از یه شهر بسیار زیبا در شمال اومدم اینجا .نزدیکه ۳ ساله اینجام . قبل ازدواج قرار بود بریم تهران . کار شوهرم باعث شد بیایم . ولی افسردگی اضطراب وسواس همه چی گرفتم .
ده ساعت ازخانوادم دورم . هم زبونمم نیستن . یادگرفتم ولی بازم .
خانواده همسرم اینجان ولی خونواده خودم نیستن .
نمیدونم چیکار کنم .😑
آها اینو بگم که کار ترجمه هم انجام میدم .
چون میدونم میخواید بگید برو سر کار . کار میکنم .
بچه دار هم نمیخوام بشم چون فعلا زندگیم رو هواست .