اون لیاقته خواهر خوبی مثل تورو نداره..
بتو حسودی میکنه،
و بخاطر سنه کمشه، تحت تاثیر محیطه، مدرسه، خونه، بیرون، موبایل، همه چی باعث میشه ک غیرقابل کنترل بشه، فک کنم بزرگتر بشه متوجه بشه ک چقدر زحمت کشیدی براش و متوجه نبوده
ولی من هیچوقت دوست نداشتم احساسی به اسم "حسادت" وارد روابط خواهرانمون بشه
هیچوقت نذاشتم کسی باعث این موضوع بشه
نذاشتم بینمون اختلاف بیوفته
این حس از کجا اومد؟!نمیخوام قبولش کنم ولی انگار واقعا وجود داره
تو مسئول درست کردن رفتار اون نیستی سایه تو هیچ مسئولیتی نداری کاری بکارش نداشته باش بزار هرکاری دلش میخواد بکنه اگر ضربه ایی هم بخوره نمیگن چرا خواهرش مواظبش نبود میگن والدینش کجا بودن
من این حرفو بهمه میگم یعنی تجربش کردم هرچی دم دستی باشی و تو دست پا باشی ازت دور میشن ولی اگه همرو سگ محل کنی بیشتر جذبت میشن
دلم نمیاد بذارم آسیب ببینه
مسئله فقط خواهرم نیست،مادرمم ازم میخواد حامیشون باشم
چطوری میتونم مادرمو ناامید کنم؟!
اون از اینکه خواهرم داد بزنه تعجب نمیکنه ولی این رفتار و حتی طرز حرف زدن رو هیچوقت از من ندیده و وقتی ببینه به معنای واقعی کلمه دلش میشکنه
چون فقط به من امید داره
همیشه هم بهم میگه و به ثابت شده
ربطی بتو نداره اصن، واقعا بتو ربطی نداره
تو تمام تلاشت و کردی ولی این ی چیزه فطریه و اصلا ارتباطی ب کارهای تو نداره
اون بچس و همچنین ی دختره، ناخودآگاه بعضی وقتا ممکنه حسادت کنه، منم خواهر دارم، میفهمم، اونم بعضی وقتا اینجوریه، اونم وقتی رفتار بقیه رو میبینه متوجه حسادتش میشم، وقتی ک چش غره ریزی بمن میره..
تو کاری نمیتونی بکنی جز زمان، زمان خودش بزرگش میکنه، سایه بچه ها خیلی حسودن، دس خودشون هم نیست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز