2777
2789
عنوان

جراحی بینی 3

| مشاهده متن کامل بحث + 5015482 بازدید | 66528 پست

لنز سخت رو افرادی که قوز قرنیه دارن استفاده میکنن که یه مقدار انحنای قرنیه رو کم کنه و دو بینی رو کمتر میکنه خیلی نه ولی بهتر از عینکه امممما خوب تحملشم یکم سخته مثلا نمیشه کل روز تحملش کرد ولی طرز استفاده و نگهداریش همون طوره 

دخترم به معجزه ایمان دارم 😔
لنز سخت رو افرادی که قوز قرنیه دارن استفاده میکنن که یه مقدار انحنای قرنیه رو کم کنه و دو بینی رو کم ...


خیلی ممنونم عزیزم 🌷🌷❤❤

در پیش باطلان جهان حرف حق مگو / منصور شد هلاک ز حق گفتن این چنین🕊🖤   اگر نه لایکتون کردم نه پاسخی دادم به احتمال خیلی کم ندیدم نوتیفتون رو... و به احتمال خیلی زیاد شایسته جواب دادن ندیدمتون.../  درخواست دوستی نمیپذیرم حتی شما دوست عزیزم🧡 /

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



خاطره روز عمل بینی :

خب سلاااااااام چطورید ؟

ساعت شش ونیم صبح پذیرش شدم ...اولین نفر بودم و رفتم تو اتاق داشتم لباسامو عوض میکردم که دیدم بابام داره زنگ میزنه (بخاطر کارش نتونست بیاد )با یه بغضی گفت ببخشید که اونجا نیستم ولی دلم باهاته اینو که گفت منم شرو کردم به گریه تو همین حین داشتم لباسامم میکردم برم یه لباس ابی پررنگ ....یکم طول کشید تا بفهمم لباسه چجوریه   

توهمین حین یه نفر دیگه هم اومد که اون نفر اول بود ..و منم نفر دوم ...خلاصه یکم نشستیم صحبت کردیم ....بعدش فهمیدم که تختم وشماره اتاقمو اشتباه اومدم   

بعد از عوض کردن تخت پیدا کردن تخت درست نگهبان اومد بالا و به همراه ها گفت که برید پایین تا ده حق ندارید بیاید بالا     مامانمم یکم مقاومت کرد ولی در اخر رفت 

اون روز دکنر چهار تا عمل داشت .....خلاصه همه مریضا اومدیم تو یه اتاق شرو ع کردیم به حرف زدن البته بیمار اول رو ساهت ۷و نیم بردن ....

همینجور که داشتیم صحبت میکردیم اسممو صدا زدن یهو قلبم تندتند شروع کرد به زدن  

وقتی کسی هدفی را غیر از آنچه همه دارند دنبال کند می‌گویند :یا خداست   یا شیطان   
خاطره روز عمل بینی : خب سلاااااااام چطورید ؟ ساعت شش ونیم صبح پذیرش شدم ...اولین نفر بودم و رفتم ت ...


😍😍😃😃مبارکههههههه❤❤خوشحالم ک حالت عالیه🌹🌹😃👌👌

در پیش باطلان جهان حرف حق مگو / منصور شد هلاک ز حق گفتن این چنین🕊🖤   اگر نه لایکتون کردم نه پاسخی دادم به احتمال خیلی کم ندیدم نوتیفتون رو... و به احتمال خیلی زیاد شایسته جواب دادن ندیدمتون.../  درخواست دوستی نمیپذیرم حتی شما دوست عزیزم🧡 /

خاطره روز عمل قسمت دوم :

رفتم و بهم دوتا قرص داد گفت با یکم اب بخور ...خوردم برگشتم پیش بچه هایی که جمع شده بودیم.....ساعت ده و نیم بود رفتم تو اتاق  عمل پرستار ازم چندتا سوال پرسید بعدشم مامانم و صدا زدن ...منم هکونجا که منتظر بودم هر از گاهی که در باز میشد مامانم و میدیدم ....

خلاصه پرستاره دستمو گرفت .وبرد تو اتاق اصلی گرفتن دستم خیلی بهم حس خوبی داد اونم توسط یه ادم غریبه   رفتم تو یه اقایی اومد گفت گره لباستو باز کن استیناتو در بیاد ...نترس روت پوشیده اس خلاصه همینجور صحبت میکرد که من نترسم ...بعد یه اقا دیگه اومد اونم اسممو پرسید و یکم شوخی کرد باهام ...خواست سرم بزنه ...منم اولین بارم بود  خیلی هم درد داشت بهش گفتم گفت اولش یکم سوز داره همین موقع دکتر اومددید ترسیدم گفت نترس فک کن یه پروانه میخواد بشینه رو دستت  ...دکتر گفت دفاعیه اخرت؟  منم گفتم میخوای چیکار کنی گفت این کارو میکنم و........گفت از طراحیت خوشت اومد ؟گفتم نه نوکش خیلی دراز بود گفت خب باشه پروجکشنشو کم میکنم با اینکه کار سختیه و رفت .......منم بعدش یادم اومد بهش نگفتم بهش قوس بده  به اون دو تا اقا گفتم دیگه تا بیهوش شم دکتر نمیاد گفت کاریش داری؟گفتم یادم رفت بهش بگم قوس بده اقاهه گفت نترس بینیت خورش قوس میخوره بخاطر پل

