من که خودمم نمیفهمیدم حامله ام شوهرم رفته بود سرکار بعد سرکار دیدم تست گرفته میگه برو بگیرش ببین چی میشه منم وقتی گرفتم باورم نشد لامصب شوهرم حساب همه چیو داشت
من دیروز فهمیدم باردارم...همیشه تو فانتزیام سورپرایزش میکردم و میگفتم باردارم
دیروز عین این جن زده ها انقد جیغ کشیدم اول صبحی اومد گفت چیشده😑بی بی رو دستم دید کلی
بغلم کردو شکممو بوس کرد😌
از رمانیک بازی خ متنفرم
برا بارداری سوم میگم
تو نی نی سایت تاپیک درمورد جاریم زدم و کلی از رفتار حسودش با بچه ها بحث میکردیم و تو عالم خودم بودم یهو همسرم زودتر از وقت کاریش اومد خونه و یه بی بی چک دستش بود گفچ پاشو همش سرت تو نی نی سایته بلند شو این بیبی چکو امتحان کن ببینم چته که سه روزه گیر دادی بی بی بخر
منم گفتم خب حالا زوده
بعد گفت اون گوشیو میزاری زمین یانه منم سریع بیبی رو ازش گرفتم رفتم دسشویی
بعد خیلی ریلکس بیبد رو امتحان کردم و خیلی ریلکسسسسسس
بعد داشتم خودمو میشستم که یهو چشمم به دو خطه شدن بیبی افتاد یعنی چشام تا آخرین حد باز شد 😳 شلوارمو نکشیدم بالا و با همون شلوار پایین پریدم تو حال با یه صدای دو رگه گفتم بدبخت شدیم حاملم😭😭😭 فقط گفت خاکــــــ تو سرم
بعد دو روز به خودم اومدم و به فکر سقطش شدیم
ولی اول از دوستای نی نی سایت نظر خواستم همه گفتن قاتل نکن 😢😥
منم با مامانم هم مشورت کردم اونم گفت نکن و خدا خودش خواسته و حکمتیه خلاصه الان من بایه شکم قلنبه در خدمتتونم😘😍
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز