نمیدونم از موضوع من خبر دارین یا نه
من 19 سالمه دانشجو پرستاریم
از یه پسره کورد خوشم اومد باهم اشنا شدیم ولی اون سنی بود و من شیعه وکلا به خاطر این موضوع و چنتا موضوع دیگه و رفتن ده جلسه به مشاورات مختلف تصمیم به کات گرفتم هرچند خیلی حیلی دوسش داشتم البته کل دوره اشنایی ما یه ماه بود
الان دوتا خاستگار دارم
یکیش تو شرکت پتروشیمی هس 27 سال و خقوقشم به گفته کاربرای همینجا بین 15 تا 23 هس کارش فکر کنم دو هفته کار یه هفته استراحت هس.در حد 5 دقیقه ایشونو تو فرودگاه دیدم قراربود فردا شب قرار بود بیاد خاستگاری که الان من ده روزه کرونا گرفتم و خاستگاری کنسل شد
یکیشونم 28 و تو شرکت حفاری کار میکنه ایشون دو هفته کار دو هفته استراحت حقوق
25
مشکل اصلی من دختر عموم هس
دختر عموم ازدواج کرده شوهرش سال سوم تخصص دندون میگیره و الان داره دنبال مطب برای دندون پزشکی میگرده
الان سوالم اینجاس
همش اخرای شب به خودم میگم شوهر اون دندان پزشک و منم بدبخت باید همیشه بین شیراز و عسلو در رفت و امد باشم شوهر اون کجا و شوهر من کجا
من اصلا به حقوق و مزایاشون کاری ندارم و زیاد هم مهم نیست
فقط چیزی که برام مهمه وجه و کلاس اجتماعی تو جامعه هس
و مهمترین نکته اینکه نمیخام از دختر عموم کمتر باشم یه حس حسادت.
الان نمیدونم چکار کنم
میگم الان سنم کمه بمونم تا اونی که میخام بخاد
یا یکی از این دو نفرو انتخاب کنم
تو بحث ازدواج کاملا ازادم و همه چی دست خودم هس و خانوادم فقط حمایت میکنن و راهنمایی
الان اصلا نمیخام منو نصیحت کنید که خسادت بد گناهه چنانه . به اندازه کافی روح و روانم بهم ریخته شده
پس ختهشا منو نصیحت نکنید چون حس حسادت چیزی نیس که یه روزه و یه ماهه از بین بره
در ضمن الان تازه شروع کردم نماز خوندن و حیلی حجاب رعایت میکنم و سعی کردم به کارای دختر عموم فکر نکنم ولی نمیشه یا اگر بشه زمانبره
فقط بگین اگر تو شرایط من بودین چکار میکردین.
مرسی از همه