بزار بگم واقعا تحمل ندارم..هرچه بادا باد😂
ریحانه دوست مجازی من بود
یادم نیس چطور اشنا شدیم
یا چی شد
ولی یادمه جوری بودیم ک یبار دعوامون شده بود همه گفتن شمارو بکشن نمیتونن ازهم جدا کنن
و جدیم بنظر اونطوری بود
امسال کنکوریه>
بگذریم از این بحثا
ولی خیلی رو کارام زوم بود
حتی ناهار خوردنمم میپرسید ک خوردی یا ن؟ چی خوردی
ینی در این حد بخدا اقرار نمیکنم
...
ینی گذشت
بارها باش تلفنی حرف زدم اون اواخر
ینی نگا یادمه قشنگ چن ساعت باهاش تلفنی حرف زدم
البته تو شاد من شمارشو داشتم اون نداش
بخاطر همون تماسامون تو شاد بود
خیلی مهربون بود
حالا میفهمم اذیتم نمیکرده
حالا میفهمم با حرفام چن بار دلشو شکوندم
حالا میفهمم اون لطفی ک در حقم کرده حتی ی هزارمشم بک نکردم و نبودم باهاش
وایی ینی رسما میفهمم الان باش چیکار کردم
بعد کنکورش بش پیام میخوام بدم
ن برای عذرخواهی
میخوام فق کارایی ک نکردم واسشو بکنم..