من و شوهرم از پسرم عذرخواهي کردیم گفتیم ورزش هرچی دوست داری میذارمش گفت من تو کاراته مهارت دارم شوهرم گفت بزودی کاراته ثبت نامت میکنم پسرم هیجان زده شد باباشو بغل کرد
اتفاقا خواستم سال تحصیلی شروع شد دیگه نذارمش زبان بره گفت نه میخوام تا آخرش برم
خواهرشوهرم پسرش به زور تکواندو میرفت هرسری با کلی جر و بحث ثبت نامش میکرد دقیقا وقتی به کمربند مشکی داشت میرسید دیگه ادامه نداد هرچقد خواهرشوهرم گفت برو حداقل کمربند مشکیتو بگیر نرفت که نرفت. میگفت علاقه ندارم دوست ندارم خسته شدم
درضمن جریان مال چند سال پیشه نه الان مال قبل از کرونا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز