2777
2789

به سقف نگاه میکنم لامپ جیغ میکشد

پایان سال 1402 بیماریم تموم شده   لیسانسمو گرفتم  شاغل شدم  طلاقمو گرفتم با تمام حق و حقوقم  تهمتی که منو به دادگاه انداخت رو به تنهایی ردش میکنم  ارزوهامو تو امضا نوشتم که روزی که رسیدم بهش پایینشو امضا کنم و بنویسم بهشون رسیدم  

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اینهمه ادم اونجا یعنی سم خوردن؟؟ 

لذت ببر از اون محیط 

بهتر از رستوران نیس یعنی 😂😂

من نمیدونم چرا به هر کی میگم الهی یکی لنگه خودت بیفته وسط زندگیت بهش برمیخوره ☹️☹️☹️ یعنی خودشونم میدونن شخصیتشون  در حد نفرینه😆 ولی ای کاش خودم یکی مثل خودم بیاد تو زندگیم ، شبانه روز دعا میکنم ، شما هم که داری میخونی دعا کن 🤗
وااای جدی میگی ؟؟؟ تو رو خدا بگو چطوری ای .

نمیتونم از دست کسی چیزی بخورم همش احساس میکنم میخوان منو بکشن😣

چند روز پیشم تو خیابون بودم تشنم شد ترسیدم برم آب بخرم 

نمیتونم خونه کسی که زیاد باهاش راحت نیستم چیزی بخورم 😩

به قرآن دیگه روانی شدم

دکتر و روانشناس و هزار کوفت و زهر ماری رفتم ولی فایده نداشت

جدیدن توهم بیماری زدم


من خدا را در قمقمه آب یافته‌ام ‏در عطر یک گل ‏در خلوص برخی کتاب‌ها و حتی نزد بی‌دینان  اما تقریباً هیچگاه وی را نزد آنانی که کارشان مدام سخن گفتن از اوست نیافته‌ام.
نمیتونم از دست کسی چیزی بخورم همش احساس میکنم میخوان منو بکشن😣 چند روز پیشم تو خیابون بودم تشنم شد ...

وای منم چند روز پیش رفتیم خونه دوست شوهرم ناهار آورد لب نزدم ناراحت شدن .😑🥺

وای منم چند روز پیش رفتیم خونه دوست شوهرم ناهار آورد لب نزدم ناراحت شدن .😑🥺

خیلی بده

نامزدم دیگه از دستم خسته شده 🥺

من خدا را در قمقمه آب یافته‌ام ‏در عطر یک گل ‏در خلوص برخی کتاب‌ها و حتی نزد بی‌دینان  اما تقریباً هیچگاه وی را نزد آنانی که کارشان مدام سخن گفتن از اوست نیافته‌ام.
پیش دگتر رفتم .ولی تاثیری نداشت .

وقتی افکارمنفی به ذهنت هجوم میاره تمرکزنکن روی آن یه چیزمثبت جایگزینش کن مثلا فورابگودوباره شروع کردی بسه من بهت اهمیت نمیدم خداوندنگهدارمن هست وهیچ نیرویی قوی ترازآن نیست ،لطفابه افکارمنفی پروبال نده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز