زن دایی شوهرم داشت بهم میگفت چایی زیاد نخور لاغر میکنه .
میحوای چاق شی چاییو کم کن . از این حرفا . بعد من داشتم از در میرفتم بیرون داشت به مادرشوهرم میگفت که آره زیاد نزار بخوره کم خونی میاره .
بعد مادر شوهرم گفت جهنمه کیمین . یعنی به جهنم .
نمیدونست من پشتشم .
خیلی ناراحت شدم . نیست من اینجا غریبم واسه همین زن دایی داشت به مادرشوهرم میگفت .
هیچی نگفتم رفتم تو اتاق گریه کردم .
به نظرتون بهش بگم .؟