2783
تاثیر اختلالات غذا خوردن بر بارداری

تاثیر اختلالات غذا خوردن بر بارداری

1393/04/25 بازدید2444

 اختلالات غذا خوردن در زنان سنین باروری شایع‌تر از میزانی است که متوجه آن می‌شویم. بی‌اشتهایی عصبی (anorexia nervosa) در جمعیت انگلستان شیوعی تا 7در هر 1000 نفر دارد و به ویژه در دختران نوجوان و زنان جوان شایع است. پرخوری عصبی (bulimia nervosa) شایع‌تر است (1%‌-‌5/‌0% در زنان سنین باروری) و جمعیت مبتلا کمی مسن‌تر هستند. اختلالات آتیپیک غذا خوردن (اختلال غذا خوردنی که در جای دیگر تعریف نشده) احتمالا از این هم شایع‌تر هستند، اما دانش ما از شیوع آنها اندک است. افرادی که در گروه آتیپیک قرار می‌گیرند رفتارهایی غیرطبیعی در غذا خوردن خود دارند ولی با معیارهای تشخیصی بی‌اشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی مطابقت ندارند. یک مطالعه گذشته‌نگر بااستفاده از پرسشنامه روی 454 زن طی 7-3ماه پس از زایمان، شیوع برخی انواع اختلالات غذا خوردن را 5/‌11‌% گزارش کرد. در این مطالعه زنان جوان‌تر بیشتر مبتلا بودند. بارداری می‌تواند اختلالات غذا خوردن را عارضه‌دار کند، چرا که تغییرات شکل بدن ممکن است بر نگرانی درباره افزایش وزن بیفزاید. زنانی که سابقه اختلال غذا خوردن دارند باید مکررا در حین بارداری و دوره پس از زایمان پایش شوند و نیز این افراد نیاز به اقدامات حمایتی بیشتری در زمینه شیردهی با شیر مادر دارند.

چگونه اختلالات غذا خوردن بر باروری تأثیر می‌گذارند؟

بیشتر زنان مبتلا به پرخوری عصبی (حتی آنهایی که شاخص توده بدنی طبیعی دارند) قاعدگی نامنظم دارند و 5‌% این زنان آمنوره ثانویه را گزارش می‌کنند. بنابراین، زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن ممکن است با شکایت ناباروری به پزشک عمومی خود مراجعه کنند. با این حال، در یک مطالعه که 173 زن مبتلا به پرخوری عصبی را به مدت 5/‌11 سال پیگیری کرد، مشخص شد 75‌% این افراد باردار شدند که این نشان می‌دهد که مشکلات ناباروری در این زنان شایع‌تر نیست. زنان مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی فعال مشکلات بیشتری در زمینه باروری دارند. قاعدگی و باروری طبیعی می‌تواند در 30‌% زنان مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی که وزن طبیعی خود را به دست می‌آورند به تأخیر بیفتد. زنانی که دارای قاعدگی‌های نامنظم‌اند یا قاعده نمی‌شوند اغلب تصور می‌کنند که نمی‌توانند بارور شوند. این امر ممکن است به استفاده ناکافی از روش‌های جلوگیری از بارداری و خطر بارداری برنامه‌ریزی نشده منجر شود.

آیا بارداری بر اختلالات غذا خوردن تأثیر می‌گذارد؟

بارداری ممکن است برای برخی زنان، به ویژه افراد مبتلا به اختلالات غذا خوردن، دورانی پر از تنش و نگرانی باشد. افزایش وزن و تغییر شکل بدن که در بارداری رخ می‌دهد ممکن است به عود یا بدتر شدن اختلال غذا خوردن منجر شود. در عین حال، اختلال غذا خوردن ممکن است به علت نگرانی مادر درباره آثار سوء آن بر کودک به دنیا نیامده بهتر شود. شواهد سیر متغیری را در زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن یا دارای سابقه قبلی آن که باردار می‌شوند مطرح می‌کنند. اختلال غذا خوردن ممکن است در حین بارداری بدون تغییر باقی بماند. دو مطالعه آینده‌نگر نشان دادند که در زنان مبتلا به پرخوری عصبی ممکن است علایم بهتر شوند، در حالی که احتمال بدتر شدن مجدد بیماری پس از زایمان در زنان مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی بیشتر بود. یک مطالعه مورد‌ـ‌شاهدی آینده‌نگر دیگر نشان داد بارداری ممکن است در زنان دارای سابقه قبلی اختلال غذا خوردن باعث عود بیماری شود، که احتمال آن در ? ماه اول پس از بارداری بیشتر است. یک مطالعه همگروهی آینده‌نگر جمعیتی جدید روی 12,254 زن با سابقه قبلی اختلال غذا خوردن، اختلال غذا خوردن فعال، چاقی یا فاقد اختلال غذا خوردن نشان داد که زنان مبتلا به اختلال غذا خوردن به طور کلی در طول بارداری بهتر شدند. با این حال، این زنان در مقایسه با دیگر گروه‌های زنان باردار تداوم نگرانی و اضطراب درباره وزن خود را گزارش می‌کردند، بیشتر رژیم می‌گرفتند، بیشتر از ملین ها استفاده می‌کردند، بیشتر ورزش می‌کردند و بیشتر در خود القای استفراغ می‌کردند.

