یه پسری هست همکاریم وضعیت خانوادگی و مالیش واقعا خوبه از نظر جالی حرف نداره هر دوهم معلمیم و خانواده سرشناسی هم داره ۳ ساله میشناسمش و از همون اول که منوشناخت گفت که قصدش آشنایی و جدیه من قبولش نکردم حالا به دلایل مختلف ولی خب بیخیالم نشد وسال تمام پیشنهاد داد شاید تو این دو سال ۷ بار یا بیشتر پیشنهاد داده که من هر دفعه رد کردم اما چون همکار هستیم و یجورایی خانواده ها همو میشناسن دیگه رابطمون به عنوان دوستی معمولی موند تو این مدت خیلی پیشرفت کرد ماشین میلیاردی و بهترین جایگاهو خلاصه با این که ۲۳ سالشه خیلی پیشرفت خوبی داره
یه سال اخر هم پیام میده حالمو میپرسه کلا ادمیه که خیلی خیلی حواسش بهم هست حتی مراسم هارو هم تبریک میگه خودش چهار شنبه سوری رو هم خودش اومد تبریک گفت تولد روز معلم خلاصه همیشه یه بهونه داره پیام بده منم واقعا باهاش بد صحبت میکردم و اصلا نظرم بهش مثبت نبود
چه خودم چه اطرافیانم نظرمون منفی بود
چند روز پیش پیام داد و راجب یه مسعله کاری بهم حرف زد و من شک کردم که چیزی هست چون اصلا بی ربط بود سوالاش
به صورت معجزه وار از اون روز به بعد نظرم راجبش؟مثبت مثبت شد یعنی اگر قبلش ۱بودم شدم ۱۰۰ تومدم با دوستام که قبلش اسمش میومد شروع میکردن به بد گفتن ازش به من یهو همه گفتن خاک تو سرت تو دیوونه ای چرا قبولش نمیکنی و از این حرفا خودمم واقعا نظرم تغییر کرده بود یجورایی اصلا علاقه مند شدم بهش تمام اون نظر های منفی رفته جاش مثبت گرفته یه شبه بعد اصلا اون شب جوری حرف میزد که انگار مطمعنه از خودش و با این که چیز خاصی نگفت ولی اون ادم همیشگی نبود بشدت با اعتمادبنفس بود
اومدم به خانوادم بگم به مادربزرگمگفتم (مادر ندارم با مادر بزرگم زندگی میکنم) به شوخی خیلی باهم پسرارو مسخره میکنیم یهو جدی شد سر این برگشت گفت تو اشتباه میکنی ادم خوبیه شانس یبار در خونه ادمو میزنه
من شاخ در اوردم گفتم وا تا دیروز که اصلا حرفشمیشد میگفتین حرفشو نزن
یذره هم حس ششمم قویه از اون رفتاراش فهمیدم چیزی هست یکی بهمگفت شاید طلسمی دعایی چیزی هست رفتمپیگیر شدم گفتن اره
من هنوووز با این که میدونم طلسمم کرده حس بد بهش ندارم ولی گفتن که بد نیسا برات اخرش خیلی خوب میشه
نمیدونم چیکار کنم 🤦♀️
چرا الان علاقه مند شدم 😑