بعضي تعاريف نسبي و سليقه اي هست. مثلا من نميدونم وقتي بهار جان ميگويند سايز بيني برادران بزرگ هست منظورشون چه اندازه اي هست.
ممكنه من به يك سايزي بگم كوچك ولي يك دوست ديگري بگويند بزرگ.
اما من اگه بخوام بين كساني كه رفتم مطبشون مقايسه بكنم اينطوري فكر ميكنم :
رجايي كم ريسكترين دكتر (با بزرگترين سايز بيني) هستند. به ندرت دست به سايز بيني مي زنند. بعبارتي ترس ايشون براي كوچكسازي بيني زياد هست.
سامي هم خيلي كوچكسازي بيني انجام نميدهند.
حسناني در اندازه معقولي كوچكسازي ميكند.
نادريان هم در اندازه معقولي كوچكسازي ميكند.
ثابتي سايز بيني رو كوچك ميكند.
ابيانه سايز بيني رو كاملا كوچك ميكند.
برادران هم سايز بيني رو كاملا كوچك ميكند و بعبارتي دل نترسي دارد! (حتي فكر ميكنم برادران بيشترين حد كوچكسازي سايز بيني رو دارند.)
حالا ممكنه دكترهايي باشند كه خيلي كوچك ميكنند و اغلب فانتزي كار هستند. ولي توي ليست من نبودند چون من دنبال طبيعي كارها بودم.
اما دقت كنيد كه هرچقدر سايز بيني كوچك شود به همون نسبت خطر و ريسك مشكلات تنفسي بالا خواهد رفت.
شايد براي همينه كه دكترهايي مثل رجايي جزو كم ريسكترين دكترها شناخته مي شوند...