 آیا اختلالات غذا خوردن روی پیامدهای بارداری و جنینی تأثیر می‌گذارند؟

شواهد در این باره محدود و گاهی اوقات متناقض است. بسیاری از مطالعات گذشته‌نگر یا مبتنی بر پرسشنامه هستند که این امر ممکن است به تورش در انتخاب آزمودنی و تورش در یادآوری منجر شود. دیگر مطالعات در درمانگاه‌های بیمارستانی انجام شده‌اند که نماینده خوبی از جمعیت‌ جامعه نیستند. به طور کلی این طور به نظر می‌رسد که حضور یک اختلال غذا خوردن، به ویژه بی‌اشتهایی عصبی فعال، خطرات اندک بیشتری را متوجه مادر و جنین می‌کند. یک مطالعه همگروهی بزرگ اخیر روی زنان مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی، زنان مبتلا با پرخوری عصبی، زنان مبتلا به هردو اختلال و افراد شاهد نشان داد که در مقایسه با جمعیت عمومی، احتمال سقط در زنان مبتلا به پرخوری عصبی و احتمال داشتن بچه‌های کوچک‌تر در زنان مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی به طور معنی داری بیشتر است. یک مطالعه گذشته‌نگر دیگر زنان دارای سابقه بی‌اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، اختلال آتیپیک غذا خوردن و شاهدها را با هم مقایسه کرد.در این مطالعه مشخص شد که میزان سقط، تولد نوزادان کوچک برای سن بارداری، نوزادان با وزن کم هنگام تولد، نوزادان دچار میکروسفالی، محدودیت رشد داخل‌رحمی و زایمان زودرس در زنان دارای سابقه اختلال غذا خوردن (به ویژه مادران با شاخص توده بدنی 20) بیشتر است. با این حال، یک مطالعه همگروهی بزرگ اخیر در سوئد مطرح‌کننده آن است که سابقه قبلی بی‌اشتهایی عصبی ممکن است به خودی خود با پیامدهای نامطلوب هنگام تولد همراه نباشد. مشکلات گزارش شده برای مادران شامل مشکلات روانی، افسردگی پس از زایمان، کم‌خونی، افزایش خطر استفراغ بیش از حد بارداری و مشکلات بیشتر در ترمیم اپیزیوتومی هستند.

آیا اختلالات غذا خوردن بر دوره پس از زایمان و شیردهی با شیر مادر تأثیر می‌گذارد؟

خطر افسردگی پس از زایمان در زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن بیشتر است. یک مطالعه مورد‌ـ‌شاهدی گذشته‌نگر روی 94 زن مبتلا به اختلالات غذا خوردن نشان داد که یک‌سوم این زنان دچار افسردگی پس از زایمان شدند، در حالی که این رقم برای جمعیت عمومی 12‌%‌-‌3% است. یک مطالعه گذشته‌نگر بزرگ با پرسشنامه روی زنان با یک یا چند بارداری نشان داد که احتمال گزارش کردن افسردگی در حین بارداری و پس از زایمان در زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن بیشتر بود. احتمال وجود یک اختلال زمینه‌ای خلقی (affective) در زنان مبتلا به اختلال غذا خوردن بیشتر است (تا 40%) و باور بر این است که این امر همراه با اضافه شدن استرس ناشی از بارداری (تغییر تصور از بدن، افزایش وزن، از دست رفتن کنترل) این زنان را نسبت به افسردگی پس از زایمان مستعدتر می‌کند.

