شوهرم حتی حاضر نمیشد منو نگاه کنه،حتی ب خودش اجازه نداد از ماشین پیاده بشه بیاد دستمو بگیره،از آرایشگاه تا سالن همش سرم غر میزد،میگف تو امشب برا من خوشکل نکردی،یا حتی اومدم خونشون لباسمو کمکم نداد در بیارم رفت بیرون پیش باباش،ک وقتی خاهرش سرش داد زد اومد داخل کمکم داد،اون لحظه اشکام داست دونه دونه از چشام می اومد پایین ولی دم نزدم،،همش ب خاطر این بود ک مامانو خاهرش بهش گفته بودن ک بلباس محلی ک با میگیم عروس باید بپوشه روز اول ولی من دوست نداشتم بپوشم،دلم گرفته،الان یه دفعه ای یادم افتاد،بهترین روز عروسیم شد بدترین روز زندگیم،خیلی نقشه ها داشتم ک همش پرید،شما از عروسیتون راضی بودین؟چه طوری اون روز رو فراموش کنم کمکم کنین
دقیق نفهمیدم مگه خودتون خونه نداشتین؟ چون مامان و خواعرش گفتن لباس محلی بپوش و نپوشیدی شوهرت غر میزده؟
چن وقته عروسی کردی
عه روز عروسیم رو برات تعریف کنم افسردگی میگیری خودت میشینی ب حال من های های گریع میکنی
منم راضی نبودم.رفتار شوهرم خوب بود.ولی آرایشگر گند زده بود ب صورتم
هعییی💔🚶♀️
اخییییییی بگردم
همه یه سری خاطرات بد دارن.مهم نیست.گذشته رو رها کن
منم خاطره بدی دارم از روز و شب عروسیم اما خب سعی کردم کم کم خوشیهارو جایگزین تلخی اون شب کنم تا الان فقط یه ذره واسم بی اهمیت شده
بالاخره لباسی که همسرت راضی میبود رو باید میپوشیدی،یا قبلش راضیش میکردی،شوهر منم اینطوره،یدنده و لجباز،اگه به حرفش نکنم زندگیمو زهر میکنه
[QUOTE=235168960]دقیق نفهمیدم مگه خودتون خونه نداشتین؟ چون مامان و خواعرش گفتن لباس محلی بپوش و نپوشیدی شوهرت غر میزد ،نه عزیزم از خودمون خونه نداشتیم،اره
تونستی مادر خواهرش رو ببخشی؟
من بودم تااخر عمرم نمی‌خواستم ببینمشون بخاطر خراب کردن بهترین شبم
چه لباس محلی؟ طرفای ما هم عروس لباس ترکی میپوشن رسمشون اینه دیگه وقتی وصلت میکنی با رسم و رسوم باید پیش بری
عزیزم شوهرت اصلا دوست داره؟؟؟؟ با میل و رغبت خودش باهات ازدواج کرده؟؟؟؟؟
منم روز عروسی با شوهرم دعوام شد
سر دسته گل😄
منم از عروسیم راضی نبودم
خانواده شوهرم یه عروسی گرفتن که فقط گرفته باشن خیلی سطح پایین بود ولی بهش فکر نمیکنم ۱۰ سال گذشته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز