چادر نماز گل گلی پشت بومای کاگلی اون حوض و اون فواره ها اون باغ و اون پروانه ها
سر کوچه تابستونا این پا و اون پا کردنا با بچه ها گپ زدنا به انتظار ایستادنا
تا تو بیای و رد بشی بلای جون من بشی
یادت میاد تو پنجدری گفتم که خاطرخوات شدم
تو هشتی دم خونتون گفتم هواخواهت شدم
تو هشتی دم خونتون گفتم خاطرخواهت شدم