مامانای خوب من یه دختر یازده ماه دوست داشتنی دارم اما از وقتی که مامان شدم همیشه نگرانم اضطراب عجیبی از صبح تا شب همراهم مخصوصا هنگام غذا دادن به دخترم همش نگرانم نکنه غذاشو نخوره اینقدر این مساله تو زندگی من پر رنگ شده که روی همسرم هم تاثیر گذاشته دست خودم نیست نمی تونم این اضطرابو از خودم دور کنم همش نگران بچه هستم تورو خدا اگه کسی میتونه یه راه حلی پیشنهاد کنه زندگیم به روال عادی برگرده
ببین عزیزم به اونی که بالا سر ماست اعتقاد داری؟
اگه به خدا اعتقاد داری پس اضطراب معنا نداره همه چیزی تحت قدرت اونه در قرآن داریم "یدالله فوق ایدیهم" یعنی دست خدا بالای همه دست هاست پس استرس معنی نداره
شما همه چیز را بسپار به خودش به خدا اثرش را میبین دیدم که میگم
آره عزیزم درست میگی من خیلی تو بچه داری غرق شدم و غافل از خدای مهربون
همه چیز رو بسپار دست خودش که خودش بهترین حافظ هست
برای چند ساعت هم که شده سعی کن بچه رو پیش خانواده بزاری و بری خرید یا استخر یا پیش دوستان .
باید یک کمی ازش جدا بشی.
برای چند ساعت هم که شده سعی کن بچه رو پیش خانواده بزاری و بری خرید یا استخر یا پیش دوستان .
باید یک کمی ازش جدا بشی.
سلام عزیزم. من بهت پیشنهاد می کنم که به یه مشاور مراجعه کنی. چون اضطرابی که در درون وجود داره به شکل های مختلفی خودش رو نشون می ده و اصلا ممکنه ریشه چنین اضطرابهایی چیز دیگه ای باشه که خودت فکرشم نمی کنی. اضطرابی که تبدیل به یه نوع وسواس بشه و بخواد روی زندگی اثر بذاره طبیعی نیست، مسئله پیچیده ایه و نیاز به کمک گرفتن از دیگران داره.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز