شوهرم مثل اینکه فهمیده پشت سرمن حرف زدند.بخاطرهمین بمنگفت بلاکشون کن شمارمم اونا انقدرگفتندتوروخدابده بده دادموگرنه شوهرم بدش میومدک منشمارمو به کسی بدممخصوصااوناکه با من لجن حالا الانازواتساپ و خطم بلاکش کردم بعدتوواینستا هی درخواست میدن پیجم اولش بازبود دیدم یه عالمه پیام دادندکه فامطه جان قربونت بشم چرابلاککردی مارو ولی شوهرممیگفت پشت سرت نرفای بدی زدندخوشم نمیادحرف بزنی باهاشون خیلی تیکه اندازن ولی خب ول نمیکنند هی میگن چرامارو بلاک کردی زنگممیزنیم نمیگیره گوشیت من اصن خوشمنمیادازشون ولی چون تازه عروس بودم واسه عیداومدم خودشون گفتندتوروخداشمارتوبده منمگفتممحمداجازه نمیده رفتند به شوه متوجمع گفتنداقامحمدشماره خانمتوبگیریمازش امازه میدی شوه مم رودروایسی گفت باشه اخه ذاتشون خرابه ۳۰ یالشونه و دوستداشتن قبلاباصوهرمن دوست بشند ودخترجاریم میگفت قبلابمنگفتند که منودوست کن بامحمدالبته من که خورده ای ندارم ازشون ولی مثل اینکه پشت سرمنگفته یودندکه محمد اززنش سرته و میتونست بهترازازیناروبره بگیره شوهرمنم عصبیه به همشون فحش داده پشت سرمن بعدمتوهم ن حالت عصبی اومدگفت بلاکشون کن حالااونامول نمیکنندمنم اگ بگم هی زنگ میزنندشوهرممیگه خطتوعوض کن من خطمودوستدارم و کلی دوست صمیمی مجازی و واقعی دارمکتلگرامو واتساپمودارند شمارمودارند دوست ندارمعوض کنم ولی اینا مارموزن بنظرتون چی بگم ک نازاحت نشن جلوی روی ادمانقدرقربون صدقه میرن ولی پشت سر معلومنیس دیگ چ گفتندک شوهرممی.ه نه اصن باهاشون دمخودرنشو الانم بخصوص کمریضم و روتختم