مطالعات متعددی نشان داده‌اند که در زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن خطر بدتر شدن اختلال پس از زایمان بیشتر است، به ویژه در آنهایی که سابقه بی‌اشتهایی عصبی و تکرر بالای غذا خوردن‌های ناگهانی حجیم در زمان بارداری دارند. به نظر می‌رسد زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن زودتر از جمعیت عمومی شیردهی با شیر مادر را قطع می‌کنند. یک مطالعه گذشته‌نگر با پرسشنامه که 454 زن را 7-3 ماه پس از زایمان مورد بررسی نمود نشان داد که 5/‌11‌% این افراد خودشان یک اختلال غذا خوردن را گزارش ‌کردند و احتمال شیردهی با شیر مادر طی 3 ماه پس از زایمان در این زنان به طور معنی داری کمتر بود.

 آیا اختلالات بارداری بر رابطه بین مادر و شیرخوار تأثیر می‌گذارند؟

تحقیق روی مادران مبتلا به اختلالات غذا خوردن نشان می‌دهد که این مادران ممکن است به طور خاص شیرخواران خود را هم در هنگام بازی و هم در زمان های غذا خوردن کنترل کنند. یک مطالعه مقطعی شاهددار روی فرزندان یک‌ساله مادران مبتلا به اختلالات غذا خوردن نشان داد که این مادران در مقایسه با شاهدها درمورد فرزندان خود خرده گیر‌تر بودند و برخوردهای بیشتری در حین غذا خوردن برای این مادران پیش می‌آمد. فرزندان این افراد در مقایسه با شاهدها به سمت وزن‌گیری کمتر گرایش داشتند و وزن فرزندان با نگرانی مادر درباره شکل بدن خود همبستگی معکوس داشت.

درمان زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن پیش از بارداری چگونه است؟

اختلالات غذا خوردن اغلب توسط پزشک عمومی بیمار تشخیص داده نمی‌شود و پژوهش‌ها مطرح‌کننده آن است که تنها 10‌% زنان مبتلا به پرخوری عصبی شناسایی می‌شوند و تنها نیمی از این افراد برای درمان ارجاع می‌شوند. جلسات مشاوره پیش از بارداری و اولین ویزیت پیش از زایمان فرصت‌های خوبی برای غربالگری اختلالات غذا خوردن هستند، چرا که مادران در این زمان‌ها پذیرش بیشتری برای توصیه و کمک دارند. راهکارهای موسسه ملی سلامت و تعالی بالینی غربالگری فرصت‌طلبانه در گروه‌های آسیب‌پذیر را توصیه ‌می‌کند . باید به زنان دچار اختلالات فعال غذا خوردن توصیه کرد که در صورت امکان تا زمانی که به طور عمده بهبود پیدا کنند بارداری خود را به تأخیر بیندازند. به ویژه در بی‌اشتهایی عصبی، درمان باید به بیمار ارایه شود و ارجاع زودهنگام به یک مرکز خدمات تخصصی اختلالات غذا خوردن ضروری است. باید از زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن که قصد بارداری دارند درباره داروها، به ویژه ملین‌ها، داروهای سرکوب‌کننده اشتها و دیورتیک‌ها که ممکن است در بارداری خطرناک باشند سوال شود. آموزش زودهنگام درباره تغییرات شکل بدن، ویار و استفراغ بیش از حد بارداری می‌تواند به آماده‌سازی مادر برای بارداری کمک کند.

درمان زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن در هنگام بارداری چگونه است؟

زنان مبتلا به یک اختلال فعال غذا خوردن باید به طور زودهنگام به یک متخصص مامایی که در زمینه بارداری‌های پرخطر فعالیت می‌کند و به طور ایدآل به یک مرکز خدمات تخصصی اختلالات غذا خوردن ارجاع شوند. میزان دسترسی به خدمات تخصصی اختلالات غذا خوردن در سطح انگلستان بسیار متفاوت است و ممکن است ارجاع بیمار به مرکز خدمات روانپزشکی محلی در اولین فرصت مناسب‌تر باشد.

