|
مشاهده متن کامل بحث +
709590 بازدید
|
204480 پست
@marneyyyyyy
@violet_d
@army_cute
@army_kdramer
اگه کسی جا موند بتگید
شوگولیو یادم رففف
هیتر . توهین: گزارش زدن توسط کل گروه
من نمیخوام مشکلاتمو حل کنی نمیخوام ناراحتی هامو باهات شریک شم خودم از پسشون برمیام ولی تو فقط اون آغوش گرمی باش که وقتی از جنگیدن خسته میشم، بهش پناه ببرم همین
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بچه کورد.لبیک یامهدی سن ۱۸تا۲۵ سالگی خیلی عجیبه، بعضی ها هنوز گواهی نامه نگرفتن، بعضی ها دارن ی شرکت اداره میکنن، بعضی ها تاحالا هیچ رابطه ای نداشتن، بعضی ها بچه دارن، بعضیا دارن تو کشورای مختلف سفر میکنن، بعضی ها برای بیرون رفتن از خانوادشون اجازه میگیرن،تو این بازه سنی همه چی ممکنه.
بچه کورد.لبیک یامهدی سن ۱۸تا۲۵ سالگی خیلی عجیبه، بعضی ها هنوز گواهی نامه نگرفتن، بعضی ها دارن ی شرکت اداره میکنن، بعضی ها تاحالا هیچ رابطه ای نداشتن، بعضی ها بچه دارن، بعضیا دارن تو کشورای مختلف سفر میکنن، بعضی ها برای بیرون رفتن از خانوادشون اجازه میگیرن،تو این بازه سنی همه چی ممکنه.
بچه کورد.لبیک یامهدی سن ۱۸تا۲۵ سالگی خیلی عجیبه، بعضی ها هنوز گواهی نامه نگرفتن، بعضی ها دارن ی شرکت اداره میکنن، بعضی ها تاحالا هیچ رابطه ای نداشتن، بعضی ها بچه دارن، بعضیا دارن تو کشورای مختلف سفر میکنن، بعضی ها برای بیرون رفتن از خانوادشون اجازه میگیرن،تو این بازه سنی همه چی ممکنه.
خدا نکنه صد بار گفتم جونتونو سر چیزای با ارزش بزارین
عاااا دیگ نشد عسلی خواهشا با من از این حرفا نیا
بچه کورد.لبیک یامهدی سن ۱۸تا۲۵ سالگی خیلی عجیبه، بعضی ها هنوز گواهی نامه نگرفتن، بعضی ها دارن ی شرکت اداره میکنن، بعضی ها تاحالا هیچ رابطه ای نداشتن، بعضی ها بچه دارن، بعضیا دارن تو کشورای مختلف سفر میکنن، بعضی ها برای بیرون رفتن از خانوادشون اجازه میگیرن،تو این بازه سنی همه چی ممکنه.
https://abzarek.ir/service-p/msg/886587 امشب هم درست مثل شب های قبل به پشت بام رفتم تا کمی با ماه هم صحبت شم.
چون آخرین باری که دیدمت بهم گفتی بعد از من حرفهات رو به ماه بزن قول میدم که ماه من رو هم در جریان حرفهات بذاره اما امشب خبری از ماه نبود، آسمون جوری ابری بود که با خودم گفتم نکنه هوای دلت گرفته؟ چون بهم گفته بودی رابطهی خوبی با ماه و آسمون داری، شاید اینبار ابرا با اومدنشون میخوان غمی که تو توی دلت داری رو با من در جریان بذارن.میبینی ژنرال من؟ حتی آسمون هم فهمیده که درد تو درد منم هست.
- هانیکو