2777
2789
عنوان

دورهمی رفقا دت دت آی لایک دت 💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻👀

| مشاهده متن کامل بحث + 636183 بازدید | 183767 پست
اینی مینی مانی مو

🏃🏻‍♀️💃🏻

من نمی‌خوام مشکلاتمو حل کنی نمیخوام ناراحتی هامو باهات شریک شم خودم از پسشون برمیام ولی تو فقط اون آغوش گرمی باش که وقتی از جنگیدن خسته میشم، بهش پناه ببرم همین 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

Ты цунами, моя вода!♫!

تو یه سونامی هستی، آب من

Ты унесешь меня туда!♫!

من رو با خودت میبر ی

Где мы плывем, ты мой залив!♫!

باهم شنا میکنیم، تو ساحل من هستی

Ты цунами, ты цунами!♫!

تو یه سونامی هستی، تو یه سونامی هستی

Ты цунами, моя вода!♫!

تو یه سونامی هستی، آب من

Ты унесешь меня туда!♫!

من رو با خودت میبر ی

Где мы плывем, ты мой залив!♫!

باهم شنا میکنیم، تو ساحل من هستی

Ты цунами, ты цунами!♫!

تو یه سونامی هستی، تو یه سونامی هستی

Ты катастрофа, я тону!♫!

تو یه فاجعه ای، من دارم غرق میشم

L’âme en peine

روحم دچار مشکل شده

Il vit mais parle à peine

زندگی میکنه اما به سختی صحبت میکنه

Il l’attend

در انتظاره

Devant cette photo d’antan

جلوی این عکس قدیمی

Il, il n’est pas fou

اون دیوونه نیست ( روحم دیوونه نیست )

Il y croit c’est tout

فکر میکنه که اون وجود داره

Il la voit partout

همه جا اون رو میبینه

Il l’attend debout

منتظر اون ایستاده

Une rose à la main

با گل رزی در دست

A part elle il n’attend rien

بجز داشتن اون انتظار دیگه ای نداره

Rien autour n’a de sens et l’air est lourd

چیزی در اطرافش حس نمیکنه و هوا سنگینه

Le regard absent

با نگاهی غائب

Il est seul, et lui parle souvent

تنهاست و با اون صحبت میکنه ( در تنهائیش با نگاهی خیالی صحبت میکنه )

Il, il n’est pas fou

دیوونه نیست

Il l’aime c’est tout

اون رو دوست داره

Il la voit partout

همه جا اون رو میبینه

Il l’attend debout, debout

منتظر اون ایستاده و ایستاده

Une rose à la main

با گل رزی در دست

Non, non plus rien ne le retient

نه اون چیز بیشتری حفظ نکرده

Dans sa love story

در داستان عشق اون

Dans sa love story

در داستان عشق اون

Dans sa love story

در داستان عشق اون

Sa love story

داستان عشق اون

귓가엔 느린 심장 소리만 bump, bump, bump

ضربان قلبم به آرومی تو گوشم ميتپه بامپ، بامپ، بامپ


벗어날래도 그 입속으로 jump, jump, jump

حتي اگه سعی كنم ازش فرار كنم، تو دهنم ميزنه، میپره، میپره، میپره



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌















































































































































































..
















































من نمی‌خوام مشکلاتمو حل کنی نمیخوام ناراحتی هامو باهات شریک شم خودم از پسشون برمیام ولی تو فقط اون آغوش گرمی باش که وقتی از جنگیدن خسته میشم، بهش پناه ببرم همین 

میشه خدا رو حس کرد؛ تو لحظه های ساده

تو اضطرابِ عشق و گناه بی اراده!

بی عشق عمر آدم بی اعتقاد میره؛ هفتاد سال عبادت یک شب به باد میره!


وقتی که عشق آخر، تصمیمشو بگیره…

کاری نداره زوده یا حتی خیلی دیره!

ترسیده بودم از عشق؛ عاشقتر از همیشه!

هر چی محال میشد؛ با عشق داره میشه… انگار داره میشه!

از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست

دلخوش به فانوسم نکن اینجا مگر خورشید نیست

با حس ویرانی بیا تا بشکند دیوار من

چیزی نگفتن بهتر از گفتار تو تکرار من



یادش بخیر من ۱ سالم بود اینو میداد🥲

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌















































































































































































..















































‌.

من نمی‌خوام مشکلاتمو حل کنی نمیخوام ناراحتی هامو باهات شریک شم خودم از پسشون برمیام ولی تو فقط اون آغوش گرمی باش که وقتی از جنگیدن خسته میشم، بهش پناه ببرم همین 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   دخترپاییزی8608  |  5 ساعت پیش
توسط   مهدیهامو  |  7 ساعت پیش