دیگه یه دکتر اومد بهم یه امپول زد همینجور که دلشتم نگاه لامپا میکردم چشمام سنگین شد و...   ...فقط یه صحنه لور از ریکاوری یادمه اونم داشتم گریه میکردم یکی هم بهم گفت گریه نکنیا بدتر میشی   دیگه اوردنم تو بخش ساعت ۱۲ونیم یا یک بود دندونام خیییییییلی درد میکرد ردیف بالا .....کمتر از دماغم   راستی وقتی هم بهوش اومدم بالا نیوردم ولی هم اتاقیم بنده خدا تا میتونست بالا اورد منم منظور شایلین از مایع زرشکی رو فهمیدم  ساعت هشت بود  که دستیار دکتر اومد و مش ها رو کشید بیرون خیییییییییلی درد داشت خیلی     

منم دیگه خوابیدم شبم همونحا موندم..... 

وقتی کسی هدفی را غیر از آنچه همه دارند دنبال کند می‌گویند :یا خداست   یا شیطان   

روز دوم هم یهو خیلی زیاد ورم کردم زیر چشمم هم اندازه سه سانت فقط زیر چشمم کبود شده 

....راستی روز عمل مامانم که پشت اتاق عمل منتظر بوده یکی از خانما گفته هفته پیش همون بیمارستا یکی زیر عمل به رحمت خدا رفته 

مامانم میگه از ترس حالت فلج شد پاهام خلاصه مراعات همراه های بیمارم کنید 

وقتی کسی هدفی را غیر از آنچه همه دارند دنبال کند می‌گویند :یا خداست   یا شیطان   
خاطره روز عمل بینی : خب سلاااااااام چطورید ؟ ساعت شش ونیم صبح پذیرش شدم ...اولین نفر بودم و رفتم ت ...

به به مبارک باشه عزیزم . خیلی عالی توضیح دادی . انشاالله بینیت همونی ک میخواستی بشه😍❤

من از چندتا از کسایی ک با دکتر پارسا خاکزاد عمل کردن پرسیدم،گفتن ۱۰-۱۲ تا عمل در روز دارن!! برام خی ...

ایشون احتمالا با رنده آشپزخونه استخوان ها صاف و صوف میکنه و بعد میره مریض بعدی😁

خب دماغ عملیای عزیز برید کنار منم همین گوشه موزمو میخورم    

نازنین جان عالی توضیح دادی

کلی حالم خوب شد با خوندن متن خوبت

خوشحالم که بسلامت عمل کردی عزیزم...

حالا پروسه شروع میشه...

راه به راه باید مایعات بخوری؛ هرچی میتونی بیشتر بخور که زودتر ورمت فروکش کنه. حتی آب معمولی هم بخور حسابی.

خلاصه مایعات مایعات مایعات..... هر نیمساعت......

مطب‌گردي‌ها: ثابتي(ص2597)؛ مجلسي(ص2578)؛ حسناني(ص2597و ۲۶۴۰و ۲۷۱۷و 2720)؛ سامی(ص۲۶۲۵و ۲۶۵۹و 2677و ۲۶۷۵و 2699و ۲۶۸۲)؛ ابیانه(ص۲۶۲۴و ۲۶۲۲و 2696و 2759)؛ نوری(ص۲۶۸۷و ۲۶۴۶)؛ نادریان(ص۲۶۴۷و ۲۷۴۴)؛ برادران(ص۲۷۲۱و ۲۷۳۷‌و۳۰۲۶و۳۰۴۶و3048و3067 و۳۰۶۹)؛ رجایی(ص۲۷۴۶و ۲۷۴۷و ۲۷۶۲)؛ غلامرضااحمدي (ص2761) لیست‌خرابکارها ۲۸۹۵) نکات‌مطبگردی(۲۷۸۴و 2903 و۳۰۳۹ و۳۰۷۳)- وسایل‌موردنیازعمل(۲۸۰۶)- شب‌عمل (2773و ۲۷۸۷)- شرح‌حال‌بعد‌عمل: (۲۷۸۰و 2782و ۲۷۸۳و ۲۸۰۵و ۲۸۱۱و ۲۸۱۸و ۲۸۱۹و ۲۸۲۹و ۲۸۳۰و 2839و ۲۸۴۰و 2848و 2858و 2862و 2878و 2889و 2893و 2894و ۲۹۰۰ و2923 و 2924 و 2926 و ۳۰۴۳ و۳۰۵۶)- اولین‌پست(۲۵۴۸). مهمونی اشتراک تجربه(از ۳۰۱۱ تا...)!   
ایشون احتمالا با رنده آشپزخونه استخوان ها صاف و صوف میکنه و بعد میره مریض بعدی😁

