یادت میاد میگفتم دستاشو گرفتنی،دستش عرق میکنه و خ سرده
--
خودشم فک کنم فهمیده بود..
یذره دستم تو دستاش قفل بودنی ب بهونه درست کردن موهاش دستشو ازم میگرف
و فک میکرد بدم میاد..
ولی یبار موقعی ک میخواست دستشو ازم بگیره
جوری محکم دستشو گرفتم و نزاشتم تکون بخوره
ک خودشم خندش گرف و ول نکرد
منم دمای بدنم گرمه
اینم سرده
دمای بدن من با دستای این تنظیم میشه(:
اصلا کیوتیم
امروز بیس چاری بغلم بود
ینی نگا آرامش خاصی داشتم کل امروزو