 ویزیت‌های پیش از زایمان در مطب

پایش پیش از زایمان در حیطه مراقبت های اولیه برای زنان دچار مشکلات خفیف‌تر غذا خوردن و آنهایی که در مقابل ارجاع مقاومت می‌کنند مناسب‌تر است. شدت اختلال غذا خوردن باید در هر ویزیت بررسی شود . بیماران ممکن است به منظور ارایه حمایت روانی و پایش جسمی نسبت به افراد عادی نیازمند ویزیت‌های بیشتر و طولانی‌تری باشند. ارتباط خوب با ماما و متخصص مامایی، همراه با حساسیت زیاد در مکتوب کردن وجود یک اختلال غذا خوردن در یادداشت‌ها حایز اهمیت هستند. زنان مبتلا نیازمند راهنمایی در زمینه تغذیه خواهند بود. باید بر اهمیت غذا خوردن سالم به منظور فراهم کردن امکان رشد و نمو کودک تأکید کرد. هرچند در حال حاضر تأکید کمی بر پایش وزن در بارداری‌های بدون عارضه صورت می‌گیرد، افزایش وزن ممکن است نگرانی عظیمی برای زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن باشد. باید در همان اوایل بارداری درباره افزایش وزن با مادر بحث کرد. باید به وی گفت که میانگین افزایش وزن در یک بارداری طبیعی 14‌-8کیلوگرم است. همچنین توضیح نحوه افزایش اندازه شکم (ارتفاع فوندوس - سمفیز) با رشد جنین و اینکه ارتفاع فوندوس چگونه با سن بارداری همبستگی دارد و ادامه تقویت مثبت همگام با افزایش وزن مادر می‌تواند کمک‌کننده باشد.

درمان زنان مبتلا به اختلالات غذا خوردن پس از بارداری چگونه است؟

موضوعات نگران‌کننده پس از بارداری عبارتند از سلامت روانی مادر، شیردهی با شیر مادر و بدتر شدن اختلال غذا خوردن. ارایه توصیه‌ها و تشویق والدین به ارایه حمایت می‌تواند کمک‌کننده باشد. این مادران نیازمند حمایت بیشتری در زمینه شیردهی با شیر مادر هستند، چرا که بسیاری از آنها دچار مشکل می‌شوند و احتمال قطع زودتر شیردهی در آنها بیشتر است. عود اختلال را می‌توان با پایش وزن و پرسش درباره رفتار غذا خوردن و خودالقایی استفراغ شناسایی کرد. پرسش کردن درباره داروهایی نظیر ملین‌ها، دیورتیک ها و داروهای سرکوب‌کننده اشتها ارزشمند است. برخی مادران ممکن است به منظور تلاش برای کاهش وزن سریع از این داروها استفاده کنند بدون اینکه متوجه خطرات بالقوه‌ای باشند که شیرخوار در حال تغذیه از شیر مادر را تهدید می‌کنند. در صورت وقوع کاهش وزن سریع (که نگرانی درباره عود بی‌اشتهایی عصبی را بر می‌انگیزد)، ارجاع اندیکاسیون دارد. پرخوری عصبی و غذا خوردن‌های ناگهانی حجیم را بعضا می‌توان در جامعه و با راهنمایی‌های خودیاری درمان کرد. فلوکستین با دوز بالا (60 میلی‌گرم در روز) اثر اختصاصی علیه پرخوری دارد و در صورت ترکیب شدن با درمان خودیاری ممکن است به بیماران کمک کند تا کنترل خود را روی غذا خوردن بازیابند. در صورتی که مداخلات ساده کمک‌کننده نباشند یا اختلال غذا خوردن شدید یا با دیگر اختلالات روانی همراه باشد، ارجاع اندیکاسیون دارد. اختلالات غذا خوردن مشکلات نسبتا ناشایع اما مهمی در زنان سنین باروری هستند، چرا که می‌توانند تحت تأثیر بارداری قرار بگیرند و بر مادر و فرزند تأثیرات نامطلوب بگذارند. کادر 3 خلاصه‌ای از درمان زنان باردار مبتلا به اختلالات غذا خوردن را ارایه می‌کند. عناصر کلیدی درمان عبارتند از: تشخیص اختلال در مراحل اولیه؛ ایجاد ارتباط خوب با مادر و همسر وی؛ برقراری ارتباط واضح و شفاف با پزشک عمومی، ماما و متخصص مامایی؛ و داشتن آستانه پایین برای نظرخواهی از متخصص اختلالات غذا خوردن. این زنان اغلب نیازمند حمایت ادامه‌دار هستند بنابراین تداوم مراقبت‌ها نقش حیاتی دارند.

 

 

 

 

 

هیئت تحریریه نی نی سایت

ارسال نظر شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
2788

پربازدیدترین ها