😂😂😂😂😂👏

مطب‌گردي‌ها: ثابتي(ص2597)؛ مجلسي(ص2578)؛ حسناني(ص2597و ۲۶۴۰و ۲۷۱۷و 2720)؛ سامی(ص۲۶۲۵و ۲۶۵۹و 2677و ۲۶۷۵و 2699و ۲۶۸۲)؛ ابیانه(ص۲۶۲۴و ۲۶۲۲و 2696و 2759)؛ نوری(ص۲۶۸۷و ۲۶۴۶)؛ نادریان(ص۲۶۴۷و ۲۷۴۴)؛ برادران(ص۲۷۲۱و ۲۷۳۷‌و۳۰۲۶و۳۰۴۶و3048و3067 و۳۰۶۹)؛ رجایی(ص۲۷۴۶و ۲۷۴۷و ۲۷۶۲)؛ غلامرضااحمدي (ص2761) لیست‌خرابکارها ۲۸۹۵) نکات‌مطبگردی(۲۷۸۴و 2903 و۳۰۳۹ و۳۰۷۳)- وسایل‌موردنیازعمل(۲۸۰۶)- شب‌عمل (2773و ۲۷۸۷)- شرح‌حال‌بعد‌عمل: (۲۷۸۰و 2782و ۲۷۸۳و ۲۸۰۵و ۲۸۱۱و ۲۸۱۸و ۲۸۱۹و ۲۸۲۹و ۲۸۳۰و 2839و ۲۸۴۰و 2848و 2858و 2862و 2878و 2889و 2893و 2894و ۲۹۰۰ و2923 و 2924 و 2926 و ۳۰۴۳ و۳۰۵۶)- اولین‌پست(۲۵۴۸). مهمونی اشتراک تجربه(از ۳۰۱۱ تا...)!   
ایشون احتمالا با رنده آشپزخونه استخوان ها صاف و صوف میکنه و بعد میره مریض بعدی😁

بخیه ها رو هم بیخیال، به مریض میگه خودت توی راه برگشت به خونه بدوزش 😂😂😂😂

مطب‌گردي‌ها: ثابتي(ص2597)؛ مجلسي(ص2578)؛ حسناني(ص2597و ۲۶۴۰و ۲۷۱۷و 2720)؛ سامی(ص۲۶۲۵و ۲۶۵۹و 2677و ۲۶۷۵و 2699و ۲۶۸۲)؛ ابیانه(ص۲۶۲۴و ۲۶۲۲و 2696و 2759)؛ نوری(ص۲۶۸۷و ۲۶۴۶)؛ نادریان(ص۲۶۴۷و ۲۷۴۴)؛ برادران(ص۲۷۲۱و ۲۷۳۷‌و۳۰۲۶و۳۰۴۶و3048و3067 و۳۰۶۹)؛ رجایی(ص۲۷۴۶و ۲۷۴۷و ۲۷۶۲)؛ غلامرضااحمدي (ص2761) لیست‌خرابکارها ۲۸۹۵) نکات‌مطبگردی(۲۷۸۴و 2903 و۳۰۳۹ و۳۰۷۳)- وسایل‌موردنیازعمل(۲۸۰۶)- شب‌عمل (2773و ۲۷۸۷)- شرح‌حال‌بعد‌عمل: (۲۷۸۰و 2782و ۲۷۸۳و ۲۸۰۵و ۲۸۱۱و ۲۸۱۸و ۲۸۱۹و ۲۸۲۹و ۲۸۳۰و 2839و ۲۸۴۰و 2848و 2858و 2862و 2878و 2889و 2893و 2894و ۲۹۰۰ و2923 و 2924 و 2926 و ۳۰۴۳ و۳۰۵۶)- اولین‌پست(۲۵۴۸). مهمونی اشتراک تجربه(از ۳۰۱۱ تا...)!   
ایشون احتمالا با رنده آشپزخونه استخوان ها صاف و صوف میکنه و بعد میره مریض بعدی😁


😂😂نمیدونم والا رنده یا هرچیزی ،بیشتر یاد تولیدی های مانتو افتادم🤪😁


در پیش باطلان جهان حرف حق مگو / منصور شد هلاک ز حق گفتن این چنین🕊🖤   اگر نه لایکتون کردم نه پاسخی دادم به احتمال خیلی کم ندیدم نوتیفتون رو... و به احتمال خیلی زیاد شایسته جواب دادن ندیدمتون.../  درخواست دوستی نمیپذیرم حتی شما دوست عزیزم🧡 /
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792