چرا این حس زیبا و این نشان باید از دید محو ميشد؟

هیچکس شاید به شما نگفته باشه که خال روی گونه ای که داری چقدر زیباست و چقدر جذاب ترت کرده. فقط چون میلیونها نفر خال ندارند به خودشون اجازه میدن درباره موهبتی که به ما هدیه شده اظهار نظر کنن. به عنوان یک زن، روزیکه از کک و مک های زنی که تازه مادر شده بود عکاسی میکردم، بی اغراق آرزو میکردم ای کاش کک و مک داشتم.  زن زیباست و ذاتا زیبایی رو دوست داره و اگه بتونی به روح لطیفش دست پیدا کنی یقینا به باور میرسی که چقدر شکوه و عظمت در یک جسم به رایگان قرار داده شده و فقطکافیه عینکی که جامعه از بچگی، بیرحمانه مقابل چشمان ما قرار میده برای اینکه همه رو یک شکل و یک اندازه نشون بده، برداریم. تمام هدف استودیو همیشه سبز دقیقا همینه که به زنها یادآوری کنیم زیبان و آزاده و زنجیر رو باور نکنن.

استودیو همیشه سبز

جردن- یزدان پناه

www.evergreen-photostudio.com

۰۹۱۲-۱۴۸۴۵۰۴        ۰۹۳۶-۱۴۸۴۵۰۴

ارسال نظر شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
2788

پربازدیدترین ها