2777
2789
عنوان

چطوری به همسری گفتین که باردار هستین؟

| مشاهده متن کامل بحث + 82956 بازدید | 611 پست
من دفعه اول که باردار شدم تو نمازخونه دانشگاه دراز کشیده بودم یکی از همکلاسام گفت تو حامله ای از قیافت معلومه
نزدیک دانشگاه داروخونه بود رفتم بی بی چک خریدم و تو دانشگاه گذاشتم مثبت شد زودی زنگ زدم به شوشو خبرش کردم اونم اومد دانشگاهو باهم رفتیم ناهار بیرون
این نی نیم سقط شد
دفعه دوم بی بی جمعه بود بی بی چک و گذاشتم دیدم مثبته اومدم بیرون شوشو نگام کرد گفت خدایی مثبته مگه نه ؟پریدم بغلشو گفتم اره
اینم 8 خرداد امسال سقط شد که روز تولدم بود

دیگه نه من ذوقی دارم واسه بچه نه شوشو اصلا اگه بی بی چکم مثبت شه میشینم گریه میکنم و از خدا میپرسم که دوباره کی میخواد ازمون بگیره و منو و شوشو رو داغون کنه
میشه یه صلوات برای سلامتی نی نیم بفرستین ❤❤❤❤❤
آرزوی علی حتما برو پیش متخصص زایمان
چون دو تا سقط داشتی راهنماییت می کنه چه موقع باردار بشی که خدایی نکرده ضرری نداشته باشه
انشاالله بزودی زود یه نی نی سالم خدا بهتون بده و صدالبته صالح
فروش انواع پسته درجه یک صددرصد تضمینی در آجیل و خشکبار شهبارwww.shahbar.ir

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


ما خرداد تصمیم گرفتیم به نی نی دار شدن. تو مردادماه بود که خواب دیدم یه پسر بور دارم... از اون خوابا بود که حس می کنی الکی نیست. اون موقع هیچی به همسرم نگفتم اما تا پریودم یه روز عقب افتاد رفتم بی بی چک خریدم. مثبت شد چیزی به بابی بچه نکفتم. شب یه شام خوب دست کردم. (خواهرزادم اون موقع پیم بود) بعد از شام بهش گفتم برو تو اتاق رو میز توالت رو ببین. بی بی چک رو با یه کارت گذاشته بودم. رفت تو لتاق (من نمی تونستم به خاطر خواهرزادم که اون موقع ازش نگهداری می کردم خیلی ذوقمو نشون بدم و اون موقع هم نمی خواستم بفهمه تا آمادش کنم)
همسرم تو اتاق غش کرده بود از خنده. بعد می گفت من خط قرمز کشیدم و سر کاریه!!! (باورش نمی شد به این سرعت اونم تو 35 سالگی نتیجه بگیریم) بعدش هم همش می گفت بچه پررو!!!
خدایا ممنون که مرا زن آفریدی و مادرم کردی تا لذت عشق واقعی را بچشم
2805
ساعت شش صبح که بى بى گذاشتم و در کمال تعجب مثبت شد بعد از چند دقیقه که از شوک دراومدم رفتم کنارش بیدارش کردم گفتم بى بى مثبت شد بیا ببین
شوهر باذوق من هم که نمیتونه از خوابش بگذره به زور چشماشو باز کرد و خندید گفت مبارکه حالا بعدا میبینم و ادامه خواب...
حال کردین چه شوهر باذوقى دارم
به خاطر بسپار! همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است. آرام...بی صدا...همیشگی
شوهر من از همه بی ذوق تر بوده پس :)
من بار اول که باردار شدم ناخواسته بود دو سال از ازدواجمون می گذشت ولی هنوز موقعیت مالی مون جوری نبود که بتونیم بچه دار بشیم. باردار که شدم جفت مون ناراحت بودیم. بعد پذیرفتیم ولی دو ماهه باردار بودم که سقط شد و خیلی خیلی ناراحت شدیم و گریه کردیم.
بعد از دو سال بعد که خواستیم بچه دار بشیم سه ماه دارو مصرف کردم ولی هر ماه بیبی چک منفی بود.
بعد که مثبت شد آوردم با کلی ذوق و شوق به همسرم نشون دادم. سرش رو از لب تاب بالا آورد و گفت یه جوری ذوق می کنی انگار بار اولته
البته درکش کردم. چون با هم صحبت کرده بودیم که تا وقتی قلب بچه تشکیل نشده بهش امیدوار نباشیم که مثل بار قبل دپرس بشیم
من بخاطر عقب افتادن پری رفتیم دکتر همسری هم همراهم بود شک داشتم اما نه صددر صد دکتر از اورژانسی نوشت که همون موقع انجام بدم تا منتظر جواب بودیم همسری میگفت بستی بخورر بستنی گرفته بود میگفت شاید نینی بخواد کلی شوخی اینااهی بخنده میگفت بخورر میخندید وقتی جواب ازو گرفتیم من شوکه شدممم خودشم خوشحاللللل میخندید میگفت دیدی گفتم بستنی بخورر نی نی یخوام بعدش کلی کیک وشیرینی از دوقش خرید زودتر از من به مامانم اینا بقیه گفت
برای من برعکس بقیه بود ......

من اصلا فک نمی کردم نی نی داشته باشم ... فقط بخاطر اینکه پری عقب افتاده بود رفتم آز دادم که بعدش امپول بزنم پری بیاد ....به همین خاطر صبح با شوشو رفتیم آز دادم و من رفتم سرکار . گفتن ساعت 4 بیا نتیجه رو ببر . ماه رمضون بودو 2 هفته ای بود که روزه ام می گرفتم . بعدش ساعت 2 رفتم خونه دیدم پشت در واحدمون یه برگه چسبیده .نزدیک که شدم دیدم نتیجه آز بود و همسری زودتر رفته گرفتش .... وقتی در و باز کردم همسری خونه بود کلی دس و جیغ و هوراااااااااااااااا داشتیم ......................
طراحی و اجرای تم جشن های شما با قیمت مناسب و کیفیت باورنکردنی* ** شماره تماس و وایبرر: 09365037895 ***
وقتی همسری بی بی گرفت سریع امتحان کردم جوابش مثبت شده بود و به همسرم از بس ذوق زده بودم گفتم مثبت شده وایشون کلی خوشحال و بوسه کرد


ولی یکی رولازم داشتیم به این مادرشوهرم بقبولونه!!چون وقتی بهش گفتیم باردار هستم و بی بی گذاشتیم مثبت شده اصلا باورش نمی شد می گفت تا آز ندید من باورم نمیشه خلاصه به اجبار مادرشوشو الکی یک آژمایش خونم دادم که اونم خداروشکر مثبت بودگرچه دکتری که داشت می نوشت بهمون گفت همان بی بی درسته اگر مثبت نشان داده


آخه دختر خودش یکسال بود تو اقدام بود وآخر با دوا درمان وتحت نظر پزشک خداروشکر باردار شد ...
خدای مهربانم!!ازامروزتمامی مشکلاتم را بامداد ونعمتهایم را باخودکار می نویسم.میدانم تمام مشکلاتم را باپاکن مهربانی پاک خواهی کرد!!
مامانا تو رو خدا واسه ما منتظرا هم دعا کنین زودتر به شو شو هامون خبر بارداریمونو بدیم من که سه ساله منتظرم
الهى،تو را مى خوانم که بهترینها هستى،پس به بهترینهایم ، بهترینها را عطا کن
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز